گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۳۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
<span id='link242'><span>
<span id='link242'><span>


==اشاره به قضاى الهى در امر هدايت و ضلالت انسانها ==
==اشاره به قضاى الهى در امر هدايت و ضلالت انسان ها ==
«'''وَ لَوْ شِئْنَا لاَتَيْنَا كلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا ... وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ'''»:
«'''وَ لَوْ شِئْنَا لاَتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا... وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ'''»:


يعنى اگر مى خواستيم به هر كس چه مومن و چه كافر هدايتش را ارزانى بداريم ، يعنى آن هدايتى كه مخصوص و مناسب شخص اوست بدهيم مى داديم
يعنى: اگر مى خواستيم به هر كس، چه مؤمن و چه كافر، هدايتش را ارزانى بداريم، يعنى آن هدايتى كه مخصوص و مناسب شخص اوست، بدهيم، مى داديم.


البته منظور اين نيست كه همه را مجبور به هدايت كنيم ، بلكه منظور اين است كه كافران را نيز مانند مؤ منين هدايت مى كنيم ، تا به اختيار و اراده خود داراى هدايت شوند، همانطور كه مؤ منين با اختيار و اراده خود داراى هدايت شدند، چون اگر پاى جبر در ميان آيد تكليف در دنيا و جزاء در آخرت به كلى باطل مى شود
البته منظور اين نيست كه همه را مجبور به هدايت كنيم، بلكه منظور، اين است كه كافران را نيز مانند مؤمنان هدايت مى كنيم، تا به اختيار و اراده خود، داراى هدايت شوند. همان طور كه مؤمنان با اختيار و اراده خود، داراى هدايت شدند. چون اگر پاى جبر در ميان آيد، «تكليف» در دنيا و «جزاء» در آخرت، به كلى باطل مى شود.


«'''و لكن حق القول منى لاملان جهنم من الجنّة و الناس اجمعين'''» - يعنى ليكن اينطور نخواستيم ، چون در اين ميان قضائى است كه از سابق از ناحيه من رانده شده ، قضائى حتمى ، و آن اين است كه جهنم را از جن و انس پر كنم
«'''وَلَكِن حَقَّ القَولُ مِنِّى لَأملَأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ وَ النَّاسِ أجمَعِين'''» - يعنى: ليكن اين طور نخواستيم. چون در اين ميان، قضایى است كه از سابق از ناحيه من رانده شده. قضایی حتمى، و آن اين است كه جهنم را از جن و انس، پُر كنم.


و اين قضاى حتمى سابق ، همان است كه بعد از امتناع ابليس از سجده بر آدم ، و سوگندش كه گفت : ((فبعزتك لاغوينهم اجمعين الا عبادك منهم المخلصين (( فرموده : ((فالحق و الحق اقول لاملان جهنم منك و ممن تبعك منهم اجمعين ((
و اين قضاى حتمى سابق، همان است كه بعد از امتناع ابليس از سجده بر آدم، و سوگندش كه گفت: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أجمَعِين إلّا عِبَادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِينَ» فرموده: «فَالحَقُّ وَ الحَقُّ أقُولُ لَأملَأنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أجمَعِينَ».


و لازمه اين قضاء اين است كه به خاطر ظلمشان و فسقشان و خروجشان از زى عبوديت هدايتشان نكند، همچنان كه باز خودش فرموده : ((ان الله لا يهدى القوم الظالمين (( و نيز فرموده : ((و الله لا يهدى القوم الفاسقين ((، و نيز آياتى ديگر
و لازمۀ اين قضاء، اين است كه به خاطر ظلمشان و فسقشان و خروجشان از زىّ عبوديت، هدايتشان نكند. همچنان كه باز خودش فرموده: «إنَّ اللهَ لَا يَهدِى القَومَ الظَّالِمِين». و نيز فرموده: «وَ اللهُ لَا يَهدِى القَومَ الفَاسِقِين»، و نيز آياتى ديگر.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۸۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۸۰ </center>
«'''فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَكمْ ...'''»:
«'''فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ...'''»:


اين جمله تفريع و نتيجه گيرى از جمله ((و لكن حق القول منى (( است ، يعنى چون چنين قضائى رانده شده ، پس بچشيد... و كلمه ((نسيان (( به معناى محو شدن صورت ذهنى چيزى است از مركز و نيروى ذاكره ، و گاهى كنايه مى شود از بى اعتنايى به امرى مهم ، و همين معناى كنايى مورد نظر آيه است
اين جمله، تفريع و نتيجه گيرى از جملۀ «وَلَكِن حَقَّ القَولُ مِنِّى» است. يعنى چون چنين قضایى رانده شده، پس بچشيد...  


و معناى آيه اين است كه وقتى قضاى حتمى رانده شده كه پيروان ابليس ‍ عذاب را بچشند، پس شما نيز عذاب را بچشيد، به خاطر اينكه به لقاى چنين روزى بى اعتنايى كرديد، آن قدر كه حتى آن را انكار نموديد و عمل صالحى انجام نداديد، كه امروز پاداش نيكى بگيريد، چون ما نيز امروز به آنچه براى شما مهم است يعنى به سعادت و نجات شما بى اعتناييم
و كلمۀ «نسيان»، به معناى محو شدن صورت ذهنى چيزى است از مركز و نيروى ذاكره، و گاهى كنايه مى شود از بى اعتنايى به امرى مهم، و همين معناى كنايى، مورد نظر آيه است.


جمله ((فذوقوا عذاب الخلد بما كنتم تعملون (( تاكيد و توضيح همان بيان سابق است ، و مى فهماند چشيدن عذاب كه شما را بدان ماءمور نموديم ، چشيدن عذاب دائمى است ، و بى اعتناييتان به لقاى امروز (آخرت )، همان اعمال زشتى است كه مى كرديد
و معناى آيه، اين است كه: وقتى قضاى حتمى رانده شده كه پيروان ابليس عذاب را بچشند، پس شما نيز عذاب را بچشيد. به خاطر اين كه به لقاى چنين روزى بى اعتنايى كرديد. آن قدر كه حتى آن را انكار نموديد و عمل صالحى انجام نداديد، كه امروز پاداش نيكى بگيريد. چون ما نيز امروز، به آنچه براى شما مهم است، يعنى به سعادت و نجات شما، بى اعتناييم.
 
جملۀ «فَذُوقُوا عَذابَ الخُلدِ بِمَا كُنتُم تَعمَلُون»، تأكيد و توضيح همان بيان سابق است، و مى فهماند چشيدن عذاب كه شما را بدان مأمور نموديم، چشيدن عذاب دائمى است، و بى اعتنايی تان به لقاى امروز (آخرت)، همان اعمال زشتى است كه مى كرديد.
<span id='link243'><span>
<span id='link243'><span>
==بحث روايتى (رواياتى درباره توفى ملك السموات و...) ==
==بحث روايتى (رواياتى درباره توفى ملك السموات و...) ==
در الدر المنثور است كه نحاس ، از ابن عباس ، روايت كرده كه گفت : سوره سجده در مكه نازل شده ، مگر سه آيه آن كه از آيه ((افمن كان مومنا(( شروع شده است
در الدر المنثور است كه نحاس ، از ابن عباس ، روايت كرده كه گفت : سوره سجده در مكه نازل شده ، مگر سه آيه آن كه از آيه ((افمن كان مومنا(( شروع شده است
۱۵٬۹۷۷

ویرایش