گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:
آيه اولى از اين آيات، تتمۀ حجتى است كه در آخر آيات قبلى بر علم و قدرت خداى تعالى اقامه كرده بود. و آن حجت عبارت بود از: خلقت آسمان ها و زمين، و آنچه در آن دو از خلائق و تدابير است. آن تدبيرهايى كه كامل ترين تدبيرها و تمام ترين تدبيرها است.  
آيه اولى از اين آيات، تتمۀ حجتى است كه در آخر آيات قبلى بر علم و قدرت خداى تعالى اقامه كرده بود. و آن حجت عبارت بود از: خلقت آسمان ها و زمين، و آنچه در آن دو از خلائق و تدابير است. آن تدبيرهايى كه كامل ترين تدبيرها و تمام ترين تدبيرها است.  


همه اين مذكورات، مربوط مى شد به خلقت نخستين و نشئۀ نخستين. آنگاه اين حجت را تكميل كرد با اشاره به اين جهت كه: آيا مگر ما از آن خلقت نخستين خسته شديم؟ و از آن نتيجه مى گيرد كه: آن خدايى كه قادر بود عالَم را بدون الگو و براى اولين بار خلق كند، قادر است كه در نشئه اى ديگر، با خلقتى جديدش بيافريند. و همان علمى كه در خلقت نخستين داشت، در خلقت دوم نيز دارد. چون هر دو در خلقت مثل همه، وقتى برايش يكى از اين دو خلقت ممكن باشد، دومى هم ممكن است، و براى خلقت دومش، مانند اولش نمونه اى نمى خواهد، جز اين كه بگويد: «باش». و همين كافى است كه عالَم، بار ديگر موجود شود. «إنّمَا أمرُهُ إذَا أرَادَ شَيئاً أن يَقُولَ لَهُ كُن».
همه اين مذكورات، مربوط مى شد به خلقت نخستين و نشئۀ نخستين. آنگاه اين حجت را تكميل كرد با اشاره به اين جهت كه: آيا مگر ما از آن خلقت نخستين خسته شديم؟ و از آن نتيجه مى گيرد كه:  
 
آن خدايى كه قادر بود عالَم را بدون الگو و براى اولين بار خلق كند، قادر است كه در نشئه اى ديگر، با خلقتى جديدش بيافريند. و همان علمى كه در خلقت نخستين داشت، در خلقت دوم نيز دارد. چون هر دو در خلقت مثل همه، وقتى برايش يكى از اين دو خلقت ممكن باشد، دومى هم ممكن است، و براى خلقت دومش، مانند اولش نمونه اى نمى خواهد، جز اين كه بگويد: «باش». و همين كافى است كه عالَم، بار ديگر موجود شود. «إنّمَا أمرُهُ إذَا أرَادَ شَيئاً أن يَقُولَ لَهُ كُن».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۱۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۱۶ </center>
آنگاه از بيان گذشته اعراض مى كند و مى فرمايد: با اين كه هر دو خلقت مثل هم است، باز هم در باره خلقت جديد در شك اند. و سپس اشاره مى كند به خلقت نخستين انسان، و اين كه خدا، حتى خطورات قلبى او را مى داند، و رقبایى بر او گمارده تا با دقيق ترين وجه مراقبتش كنند. آنگاه سكرات مرگ او را مى گيرد، و بعد از آن يا داخل بهشت مى شوند و يا داخل آتش.  
آنگاه از بيان گذشته اعراض مى كند و مى فرمايد: با اين كه هر دو خلقت مثل هم است، باز هم در باره خلقت جديد در شك اند. و سپس اشاره مى كند به خلقت نخستين انسان، و اين كه خدا، حتى خطورات قلبى او را مى داند، و رقبایى بر او گمارده تا با دقيق ترين وجه مراقبتش كنند. آنگاه سكرات مرگ او را مى گيرد، و بعد از آن يا داخل بهشت مى شوند و يا داخل آتش.  
۱۴٬۱۵۱

ویرایش