يونس ١٥: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
| خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
== نزول == | |||
مقاتل گوید: این آیه درباره پنج نفر نازل شده است که عبارتند از: عبدالله ابن امیه المخزومى، ولید بن مغیرة، مکرز بن حفص، عمرو بن عبدالله بن ابى قیس العامرى. | |||
عاص بن عامر بن هاشم، اینان به پیامبر گفتند: از براى ما کتابى بیاور که در آن ما را از عبادت بتهاى ما: لات و عزّى و مناة و هبل منع نکند و نیز بتپرستى را بر ما عیب نگیرد و نیز گویند: درباره مستهزئین و مسخرهکنندگان نازل شده که گفته بودند یا محمد کتابى غیر از قرآن از براى ما، بیاور چنان که از کلبى روایت گردیده است.<ref> تفسیر مجمع البیان.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link23 | آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link23 | آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link24 | علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل كن ))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link24 | علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل كن ))]] | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link37 | (رواياتى چند در مورد درخواست قرآنى ديگر توسط مشركين ، مكر كردن با خدا،دارالسلام و...)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link37 | (رواياتى چند در مورد درخواست قرآنى ديگر توسط مشركين ، مكر كردن با خدا،دارالسلام و...)]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۵۵#link166 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۵۵#link166 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «15» | |||
وهرگاه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مىشود، كسانى كه به ديدار ما (و دريافت پاداشهاى اخروى) اميد و باورى ندارند مىگويند: قرآنى غير از اين بياور، يا اين قرآن را تغيير بده. (به آنان) بگو: من حقّ ندارم كه آن را از پيش خود تغيير دهم. | |||
من پيروى نمىكنم مگر آنچه را كه به من وحى شود، من از عذاب روزى بزرگ (قيامت) بيمناكم، اگرپروردگارم را نافرمانى كنم. | |||
===نکته ها=== | |||
بعضى از بتپرستان از رسول خدا صلى الله عليه و آله درخواست داشتند كه بعضى آيات اين قرآن را كه به نكوهش از بتهاى آنان مىپردازد، تغيير دهد و قرآن ديگرى بياورد! هميشه كسانى كه | |||
جلد 3 - صفحه 550 | |||
تعاليم آسمانى را مخالف هواى نفس خود مىديدند، اين گونه تقاضاها را داشتهاند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- آيات ونشانههاى شناخت الهى بايد براى مردم بيان شود. إِذا تُتْلى ... | |||
2- هيچكس حتى پيامبر نمىتواند قانون الهى را تغيير دهد. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ» | |||
3- هرگز تسليم بهانهجويىها و هوسهاى مردم نشويم. اصل آن است كه خدا مىگويد، نه آنچه مردم مىخواهند. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ» | |||
4- هيچ بشرى حتّى پيامبر، در قرآن دست نداشته است. «مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي» | |||
5- اضافه شدن پيروان، به قيمت تغيير و تحريف مكتب و دست برداشتن از اصول، ارزشى ندارد. (با توجّه به شأن نزول) | |||
6- پيامبران، معصومند و جز از وحى پيروى نمىكنند. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى» | |||
7- ياد معاد، عامل تقوا و مصونيّت از گناه است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»، همچنان كه غفلت از معاد، عامل بهانهگيرى است. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا» | |||
8- سرچشمهى عصمت انبيا، ايمان و يقين به معاد است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «15» | |||
ج5، ص 277 | |||
شأن نزول «1»- كلبى نقل نموده كه جماعتى از كفار قريش مانند عبد اللّه ابىّ و وليد بن مغيره و امثال ايشان خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله گفتند: | |||
آيتى بياور كه سادات عرب را از عبادت بتان لات و منات و عزّى باز ندارد، و ذمّ آنها را ننمايد، حق تعالى آيه شريفه نازل فرمود: | |||
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ: و زمانى كه خوانده شود بر مشركان مكه آيات منزله قرآن كه واضح المعنى است در حلال و حرام و ساير شرايع و احكام. | |||
قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا: گويند آن كسانى كه اميد ندارند رسيدن به ثواب و عقاب ما را در روز حساب، يعنى منكر معاد و حشر و جزاى اعمال هستند. ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا: بياور به قرآنى غير از اين كه بر ما مىخوانى، يعنى كتابى كه در آن ذكر بعث و حشر و ثواب و عقاب و معايب الهه ما و آنچه به غضب و خشم آرد از امور مذكور در آن نباشد. أَوْ بَدِّلْهُ: يا تبديل و تغيير بده قرآن را، يعنى آيتى كه مشتمل بر امور مذكوره است بجاى آن آيتى وضع كن كه منطوى باشد بر بيان ثواب و مدح الهه ما. و غرضشان از اين قول آن بود كه آنها را بر طريق خود گذاشته و منع ايشان نكند. | |||
قُلْ ما يَكُونُ لِي: بگو اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در جواب ايشان سزاوار نيست مرا. | |||
أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي: اينكه تبديل كنم قرآن را از جانب نفس خود، يعنى به خودى خود نمىتوانم قرآن را تغيير و به زياده و كم در آن تصرفى نمايم، زيرا قرآن معجزه و كلام خلّاق عالم است و من قادر بر اتيان او نيستم. إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى إِلَيَ: متابعت و پيروى نمىكنم مگر آنچه را كه وحى كرده | |||
---- | |||
«1» مجمع ج 3 ص 97. | |||
ج5، ص 278 | |||
مىشود به من از حق تعالى بىزياده و كمى. | |||
تنبيه- آيه را اشاراتى است: 1- تعليل عدم تبديل است براى خود، زيرا كسى كه در امرى متبع به غير خود باشد، مستبد و مستقل نيست به تصرف در آن به وجهى از وجوه. 2- جواب است مر نقض به نسخ بعضى آيات آن را به بعض ديگر. 3- رد تعريض كسانى است كه گويند قرآن از كلام و مخترعات آن حضرت، و لذا تبديل آن را به عصيان تسميه فرموده كه: إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي: بدرستى كه من مىترسم اگر نافرمان شوم به پروردگار خود به تبديل قرآن. عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ: عذاب روز بزرگ را كه قيامت باشد. و در اين ايما و اشعار است به آنكه ايشان به اين اقتراح، مستوجب عذاب عظيمند. | |||
تنبيه- آيه شريفه دلالت نمىكند بر عدم نسخ قرآن به سنت، چه آن حضرت در اين صورت از پيش خود نسخ حكم قرآنى ننموده به سنت، بلكه تبديل آن از جانب خداوند سبحان است به طريق وحى و كريمه «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى» «1» شاهد اين است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «15» قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «16» فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ «17» | |||
ترجمه | |||
و چون خوانده شود بر آنها آيات واضحات ما گويند آنانكه اميد ندارند ملاقات ما را بياور قرآنى جز اين يا تبديل كن آنرا بگو نميباشد براى من | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 10 | |||
آنكه تبديل نمايم آنرا از پيش خود پيروى نميكنم مگر آنچه را وحى شود بمن همانا من ميترسم اگر نافرمانى كنم پروردگارم را از عذاب روزى بزرگ | |||
بگو اگر ميخواست خدا نميخواندم آنرا بر شما و دانا نميكرد شما را بآن پس بتحقيق درنگ كردم در ميان شما عمرى پيش از آن آيا پس تعقّل نميكنيد | |||
پس كيست ستمكارتر از كسيكه افترا بندد بر خدا دروغى را يا تكذيب كند آيتهاى او را بدرستيكه رستگار نشوند گناهكاران | |||
تفسير | |||
كسانيكه اعتقاد به مبدء و معاد نداشتند بنحو جدّ يا استهزاء از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تقاضا مينمودند كه قرآن را تغيير دهد بكلّى يا تبديل نمايد بعضى از آيات آنرا از قبيل مذمّت از بت و بتپرستان و عذاب آنها در آخرت و خداوند اوّلا دستور فرمود به پيغمبر خود كه در جواب آنها بفرمايد كه من حقّ تغيير و تبديل در كلام الهى را ندارم بلكه وظيفه من ابلاغ آيات الهى است بدون كم و زياد نمودن حرفى و اگر خواسته باشم بتقاضاى شما عمل نمايم مستحقّ عقوبت روز قيامت خواهم شد كه بايد هر كس از چنين روزى بترسد و بر خلاف وظيفه خود رفتار ننمايد و ثانيا استدلال فرمايد بر آنكه قرآن كلام الهى و اتيان بآن از عهده بشر خارج است باين تقريب كه من مدت چهل سال در ميان شما زندگانى نمودم بدون آنكه درس بخوانم و خطّ بنويسم و با عالمى مراوده نمايم چگونه ممكن است بخودى خود بتوانم كتابى بياورم كه جامع تمام علوم و معارف حقه حقيقيّه باشد با استقرار در اعلى درجه فصاحت و بلاغت كه تمام شما با آنكه از فصحاء و بلغاء درجه يك دنيا هستيد عاجزيد از اتيان به مثل آن پس معلوم ميشود آنچه را من تلاوت بر شما نمودم خداوند خواسته كه بر زبان من جارى فرمايد و اعلام كند شما را بآن بتوسط من آيا شما تدبّر و تفكرّ و تعقّل نميكنيد تا بيابيد صدق اين مقال و حقيقت حال را كه اين كلام خدا است و از سنخ مقالات عادى بشر نيست و چه خلاف و تجاوز از حقّ و حدّى است بالاتر و برتر از افتراء بخدا كه از من توقع داريد و تكذيب آيات او كه خودتان مرتكب ميشويد با آنكه اهل جرم و گناه برستگارى و فلاح نائل نخواهند شد و بعضى گفتهاند مراد از آوردن قرآنى غير اين در آيه اوّل آنستكه با وجود اين قرآن كتاب ديگرى آورده شود و مراد از تبديل رفع آن و اثبات ديگر است و بنظر | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 11 | |||
حقير مراد از هر دو جمله يك معنى است نهايت آنكه گاهى از مرام خودشان بعبارت اول تعبير مينمودند و گاهى بعبارت دوّم لذا در جواب بيك تعبير اكتفا شده است و تلقاء اسم مصدر است بمعنى جهت مقابل و عمر بسكون ميم و ضمّ آن استعمال ميشود و معناى آن واضح است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا تُتلي عَلَيهِم آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرجُونَ لِقاءَنَا ائتِ بِقُرآنٍ غَيرِ هذا أَو بَدِّلهُ قُل ما يَكُونُ لِي أَن أُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نَفسِي إِن أَتَّبِعُ إِلاّ ما يُوحي إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِن عَصَيتُ رَبِّي عَذابَ يَومٍ عَظِيمٍ «15» | |||
و زماني که تلاوت شود بر اينکه مشركين و كفار آيات ما که قرآن باشد گفتند | |||
جلد 9 - صفحه 359 | |||
كساني که اميد ندارند ملاقات ما را که بياور بقرآني غير اينکه قرآن يا تبديل كن او را بگو نيست از براي من اينكه تبديل كنم قرآن را از پيش خود من متابعت نميكنم مگر آنچه وحي برسد بمن محققا من ميترسم اگر عصيان كنم پروردگار خود را عذاب روز عظيم را تنبيه- قرآن مجيد بزرگ معجزه پيغمبر اسلام است و معجزه فعل الهي است و نشانه خداوندي است که بدست و زبان نبي جاري ميشود و پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم نميتواند باختيار خود هر وقت بخواهد اتيان كند چون بشر است و از قدرت بشر خارج است و كفار و مشركين براي عدم قبول اعذاري ميتراشند و بهانههايي ميگيرند من جمله اينكه وَ إِذا تُتلي عَلَيهِم آياتُنا بَيِّناتٍ آيات شريفه قرآن مجيد که با بيان روشن و ادله واضحه و احكام متقنه راه سعادت را نشان ميدهد و انذار از آنچه موجب شقاوت است ميفرمايد قالَ الَّذِينَ لا يَرجُونَ لِقاءَنَا که اصلا معتقد بمعاد نيستند براي بهانهگيري و عذرتراشي گفتند ائتِ بِقُرآنٍ غَيرِ هذا زيرا اينکه قرآن مذمت از خدايان ما ميكند و مفاسد اخلاق ما را نشان ميدهد و نكوهش از اعمال ما ميكند أَو بَدِّلهُ فرق اينکه دو جمله اينست که اتيان بغير اينکه قرآن اينست که خداوند كتاب ديگري و آيات ديگري بفرستد که بر خورد به الاهان ما نشود و فضايح اخلاق و اعمال ما را فاش نكند، و اما تبديل همين قرآن باشد لكن خود اينکه جملاتي که باعث نكوهش ما است از او برداري و بجاي او تمجيد از خدايان ما و تعريف از كردارهاي ما باشد بجاي آن بگذاري. | |||
و اما جواب از اتيان بغير آن از قدرت پيغمبر خارج است چون معجزه است و احدي قدرت بر اتيانش ندارد. | |||
و اما تبديل اگر چه تحت قدرت پيغمبر است که بعض حملات قرآن را بيان نكند و بجاي نعم، لا بگذارد و بالعكس لكن معصيت بزرگ است که دروغ و افتراء | |||
جلد 9 - صفحه 360 | |||
بخدا بستن است و مقام عصمت مانع از آنست لذا در جواب آنها بفرما قُل ما يَكُونُ لِي أَن أُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نَفسِي زيرا منافي با مقام رسالت است و معصيت بزرگ است چنانچه در جاي ديگر ميفرمايد تَنزِيلٌ مِن رَبِّ العالَمِينَ وَ لَو تَقَوَّلَ عَلَينا بَعضَ الأَقاوِيلِ لَأَخَذنا مِنهُ بِاليَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعنا مِنهُ الوَتِينَ فَما مِنكُم مِن أَحَدٍ عَنهُ حاجِزِينَ حاقه آيه 43 الي 47، و نيز ميفرمايد ما ضَلَّ صاحِبُكُم وَ ما غَوي وَ ما يَنطِقُ عَنِ الهَوي إِن هُوَ إِلّا وَحيٌ يُوحي عَلَّمَهُ شَدِيدُ القُوي نجم آيه 2 الي 5، لذا ميفرمايد إِن أَتَّبِعُ إِلّا ما يُوحي إِلَيَّ هر چه او بفرمايد بيان ميكنم | |||
در پس آينه طوطي صفتم داشتهاند || آنچه استاد ازل گفت بگو ميگويم | |||
إِنِّي أَخافُ إِن عَصَيتُ رَبِّي عَذابَ يَومٍ عَظِيمٍ اشكال- مثل وجود پيغمبري صلّي اللّه عليه و آله و سلّم چگونه خوف از عذاب دارد با اينكه خيال معصيت در قلب مباركش خطور نكرده و همچنين ساير معصومين. | |||
جواب- دو قسم خوف داريم يكي آنكه معصيتي از او صادر شده نميداند آيا با او چه ميكنند عفو يا عذاب ديگر خوف دارد که جلوگير ميشود از ارتكاب معصيت که معناي عدالت اينست که خوفي از روي قوّت ايمان در قلب ايجاد ميشود که جلوگير از كبائر و اصرار بر صغائر و منافيات مروّت باشد و اينکه هم درجات بسيار دارد هر چه ايمان قويتر خوف شديدتر و جلوگيري بيشتر ميشود تا بدرجه عصمت برسد که جلوگير از خيال معاصي حتي از ترك اولي ميشود و اينکه آيه اينکه معنا را نشان ميدهد که من محال است معصيت كنم از جهت خوف که ميفرمايد إِنِّي أَخافُ إِن عَصَيتُ رَبِّي | |||
361 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
اشاره | |||
(آیه 15) | |||
شأن نزول: | |||
این آیه و دو آیه بعد از آن در باره چند نفر از بت پرستان نازل شده، چرا که خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند و گفتند: آنچه در این قرآن در باره ترک عبادت بتهای بزرگ ما، لات و عزی و منات و هبل و همچنین مذمت از آنان وارد شده برای ما قابل تحمل نیست، اگر میخواهی از تو پیروی کنیم، قرآن دیگری بیاور که این ایراد در آن نباشد! و یا حدّ اقل این گونه مطالب را در قرآن کنونی تغییر ده! | |||
تفسیر: | |||
این آیات نیز در تعقیب آیات گذشته پیرامون مبدأ و معاد سخن | |||
ج2، ص278 | |||
میگوید، نخست به یکی از اشتباهات بزرگ بت پرستان اشاره کرده، میگوید: | |||
«هنگامی که آیات آشکار و روشن ما بر آنها خوانده میشود، آنها که به رستاخیز و لقای ما ایمان ندارند میگویند: قرآن دیگری غیر از این بیاور و یا لااقل این قرآن را، تغییر ده» (وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ قالَ الَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ). | |||
این بیخبران بینوا، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را برای رهبری خود نمیخواستند، بلکه او را به پیروی از خرافات و اباطیل خویش دعوت میکردند. | |||
قرآن با صراحت آنها را از این اشتباه بزرگ در میآورد، و به پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد که به آنها «بگو: برای من ممکن نیست که از پیش خود آن را تغییر دهم» (قُلْ ما یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِی). | |||
سپس برای تأکید اضافه میکند: «من فقط پیروی از چیزی میکنم که بر من وحی میشود» (إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما یُوحی إِلَیَّ). | |||
نه تنها نمیتوانم تغییر و تبدیلی در این وحی آسمانی بدهم، بلکه «اگر کمترین تخلفی از فرمان پروردگار بکنم، از مجازات آن روز بزرگ (رستاخیز) میترسم» (إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||