گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹: خط ۹:
از سوى ديگر، ظاهر سياق و به قرينه التفاتی كه در جمله: «'''إياك نعبد'''»...، به كار رفته، و ناگهان خداى سبحان مخاطب بندگان قرار گرفته، چنين دلالت دارد كه سوره مورد بحث كلام بنده خداست. به اين معنا كه خدای تعالى در اين سوره به بنده خود ياد مى دهد كه چگونه حمدش گويد، و چگونه سزاوار است ادب عبوديت را در مقامى كه مى خواهد اظهار عبوديت كند، رعايت نمايد. و اين ظاهر را جمله «الحمد لله» نيز تأييد می كند.
از سوى ديگر، ظاهر سياق و به قرينه التفاتی كه در جمله: «'''إياك نعبد'''»...، به كار رفته، و ناگهان خداى سبحان مخاطب بندگان قرار گرفته، چنين دلالت دارد كه سوره مورد بحث كلام بنده خداست. به اين معنا كه خدای تعالى در اين سوره به بنده خود ياد مى دهد كه چگونه حمدش گويد، و چگونه سزاوار است ادب عبوديت را در مقامى كه مى خواهد اظهار عبوديت كند، رعايت نمايد. و اين ظاهر را جمله «الحمد لله» نيز تأييد می كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۲ </center>
براى اين كه حمد توصيف است، و خداى سبحان خود را از توصيف واصفان از بندگانش منزه دانسته و فرموده: «'''سبحان اللّه عما يصفون، الا عباد اللّه المخلصين '''»، خدا منزه است از آنچه توصيفش مى كنند، مگر بندگان مخلص ‍ او)، و در كلام مجيدش هيچ جا اين اطلاق را مقيد نكرده، و هيچ جا عبارتى نياورده كه حكايت كند حمد خدا را از غير خدا، به جز عده اى از انبياء مخلصش، كه از آنان حكايت كرده كه حمد خدا گفته اند. در خطابش به نوح عليه السلام فرموده: «فقل الحمد لله الذى نجينا من القوم الظالمين»، (پس بگو حمد آن خدایى را كه ما را از قوم ستمكار نجات داد). و از ابراهيم حكايت كرده كه گفت: «'''الحمد لله الذى وهب لى على الكبر اسمعيل و اسحق '''»، (سپاس خدایى را كه در سر پيرى اسماعيل و اسحاق را به من داد). و در چند جا از كلامش به رسول گراميش محمد (ص) فرموده كه: «'''و قل الحمد لله: بگو الحمد لله '''». و از داود و سليمان (عليهماالسلام) حكايت كرده كه: «و قالا الحمد لله، گفتند: الحمد لله». و از اهل بهشت يعنى پاكدلانى كه از كينه درونى و كلام بيهوده و فسادانگيز پاكند، نقل كرده كه آخرين كلامشان حمد خدا است و فرموده: «'''و آخر دعوايهم ان الحمد لله رب العالمين '''».
براى اين كه حمد توصيف است، و خداى سبحان خود را از توصيف واصفان از بندگانش منزه دانسته و فرموده: «'''سبحان اللّه عمّا يصفون، إلا عباد اللّه المخلصين '''»، خدا منزه است از آنچه توصيفش مى كنند، مگر بندگان مخلص ‍ او)، و در كلام مجيدش هيچ جا اين اطلاق را مقيد نكرده، و هيچ جا عبارتى نياورده كه حكايت كند حمد خدا را از غير خدا، به جز عده اى از انبياء مخلصش، كه از آنان حكايت كرده كه حمد خدا گفته اند. در خطابش به نوح عليه السلام فرموده: «فقل الحمد لله الّذى نجينا من القوم الظالمين»، (پس بگو حمد آن خدایى را كه ما را از قوم ستمكار نجات داد). و از ابراهيم حكايت كرده كه گفت: «'''الحمد لله الّذى وهب لى على الكبر اسمعيل و اسحق '''»، (سپاس خدایى را كه در سر پيرى اسماعيل و اسحاق را به من داد). و در چند جا از كلامش به رسول گراميش محمد (ص) فرموده كه: «'''و قل الحمد لله: بگو الحمد لله '''». و از داود و سليمان (عليهماالسلام) حكايت كرده كه: «و قالا الحمد لله، گفتند: الحمد لله». و از اهل بهشت يعنى پاكدلانى كه از كينه درونى و كلام بيهوده و فسادانگيز پاكند، نقل كرده كه آخرين كلامشان حمد خدا است و فرموده: «'''و آخر دعوايهم أن الحمد لله ربّ العالمين '''».
و اما غير اين موارد، هرچند خدای تعالى حمد را از بسيارى مخلوقات خود حكايت كرده، و بلكه آن را به همه مخلوقاتش ‍ نسبت داده و فرموده: «'''و الملائكه يسبحون بحمد ربهم '''»، و نيز فرموده: «'''و يسبح الرعد بحمده '''»، و نيز فرموده: «'''و إن من شىء الا يسبح بحمده '''»، (هيچ چيز نيست مگر آن كه خدا را با حمدش تسبيح مى گويد).
و اما غير اين موارد، هرچند خدای تعالى حمد را از بسيارى مخلوقات خود حكايت كرده، و بلكه آن را به همه مخلوقاتش ‍ نسبت داده و فرموده: «'''و الملائكة يسبّحون بحمد ربّهم '''»، و نيز فرموده: «'''و يسبّح الرعد بحمده '''»، و نيز فرموده: «'''و إن من شىء الا يسبّح بحمده '''»، (هيچ چيز نيست مگر آن كه خدا را با حمدش تسبيح مى گويد).
<span id='link28'><span>
<span id='link28'><span>


۱۴٬۱۴۰

ویرایش