گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
<span id='link302'><span>
<span id='link302'><span>
==توضيح استفغار و دعاى ملائكه حامل عرش و پيرامونيان عرش براى مؤ منان و پدران وهمسران و فرزندان ايشان ==
==توضيح استفغار و دعاى ملائكه حامل عرش و پيرامونيان عرش براى مؤ منان و پدران وهمسران و فرزندان ايشان ==
((و يستغفرون للذين امنوا(( - يعنى از خداى سبحان مى خواهند تا هر كس را ايمان آورده بيامرزد.
«'''و يستغفرون للذين امنوا'''» - يعنى از خداى سبحان مى خواهند تا هر كس را ايمان آورده بيامرزد.
((ربنا وسعت كل شى ء رحمة و علما...(( - اين جمله حكايت متن استغفار ملائكه است ، ملائكه قبل از درخواست خود نخست خدا را به سعه رحمت و علم ستوده اند، و اگر در بين صفات خداوندى رحمت را نام برده و آن را با علم جفت كردند، بدين جهت است كه خدا با رحمت خود بر هر محتاجى انعام مى كند و با علم خود احتياج هر محتاج و مستعد رحمت را تشخيص مى دهد.
((ربنا وسعت كل شى ء رحمة و علما...(( - اين جمله حكايت متن استغفار ملائكه است ، ملائكه قبل از درخواست خود نخست خدا را به سعه رحمت و علم ستوده اند، و اگر در بين صفات خداوندى رحمت را نام برده و آن را با علم جفت كردند، بدين جهت است كه خدا با رحمت خود بر هر محتاجى انعام مى كند و با علم خود احتياج هر محتاج و مستعد رحمت را تشخيص مى دهد.
فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سبِيلَك وَ قِهِمْ عَذَاب الجَْحِيمِ
 
«'''فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سبِيلَك وَ قِهِمْ عَذَاب الجَْحِيمِ'''»:
 
حرف ((فا(( كه بر سر اين جمله آمده ، مى فهماند كه جمله فرع و نتيجه ثنايى است كه در جمله قبلى كرده ، و خدا را به سعه علم و رحمت ستودند. و مراد از راهى كه مؤ منين از آن پيروى كردند، همان دينى است كه خدا براى آنان تشريع كرده ، و آن دين اسلام است . و پيروى دين اسلام عبارت است از اينكه عمل خود را با آن تطبيق دهند. پس مراد از ((توبه (( اين است كه با ايمان آوردن به طرف خدا برگردند.
حرف ((فا(( كه بر سر اين جمله آمده ، مى فهماند كه جمله فرع و نتيجه ثنايى است كه در جمله قبلى كرده ، و خدا را به سعه علم و رحمت ستودند. و مراد از راهى كه مؤ منين از آن پيروى كردند، همان دينى است كه خدا براى آنان تشريع كرده ، و آن دين اسلام است . و پيروى دين اسلام عبارت است از اينكه عمل خود را با آن تطبيق دهند. پس مراد از ((توبه (( اين است كه با ايمان آوردن به طرف خدا برگردند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۶۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۶۹ </center>
و معناى جمله اين است كه : خدايا حال كه رحمت و علم تو واسع است ، پس كسانى را كه با ايمان آوردن به يگانگى تو و با پيروى دين اسلام ، به سوى تو برگشتند، بيامرز و از عذاب جحيم حفظشان فرما. و اين همان غايت و غرض نهايى از مغفرت است .
و معناى جمله اين است كه : خدايا حال كه رحمت و علم تو واسع است ، پس كسانى را كه با ايمان آوردن به يگانگى تو و با پيروى دين اسلام ، به سوى تو برگشتند، بيامرز و از عذاب جحيم حفظشان فرما. و اين همان غايت و غرض نهايى از مغفرت است .
رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّتِ عَدْنٍ الَّتى وَعَدتَّهُمْ ...
 
«'''رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتى وَعَدتَّهُمْ ...'''»:
 
در اين آيه مجددا نداى ((ربنا(( را تكرار كردند تا عطوفت الهى را بيشتر برانگيزند. و مراد از وعدهاى كه خداى تعالى داده ، وعده هايى است كه به زبان انبيايش و در كتب آسمانياش داده است .
در اين آيه مجددا نداى ((ربنا(( را تكرار كردند تا عطوفت الهى را بيشتر برانگيزند. و مراد از وعدهاى كه خداى تعالى داده ، وعده هايى است كه به زبان انبيايش و در كتب آسمانياش داده است .
((و من صلح من ابائهم و ازواجهم و ذرياتهم (( - اين جمله عطف است بر محل ضميرى كه در جمله ((ادخلهم (( است ، و مراد از ((صلاحيت ((، صلاحيت براى داخل بهشت شدن است . و معناى جمله چنين است : پروردگارا و هر كس از ايشان و پدران و همسران و فرزندان ايشان كه صلاحيت داخل شدن بهشت را دارند، داخل بهشت هاى عدن بفرما.
 
«'''و من صلح من ابائهم و ازواجهم و ذرياتهم'''» - اين جمله عطف است بر محل ضميرى كه در جمله ((ادخلهم (( است ، و مراد از ((صلاحيت ((، صلاحيت براى داخل بهشت شدن است . و معناى جمله چنين است : پروردگارا و هر كس از ايشان و پدران و همسران و فرزندان ايشان كه صلاحيت داخل شدن بهشت را دارند، داخل بهشت هاى عدن بفرما.
 
اين نكته از سياق آيات به خوبى معلوم است كه استغفار ملائكه براى عموم مؤ منين است و نيز معلوم است كه مؤ منين را دو قسمت كردند: يكى آن مؤ منينى كه خودشان توبه كرده و راه خدا را پيروى كردند كه خدا هم وعده جنات عدن به ايشان داده . و قسم دوم آن مؤ منينى كه خودشان چنين نبوده اند و ليكن صلاحيت داخل شدن در بهشت را دارند و ملائكه قسم اول را متبوع و قسم دوم را تابع آنان خواندند.
اين نكته از سياق آيات به خوبى معلوم است كه استغفار ملائكه براى عموم مؤ منين است و نيز معلوم است كه مؤ منين را دو قسمت كردند: يكى آن مؤ منينى كه خودشان توبه كرده و راه خدا را پيروى كردند كه خدا هم وعده جنات عدن به ايشان داده . و قسم دوم آن مؤ منينى كه خودشان چنين نبوده اند و ليكن صلاحيت داخل شدن در بهشت را دارند و ملائكه قسم اول را متبوع و قسم دوم را تابع آنان خواندند.
از اين تقسيم برمى آيد طايفه اول اشخاصى هستند كه در ايمان و عمل كاملند، چون مقتضاى حقيقت معناى ((الّذين تابوا و اتبعوا سبيلك (( همين است ، لذا اول اين طايفه را ذكر كردند و از پروردگار خود خواستند تا ايشان را بيامرزد و وعده بهشت عدنى كه به ايشان داده در حقشان منجز فرمايد.
از اين تقسيم برمى آيد طايفه اول اشخاصى هستند كه در ايمان و عمل كاملند، چون مقتضاى حقيقت معناى ((الّذين تابوا و اتبعوا سبيلك (( همين است ، لذا اول اين طايفه را ذكر كردند و از پروردگار خود خواستند تا ايشان را بيامرزد و وعده بهشت عدنى كه به ايشان داده در حقشان منجز فرمايد.
و طايفه دوم در مقام و منزلت پايينتر از طايفه اولند. كسانى هستند كه ايمان و عمل صالح خود را به حد كمال نرسانده اند و ايمانى ناقص و ضعيف دارند و عملى زشت . ولى به طايفه اول منسوبند، يا پدر و يا فرزند و يا همسر آنهايند لذا سپس اين طايفه را ذكر كرده و از خداى تعالى درخواست كرده اند كه اين طايفه را هم به طايفه اول كاملين در ايمان در جنات عدن ملحق نموده ، و از بديها حفظشان فرمايد.
و طايفه دوم در مقام و منزلت پايينتر از طايفه اولند. كسانى هستند كه ايمان و عمل صالح خود را به حد كمال نرسانده اند و ايمانى ناقص و ضعيف دارند و عملى زشت . ولى به طايفه اول منسوبند، يا پدر و يا فرزند و يا همسر آنهايند لذا سپس اين طايفه را ذكر كرده و از خداى تعالى درخواست كرده اند كه اين طايفه را هم به طايفه اول كاملين در ايمان در جنات عدن ملحق نموده ، و از بديها حفظشان فرمايد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۷۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۷۰ </center>
بنابراين بيان ، آيه شريفه مورد بحث در معناى آيه ((و الّذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنا بهم ذريتهم و ما التناهم من عملهم من شى ء(( خواهد بود، با اين تفاوت كه آيه مورد بحث دامنه شمولش ‍ وسيعتر است ، چون شامل پدران و همسران نيز مى شود، به خلاف آيه سوره طور كه تنها شامل ((ذريات (( مى شود، و از نظر ديگر نيز وسيعتر است ؛ چون در آيه سوره طور ايمان ذريه قيد شده و در آيه مورد بحث صلاحيت ذريه و آبا و ازواج ، و صلاحيت اعم از ايمان است .
بنابراين بيان ، آيه شريفه مورد بحث در معناى آيه ((و الّذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنا بهم ذريتهم و ما التناهم من عملهم من شى ء(( خواهد بود، با اين تفاوت كه آيه مورد بحث دامنه شمولش ‍ وسيعتر است ، چون شامل پدران و همسران نيز مى شود، به خلاف آيه سوره طور كه تنها شامل ((ذريات (( مى شود، و از نظر ديگر نيز وسيعتر است ؛ چون در آيه سوره طور ايمان ذريه قيد شده و در آيه مورد بحث صلاحيت ذريه و آبا و ازواج ، و صلاحيت اعم از ايمان است .
((انك انت العزيز الحكيم (( - ملائكه اين جمله را آوردند تا درخواستهاى خود را تعليل كنند، چيزى كه هست ، مقتضاى ظاهر كلام اين بود كه بگويند: ((انك انت الغفور الرحيم (( چون مغفرت و رحمت خدا را درخواست كرده بودند، ليكن به جاى آن گفتند: ((عزيز الحكيم ((، و اين بدان جهت است كه در آغاز مسالت خود، خدا را به رحمت و علم ستوده بودند، و لازمه سعه رحمت يعنى عموم اعطا اين است كه هر چه بخواهد و به هر كه بخواهد عطا كند، و كسى جلوگيرش ‍ نباشد، و اين همان ((عزت (( است ؛ چون عزت هم به همين معنا است كه قدرت بر اعطا و منع داشته باشد.
 
«'''انك انت العزيز الحكيم'''» - ملائكه اين جمله را آوردند تا درخواستهاى خود را تعليل كنند، چيزى كه هست ، مقتضاى ظاهر كلام اين بود كه بگويند: ((انك انت الغفور الرحيم (( چون مغفرت و رحمت خدا را درخواست كرده بودند، ليكن به جاى آن گفتند: ((عزيز الحكيم ((، و اين بدان جهت است كه در آغاز مسالت خود، خدا را به رحمت و علم ستوده بودند، و لازمه سعه رحمت يعنى عموم اعطا اين است كه هر چه بخواهد و به هر كه بخواهد عطا كند، و كسى جلوگيرش ‍ نباشد، و اين همان ((عزت (( است ؛ چون عزت هم به همين معنا است كه قدرت بر اعطا و منع داشته باشد.
 
و لازمه سعه علم او و شمول دامنه علمش به تمامى موجودات اين است كه علم او به تمامى اقطار و نواحى فعل خودش نافذ باشد و در هيچ جهت جهل نداشته باشد و لازمه داشتن چنين علمى اين است كه هر عملى مى كند متقن و از هر جهت درست باشد و اين همان حكمت است .
و لازمه سعه علم او و شمول دامنه علمش به تمامى موجودات اين است كه علم او به تمامى اقطار و نواحى فعل خودش نافذ باشد و در هيچ جهت جهل نداشته باشد و لازمه داشتن چنين علمى اين است كه هر عملى مى كند متقن و از هر جهت درست باشد و اين همان حكمت است .
پس اينكه فرمود: ((انك انت العزيز الحكيم (( در معناى شفيع قرار دادن سعه رحمت و سعه علم خداى تعالى است كه در آغاز درخواست خود، به عنوان زمينه چينى براى بيان حاجت يعنى آمرزش و بهشت ذكر كرده بودند.
پس اينكه فرمود: ((انك انت العزيز الحكيم (( در معناى شفيع قرار دادن سعه رحمت و سعه علم خداى تعالى است كه در آغاز درخواست خود، به عنوان زمينه چينى براى بيان حاجت يعنى آمرزش و بهشت ذكر كرده بودند.
وَ قِهِمُ السيِّئَاتِ وَ مَن تَقِ السيِّئَاتِ يَوْمَئذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ ...
 
از ظاهر سياق چنين برمى آيد كه ضمير در كلمه ((قهم (( به مجموع ((الّذين تابوا(( و ((من صلح (( برمى گردد.
«'''وَ قِهِمُ السيِّئَاتِ وَ مَن تَقِ السيِّئَاتِ يَوْمَئذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ ...'''»:
 
از ظاهر سياق چنين بر مى آيد كه ضمير در كلمه ((قهم (( به مجموع ((الّذين تابوا(( و ((من صلح (( بر مى گردد.
<span id='link303'><span>
<span id='link303'><span>
==مراد از سيئات در دعاى ملائكه براى تائبين و صالحين : وقهم السيئات ... ==
==مراد از سيئات در دعاى ملائكه براى تائبين و صالحين : وقهم السيئات ... ==
و مراد از ((سيئات (( - به طورى كه ديگران گفته اند - آثار گناهان است كه همان كيفر آنهاست . و اگر آثار گناهان را ((سيئات (( خوانده ، بدين مناسبت است كه كيفر بدى هم بدى است ، همچنان كه خداى تعالى فرموده : ((و جزاء سيئة سيئة مثلها((.
و مراد از ((سيئات (( - به طورى كه ديگران گفته اند - آثار گناهان است كه همان كيفر آنهاست . و اگر آثار گناهان را ((سيئات (( خوانده ، بدين مناسبت است كه كيفر بدى هم بدى است ، همچنان كه خداى تعالى فرموده : ((و جزاء سيئة سيئة مثلها((.
۱۵٬۹۷۷

ویرایش