۱۴٬۱۱۵
ویرایش
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
==رواياتى درباره: الواح تورات، و گوساله پرستى بنى اسرائيل == | ==رواياتى درباره: الواح تورات، و گوساله پرستى بنى اسرائيل == | ||
و همچنين رواياتى كه از طرق شيعه و سنى وارد شده بر اين كه الواح تورات، از جنس زبرجد بوده، و يا رواياتى كه تنها از طرق اهل سنت وارد شده بر اين كه الواح مذكور، از درخت سدر بهشتى و طول آن لوح، دوازده ذراع بوده، و يا اين كه موسى در موقعى كه خداوند الواح را مى نوشت، صداى صفير قلم را مى شنيد، و يا بعضى اخبار ما كه دارد الواح موسى، فعلا در كوهى از كوه هاى يمن دفن است، و يا در آن موقع، سنگى آن الواح را در خود فرو برد، و در شكم آن سنگ محفوظ است، و يا اخبار آحاد ديگرى كه هيچ يك از آن ها قابل اعتماد نبوده و براى اثبات مضمون خود، حجيت ندارند. چون همه آن ها، خبر واحد است و قرينه قطعيه اى هم، همراه هيچ يك از آن ها نيست. علاوه بر اين كه ربطى هم به تفسير ندارد، و بحث تفسير، بى نياز از اين است كه در پيرامون اين گونه روايات، غور و موشكافى كند. | و همچنين رواياتى كه از طرق شيعه و سنى وارد شده بر اين كه الواح تورات، از جنس زبرجد بوده، و يا رواياتى كه تنها از طرق اهل سنت وارد شده بر اين كه الواح مذكور، از درخت سدر بهشتى و طول آن لوح، دوازده ذراع بوده، و يا اين كه موسى در موقعى كه خداوند الواح را مى نوشت، صداى صفير قلم را مى شنيد، | ||
و يا بعضى اخبار ما كه دارد الواح موسى، فعلا در كوهى از كوه هاى يمن دفن است، و يا در آن موقع، سنگى آن الواح را در خود فرو برد، و در شكم آن سنگ محفوظ است، و يا اخبار آحاد ديگرى كه هيچ يك از آن ها قابل اعتماد نبوده و براى اثبات مضمون خود، حجيت ندارند. چون همه آن ها، خبر واحد است و قرينه قطعيه اى هم، همراه هيچ يك از آن ها نيست. علاوه بر اين كه ربطى هم به تفسير ندارد، و بحث تفسير، بى نياز از اين است كه در پيرامون اين گونه روايات، غور و موشكافى كند. | |||
و در كتاب روح المعانى مى گويد: از على بن ابی طالب «كرم الله وجهه» روايت شده كه آن جناب، كلمه «خوار» را، «جوار» - با جيم به صداى پيش و با همزه - قرائت نموده و معناى آن، آواز و صوت شديد است. | و در كتاب روح المعانى مى گويد: از على بن ابی طالب «كرم الله وجهه» روايت شده كه آن جناب، كلمه «خوار» را، «جوار» - با جيم به صداى پيش و با همزه - قرائت نموده و معناى آن، آواز و صوت شديد است. |
ویرایش