التوبة ٨٢: تفاوت میان نسخهها
(QRobot edit) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَلْيَضْحَکُوا|فَلْيَضْحَکُوا]] [[کلمه غیر ربط::فَلْيَضْحَکُوا| ]] [[شامل این ریشه::ضحک| ]][[ریشه غیر ربط::ضحک| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::قَلِيلا|قَلِيلاً]] [[کلمه غیر ربط::قَلِيلا| ]] [[شامل این ریشه::قلل| ]][[ریشه غیر ربط::قلل| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لْيَبْکُوا|لْيَبْکُوا]] [[کلمه غیر ربط::لْيَبْکُوا| ]] [[شامل این ریشه::بکى| ]][[ریشه غیر ربط::بکى| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::کَثِيرا|کَثِيراً]] [[کلمه غیر ربط::کَثِيرا| ]] [[شامل این ریشه::کثر| ]][[ریشه غیر ربط::کثر| ]][[شامل این کلمه::جَزَاء|جَزَاءً]] [[کلمه غیر ربط::جَزَاء| ]] [[شامل این ریشه::جزى| ]][[ریشه غیر ربط::جزى| ]][[شامل این کلمه::بِمَا|بِمَا]] [[شامل این ریشه::ب| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::يَکْسِبُون|يَکْسِبُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَکْسِبُون| ]] [[شامل این ریشه::کسب| ]][[ریشه غیر ربط::کسب| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَلْيَضْحَکُوا|فَلْيَضْحَکُوا]] [[کلمه غیر ربط::فَلْيَضْحَکُوا| ]] [[شامل این ریشه::ضحک| ]][[ریشه غیر ربط::ضحک| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::قَلِيلا|قَلِيلاً]] [[کلمه غیر ربط::قَلِيلا| ]] [[شامل این ریشه::قلل| ]][[ریشه غیر ربط::قلل| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لْيَبْکُوا|لْيَبْکُوا]] [[کلمه غیر ربط::لْيَبْکُوا| ]] [[شامل این ریشه::بکى| ]][[ریشه غیر ربط::بکى| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::کَثِيرا|کَثِيراً]] [[کلمه غیر ربط::کَثِيرا| ]] [[شامل این ریشه::کثر| ]][[ریشه غیر ربط::کثر| ]][[شامل این کلمه::جَزَاء|جَزَاءً]] [[کلمه غیر ربط::جَزَاء| ]] [[شامل این ریشه::جزى| ]][[ریشه غیر ربط::جزى| ]][[شامل این کلمه::بِمَا|بِمَا]] [[شامل این ریشه::ب| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::يَکْسِبُون|يَکْسِبُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَکْسِبُون| ]] [[شامل این ریشه::کسب| ]][[ریشه غیر ربط::کسب| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|فَلْيَضْحَکُوا قَلِيلاً وَ لْيَبْکُوا کَثِيراً جَزَاءً بِمَا کَانُوا يَکْسِبُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=(از این) پس به سزای آنچه به دست میآوردهاند باید کم بخندند و بسیار بگریند. | |-|صادقی تهرانی=(از این) پس به سزای آنچه به دست میآوردهاند باید کم بخندند و بسیار بگریند. | ||
|-|معزی=باید بخندند کم و بگریند بسیار پاداشی بدانچه بودند دست میآوردند | |-|معزی=باید بخندند کم و بگریند بسیار پاداشی بدانچه بودند دست میآوردند | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Let them laugh a little, and weep much; in recompense for what they used to earn.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/009082.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/009082.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::82|٨٢]] | قبلی = التوبة ٨١ | بعدی = التوبة ٨٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::82|٨٢]] | قبلی = التوبة ٨١ | بعدی = التوبة ٨٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۲۵: | ||
[[رده:عوامل تزکیه]][[رده:مراتب جرایم]][[رده:جرم اخلال در جهاد]][[رده:جرم تخلف از جهاد]][[رده:متخلفان از جهاد و اندوه]][[رده:متخلفان از جهاد و سرور]][[رده:موجبات جهنم]][[رده:کیفرهاى خدا]][[رده:آثار ذکر آتش جهنم]][[رده:پایه هاى رفتار]][[رده:موجبات رنج هاى طولانى]][[رده:عوامل تعدیل سرور دنیوى]][[رده:کمى سرور دنیوى]][[رده:جرم عصیان از محمد]][[رده:آثار عمل]][[رده:آثار عمل ناپسند]][[رده:عوامل فرجام اندیشى]][[رده:موجبات کیفر اخروى]][[رده:عوامل گریه پسندیده]][[رده:آثار اصرار بر گناه]][[رده:رنجهاى اخروى گناهکاران]][[رده:کمى سرور گناهکاران]][[رده:خنده منافقان]][[رده:رنجهاى طولانى منافقان]][[رده:کمى سرور منافقان]][[رده:کیفر دنیوى منافقان]][[رده:گریه اخروى منافقان]][[رده:گریه طولانى منافقان]][[رده:منافقان در جهنم]][[رده:منافقان متخلف از جهاد]] | [[رده:عوامل تزکیه]][[رده:مراتب جرایم]][[رده:جرم اخلال در جهاد]][[رده:جرم تخلف از جهاد]][[رده:متخلفان از جهاد و اندوه]][[رده:متخلفان از جهاد و سرور]][[رده:موجبات جهنم]][[رده:کیفرهاى خدا]][[رده:آثار ذکر آتش جهنم]][[رده:پایه هاى رفتار]][[رده:موجبات رنج هاى طولانى]][[رده:عوامل تعدیل سرور دنیوى]][[رده:کمى سرور دنیوى]][[رده:جرم عصیان از محمد]][[رده:آثار عمل]][[رده:آثار عمل ناپسند]][[رده:عوامل فرجام اندیشى]][[رده:موجبات کیفر اخروى]][[رده:عوامل گریه پسندیده]][[رده:آثار اصرار بر گناه]][[رده:رنجهاى اخروى گناهکاران]][[رده:کمى سرور گناهکاران]][[رده:خنده منافقان]][[رده:رنجهاى طولانى منافقان]][[رده:کمى سرور منافقان]][[رده:کیفر دنیوى منافقان]][[رده:گریه اخروى منافقان]][[رده:گریه طولانى منافقان]][[رده:منافقان در جهنم]][[رده:منافقان متخلف از جهاد]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره التوبة ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره التوبة ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 82 سوره توبه | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 82 سوره توبه,توبه 82,فَلْيَضْحَکُوا قَلِيلاً وَ لْيَبْکُوا کَثِيراً جَزَاءً بِمَا کَانُوا يَکْسِبُونَ,عوامل تزکیه,مراتب جرایم,جرم اخلال در جهاد,جرم تخلف از جهاد,متخلفان از جهاد و اندوه,متخلفان از جهاد و سرور,موجبات جهنم,کیفرهاى خدا,آثار ذکر آتش جهنم,پایه هاى رفتار,موجبات رنج هاى طولانى,عوامل تعدیل سرور دنیوى,کمى سرور دنیوى,جرم عصیان از محمد,آثار عمل,آثار عمل ناپسند,عوامل فرجام اندیشى,موجبات کیفر اخروى,عوامل گریه پسندیده,آثار اصرار بر گناه,رنجهاى اخروى گناهکاران,کمى سرور گناهکاران,خنده منافقان,رنجهاى طولانى منافقان,کمى سرور منافقان,کیفر دنیوى منافقان,گریه اخروى منافقان,گریه طولانى منافقان,منافقان در جهنم,منافقان متخلف از جهاد,آیات قرآن سوره التوبة | |||
|description=فَلْيَضْحَکُوا قَلِيلاً وَ لْيَبْکُوا کَثِيراً جَزَاءً بِمَا کَانُوا يَکْسِبُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۵۹
کپی متن آیه |
---|
فَلْيَضْحَکُوا قَلِيلاً وَ لْيَبْکُوا کَثِيراً جَزَاءً بِمَا کَانُوا يَکْسِبُونَ |
ترجمه
التوبة ٨١ | آیه ٨٢ | التوبة ٨٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَلْیَضْحَکُوا ... وَ لْیَبْکُوا»: مراد خبر است. یعنی: می خندند. و گریه میکنند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹۶ - ۸۱، سوره توبه
- ادامه آيات مربوط به كسانى كه از رفتن به جنگ سرباز زدند و نكوهش و تهديد آنان به عذاب آخرت
- نهى از نمازگزاردن بر جنازه منافقين و ايستادن در كنار گور آنان
- بر خلاف منافقين ، مؤ منين به ماندن در خانه و شهر راضى نشدند بلكه بااموال و انفس خود به جهاد برخاستند
- نكته موجود در جمله : (( اعدّ الله لهم جنات ... )) و اينكه ورود به جنت براى مؤ منين مجاهد مشروط به باقى ماندن آنان به صفاى ايمان و اصلاحاعمال است
- مقايسه بين فقراء و تهيدستان كه آمادگى خود را براى جهاد اعلام نمودند، و دروغگويان منافق
- كسانى كه حكم وجوب جهاد از آنها برداشته شده و معذور مى باشند
- عذرخواهى منافقين از شما بعد از جنگ مسموع و مقبول نيست و نبايد از آنها راضى شويد
- روايتى در ذيل آيه شريفه : (( فرح المخلفون ... ))
- رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم )
- بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن ابى و حضور او در كنار قبر او و... مى باشد
- چند روايت در مورد خوالف (كسانى كه با پيامبر به قصد تبوك نرفتند)
- چند روايت در مورد بكائين (چند نفرى كه به سبب نداشتن مركب براى حضور يافتن در جنگ بسيار گريستند)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «82»
پس به سزاى آنچه (با دست خود) كسب مىكردند، كم بخندند و بسيار بگريند.
نکته ها
منافقان اگر بدانند كه به خاطر ترك جهاد، چه پاداشهايى را از دست داده و چه فرصتها و نعمتهايى را كفران كردهاند، بايد كمتر شادى كنند و بسيار بگريند، گرچه گريهى مادامالعمرشان هم در برابر گريههاى طولانى قيامت، چيزى نيست!
جلد 3 - صفحه 476
پیام ها
1- ناله و گريه بر گرفتارىها، كيفر دنيوىِ متخلّفان از جهاد است. فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ ... وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً
2- كيفر، متناسب با عمل است. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ .. وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً»
3- خندهها وخوشىهاى چند روزهى منافق، حسرت وگريههاى طولانى در پىدارد. فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ ... وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلاً وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (82)
ج5، ص 161
فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا: پس بايد كه بخندند در دنيا خنده اندك، زيرا فانى است و معذلك اسباب كرب كه هموم و غموم است در آن بيشتر باشد.
حاصل آنكه: اى پيغمبر، اين منافقان را بگو نخندند، و اگر جاى تعجب باشد كمتر بخندند، زيرا كه مذموم است (لفظ امر غايب و مراد نهى است).
وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً: و بايد كه بكنند گريه بسيار در آخرت چون عقاب الهى را مشاهده كنند، زيرا آخرت باقى، و موجبات حزن و غصه براى آنها بسيار است (لفظ امر و مراد اخبار است به آينده).
نكته- ورود به صيغه امر دلالت است بر آنكه امرى لازم و حتمى و واجب است كه در دنيا خنده ايشان اندك بود و در آخرت گريه آنها بسيار. ممكن است كه گريه كنايه از فزع باشد.
جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ: جزا دهد حق تعالى ايشان را جزا دادنى به آنچه بودند كه كسب مىكردند از نفاق و اخلاق بد و تخلف از جهاد به غير عذر. از ابن عباس نقل است كه منافقين در جهنم، مدت عمر دنيا گريه كنند كه اصلا آب از چشم آنها باز نايستد.
تبصره- خنده عبارت باشد از تفتحى كه در روى و دهن پيدا شود در موقعى كه تعجبى بيند يا شنود يا فرحى روى دهد. و گريه عبارت باشد از تشنجى كه در روى پيدا شود با جريان آب چشم در وقتى كه غم و حزنى طارى گردد. و از فعل ما نيست، زيرا موقوف بر اختيار ما نباشد، به قصد و دواعى ما حاصل نگردد، و به صوارف و كراهت ما منتفى نشود. پس بنابراين، تكليف شامل آن نيست، بلكه امر به گريه و نهى از خنده، امر و نهى متوجه اسباب و موجبات آن باشد. اما گريه سببش خوف الهى و ياد معاصى و عقاب سبحانى. و اما خنده موجبش غفلت و بطر و لهو و لعب و فراموشى غضب ربانى است. و هر چه مقام معرفت و يقين كامل شود، آثار اين دو صفت ظاهر گردد، و چنانچه انس بن مالك روايت نموده كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: لو تعلمون ما اعلم لضحكتم قليلا و لبكيتم كثيرا يعنى: اگر مىدانستيد آنچه من دانم، هر آينه خنده كم مىنموديد و گريه بسيار مىكرديد.
ج5، ص 162
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در نهج البلاغه (خطبه 115) مىفرمايد:
لو تعلمون ما اعلم ممّا طوى عنكم عيبة اذا لخرجتم الى الصّعدات تبكون على اعمالكم و تلتدمون على انفسكم و لتركتم اموالكم لا حارس لها و لا خالف عليها و لهمّت كلّ امرء منكم نفسه لا يلتفت الى غيرها و لكنّكم نسيتم ما ذكّرتم و امنتم ما حذّرتم فتاه عنكم رايكم و تشتّت عليكم امركم ....
يعنى: اگر بدانيد آنچه من مىدانم از چيزهائى كه پوشيده شده است از شما عيب آن، هر آينه بيرون مىرفتيد به صحراها و بلنديها، يعنى ترك استراحت مىكرديد از خانهها در حالتى كه گريه مىنموديد بر اعمال خود و به صورت و سينه خود مىزديد به نوحه كردن. و هر آينه ترك مىكرديد مالهاى خود را بىحافظ و صاحبى و جانشينى، و هر آينه محزون و غمگين مىساخت يا مىگداخت هر مردى از شما نفس خود را به طورى كه اصلا التفات به غير خود ندارد، و لكن شما فراموش نموديد آنچه پند داده شديد به آن، و ايمن گشتيد از آنچه ترسانيده شديد؛ پس حيران شد انديشه و تدبير شما، و پراكنده شد بر شما كار شما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ (81) فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلاً وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (82)
ترجمه
شاد شدند بازماندگان بتقاعدشان بر خلاف پيغمبر خدا و ناخوش داشتند كه جهاد كنند بمالهاشان و جانهاشان در راه خدا و گفتند بيرون مرويد در گرما بگو آتش جهنّم شديدتر است در گرمى اگر باشند كه بفهمند
پس بايد بخندند اندك و بايد بگريند بسيار بپاداش آنچه بودند كه كسب ميكردند.
جلد 2 صفحه 607
تفسير
فرح شادىاى است كه اثرش در قلب ظاهر شود و مخلّف جاى گذارده شده است و مقعد مصدر ميمى است بمعنى قعود و خلاف يا مصدر است بمعنى مخالفت و منصوب است بعنوان مفعول له بودن يا ظرف است بمعنى بعد گفته ميشود اقام خلاف القوم يعنى اقامت نمود بعد از آنها و بنابر اين منصوب است بظرفيّت و خلاصه ظاهر آيه شريفه آنستكه خوشحال شدند منافقان باقى ماندگان در مدينه بآنكه تقاعد نمودند از جهاد بعد از خروج پيغمبر (ص) يا براى مخالفت با آنحضرت و كراهت داشتند از جهاد در راه خدا باموال و نفوس خودشان با آنكه بايد با ميل و رغبت حاضر براى ادراك اين سعادت باشند و در صورت عدم تمكن از آن بايد محزون شوند از عدم توفيق خودشان اگر واقعا مسلمان و فهميده باشند پس معلوم ميشود نيستند و دليل ديگر بر نفاق و جهالت آنها آنستكه گفتند به اتباع و رفقاى خودشان يا مسلمانان كه بيرون نرويد در اين شدّت گرما كه خوف و خطر هلاكت است و جواب آنها آنستكه بگوئى اگر شما از گرما باك داريد مخالفت امر خدا و پيغمبر موجب دخول در آتش جهنم است كه قابل مقايسه نيست حرارت آن آتش با حرارت هواى تابستان و موجب هلاكت دائمى است و قصّه جدّ بن قيس در ضمن تفسير آيه شريفه و منهم من يقول ائذن لى و لا تفتنى گذشت پس معلوم ميشود آنها منافق و نفهمند كه ترجيح دادند دفع حرارت دنيا را بر كسب آتش جهنم پس بايد بخندند و خوشحال باشند مدت كمى تا خداوند و پيغمبرش آنها را بسزاى كردارشان برسانند و بگريند و محزون باشند مدت زيادى در دنيا و آخرت يا آخرت فقط بپاداش كفر و نفاق و تخلّف از جهاد كه مكتسب خودشان است و صيغه امر براى افاده حتميّت است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَليَضحَكُوا قَلِيلاً وَ ليَبكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكسِبُونَ (82)
پس بايد كم بخندند و بسيار گريه كنند جزاء آنچه که بودند براي خود خريداري كردند که آخرت را بدنيا فروختند و دنيا را گرفتند و آخرت را رها كردند.
فَليَضحَكُوا قَلِيلًا وَ ليَبكُوا كَثِيراً اينکه دو جمله و لو در مورد متخلفين وارد شده که بتخلف خود فرحناك شدند لكن نسبت بكليه اهل معاصي ساري و جاري است که بمعاصي خود فرحناك و خوشحال و خنده و قهقهه بلكه رقص
جلد 8 - صفحه 281
و طرب و ساز و آواز دارند و غافل از اينكه اينکه معاصي از سمّ قتّال بدتر است زيرا سم فقط آن را ميكشد اما وبال معاصي هم در دنيا آنها را مبتلا ميكند که فرمود وَ ما أَصابَكُم مِن مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيدِيكُم شوري آيه 69 و در اخبار دارد حتي چشم زدن، خواب بد ديدن، پا بسنگ گرفتن در اثر معصيت است و در موقع احتضار سخت جان گرفتن که بفرمايد أَخرِجُوا أَنفُسَكُمُ اليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهُونِ الاية انعام آيه 93، و هم در عالم برزخ وَ مِن وَرائِهِم بَرزَخٌ إِلي يَومِ يُبعَثُونَ مؤمنون آيه 102، و هم در قيامت اگر شب و روز گريه كنند جا دارد جَزاءً بِما كانُوا يَكسِبُونَ كسب تحصيل و خريد و فروش است آخرت و دين فروختند بدنيا و بهشت را فروختند بجهنم و رضاي خدا را بغضب و سخط الهي (النّاس مجزيّون باعمالهم ان خيرا فخير و ان شرا فشر)
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 82)- در این آیه اشاره به این میکند که آنها به گمان این که پیروزی به دست آوردهاند و با تخلف از جهاد و دلسرد کردن بعضی از مجاهدان به هدفی رسیدهاند، قهقهه سر میدهند و بسیار میخندند، همان گونه که همه منافقان در هر عصر و زمان چنینند.
ولی قرآن به آنها اخطار میکند که «باید کم بخندند و بسیار بگریند» (فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا وَ لْیَبْکُوا کَثِیراً).
گریه برای آینده تاریکی که در پیش دارند، گریه به خاطر این که همه پلهای
ج2، ص236
بازگشت را پشت سر خود ویران ساختهاند، و بالاخره گریه برای این که این همه استعداد و سرمایه عمر را از دست داده و رسوایی و تیرهروزی و بدبختی برای خود خریدهاند.
و در آخر آیه میفرماید: «این جزای اعمالی است که آنها انجام میدادند» (جَزاءً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ).
نکات آیه
۱ - خوشحالى و خنده منافقان متخلف از جهاد، اندک و زودگذر در مقایسه با عذابها و گریه هاى اخروى آنان (فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً) برداشت فوق بر این اساس است که جمله «فلیضحکوا» در مورد دنیا و «و لیبکوا» در مورد آخرت باشد.
۲ - شادى اندک و رنج طولانى منافقان در دنیا، بازتاب عملکرد آنان و کیفر الهى براى ایشان (فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً جزاء بما کانوا یکسبون) برداشت فوق بدین احتمال است که خنده و گریه در «فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیراً» هر دو مربوط به دنیا باشد.
۳ - گریه هاى طولانى منافقان در آتش سوزان دوزخ (قل نار جهنم أشد ... و لیبکوا کثیراً) برداشت فوق با توجّه به این است که «فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیراً» متفرع بر «قل نار جهنم أشد حراً» در آیه قبل باشد.
۴ - متخلفان از جهاد، نباید از تخلف خویش مسرور گردند; بلکه باید از پیامد ناگوار ترک این فریضه، محزون و غمزده باشند. (فرح المخلفون ... فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیراً)
۵ - خوشیهاى دنیا در مقایسه با رنجهاى اخروى براى گناهکاران بسى ناچیز است. (فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیراً)
۶ - تخلف از جهاد و فرمان رسول خدا (ص) و اخلال در بسیج و تجهیز سپاه اسلام، جرمى است بزرگ. (خلف رسول اللّه ... قالوا لاتنفروا ... قل نار جهنم ... جزاء بما کانوا یکسبون)
۷ - توجّه به شدت حرارت آتش دوزخ، عامل خشنودى اندک انسان و گریه طولانى وى در دنیا و بیم او بر فرجام خویش (قل نار جهنم أشد حراً ... فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیراً)
۸ - استمرار بر گناه، مسلتزم عذاب دوزخ و رنج طولانى (قل نار جهنم أشد ... جزاء بما کانوا یکسبون) «کانوا یکسبون» مفید استمرار است. زیرا فعل مضارع آن گاه که با «کان» و نظایر آن استعمال شود، بر استمرار دلالت مى کند.
۹ - کیفرهاى الهى در قیامت بازتاب کردار ناشایست خود انسانهاست. (و لیبکوا کثیراً جزاء بما کانوا یکسبون) با توجّه به اینکه خداوند، گریه و رنج طولانى را کیفر گناهان طولانى و مستمر کافران و منافقان قرار داده است، برداشت فوق استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- تزکیه: عوامل تزکیه ۷
- جرایم: مراتب جرایم ۶
- جهاد: جرم اخلال در جهاد ۶; جرم تخلف از جهاد ۶; متخلفان از جهاد و اندوه ۴; متخلفان از جهاد و سرور ۴
- جهنم: موجبات جهنم ۸
- خدا: کیفرهاى خدا ۲، ۹
- ذکر: آثار ذکر آتش جهنم ۷
- رفتار: پایه هاى رفتار ۷
- رنج: موجبات رنج هاى طولانى ۸
- سرور: عوامل تعدیل سرور دنیوى ۷; کمى سرور دنیوى ۵
- عصیان: جرم عصیان از محمّد (ص) ۶
- عمل: آثار عمل ۲; آثار عمل ناپسند ۹
- فرجام اندیشى: عوامل فرجام اندیشى ۷
- کیفر: موجبات کیفر اخروى ۹
- گریه: عوامل گریه پسندیده ۷
- گناه: آثار اصرار بر گناه ۸
- گناهکاران: رنجهاى اخروى گناهکاران ۵; کمى سرور گناهکاران ۵
- منافقان: خنده منافقان ۱; رنجهاى طولانى منافقان ۲; کمى سرور منافقان ۱، ۲; کیفر دنیوى منافقان ۲; گریه اخروى منافقان ۱، ۳; گریه طولانى منافقان ۳; منافقان در جهنم ۳; منافقان متخلف از جهاد ۱
منابع