گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
<span id='link291'><span>
<span id='link291'><span>


==توانگر غافل از خدا، خود را محق و شايسته برخوردارى و تنعم مى داند حتى در قيامت ! ==
==توانگر غافل از خدا، خود را شايسته برخوردارى و تنعم مى داند، حتى در قيامت! ==
«'''و لئن رددت الى ربّى لاجدن خيرا منها منقلبا'''» - اين كلام مبنى بر همان اساس گذشته است كه گفتيم چنين افرادى براى خود كرامت و استحقاقى براى خيرات معتقد مى شوند، كه خود باعث اميد ورجائى كاذب نسبت به هر خيرى وسعادتى مى گردد، يعنى چنين كسانى آرزومند مى شوند كه بدون سعى وعمل به سعادتهايى كه منوط به عمل است نائل آيند. آن وقت از در استبعاد مى گويند چطور ممكن است قيامت قيام كند؟ و به فرضى هم كه قيام كند و من به سوى پروردگارم برگردانده شوم در آنجا نيز به خاطر كرامت نفسانى و حرمت ذاتى كه دارم به باغ و بهشتى بهتر از اين بهشت و به زندگيى بهتر از اين زندگى خواهم رسيد.
«'''وَ لَئِن رُدِدتُ إلَى رَبِّى لَأجِدَنَّ خَيراً مِنهَا مُنقَلَباً'''» - اين كلام مبنى بر همان اساس گذشته است كه گفتيم چنين افرادى براى خود كرامت و استحقاقى براى خيرات معتقد مى شوند، كه خود باعث اميد و رجایى كاذب نسبت به هر خيرى و سعادتى مى گردد. يعنى چنين كسانى آرزومند مى شوند كه بدون سعى و عمل، به سعادت هايى كه منوط به عمل است، نائل آيند.  


اين گوينده بى نوا در اين ادعايى كه براى خود مى كند آنقدر خود را فريب داده كه در سخن خود سوگند هم مى خورد. چون حرف ((لام (( كه بر سر جمله ((و لئن رددت (( در آمده لام قسم است . و به علاوه، گفتار خود را با لام تاءكيد در اول كلمه ((لاجدن (( و نون تاءكيد در آخرش مؤكد مى كند.
آن وقت از درِ استبعاد مى گويند: چطور ممكن است قيامت قيام كند؟ و به فرضى هم كه قيام كند و من به سوى پروردگارم برگردانده شوم، در آن جا نيز به خاطر كرامت نفسانى و حرمت ذاتى كه دارم، به باغ و بهشتى بهتر از اين بهشت و به زندگيى بهتر از اين زندگى خواهم رسيد.


و اگر به جاى اينكه بگويد: ((خدا مرا به زندگى بهترى مى رساند(( گفت ((به زندگى بهتر مى رسم (( و به جاى اينكه بگويد ((خدا مرا باغ بهترى مى دهد(( گفت ((باغ بهترى خواهم داشت (( همه به علت آن كرامتى است كه براى خود قائل شده.
اين گوينده بینوا در اين ادعايى كه براى خود مى كند، آن قدر خود را فريب داده كه در سخن خود سوگند هم مى خورد. چون حرف «لام» كه بر سرِ جمله «وَ لَئِن رُدِدتُ» در آمده، «لام» قسم است. و به علاوه، گفتار خود را با لام تأكيد در اول كلمه «لَأجِدَنَّ» و نون تأكيد در آخرش مؤكد مى كند.


اين دو آيه مورد بحث همان مضمونى را افاده مى كند كه آيه شريفه ((و لئن اذقناه رحمة منا من بعد ضراء مستة ليقولن هذا لى وما اظن الساعة قائمة ولئن رجعت الى ربّى ان لى عنده للحسنى (( آن را مى رساند.
و اگر به جاى اين كه بگويد: «خدا مرا به زندگى بهترى مى رساند»، گفت: «به زندگى بهتر مى رسم» و به جاى اين كه بگويد: «خدا مرا باغ بهترى مى دهد»، گفت: «باغ بهترى خواهم داشت»، همه به علت آن كرامتى است كه براى خود قائل شده.
 
اين دو آيه مورد بحث، همان مضمونى را افاده مى كند كه آيه شريفه «وَ لَئِن أذَقنَاهُ رَحمَةً مِنَّا مِن بَعدِ ضَرَّاءَ مَسَّتةُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِى وَ مَا أظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَ لَئِن رُجِعتُ إلَى رَبِّى إنَّ لِى عِندَهُ لَلحُسنَى» آن را مى رساند.


<span id='link292'><span>
<span id='link292'><span>
۱۳٬۸۷۹

ویرایش