گمنام

الأنعام ١١٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۵٬۹۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۶#link231 | آيات ۱۲۱ - ۱۱۴، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۶#link231 | آيات ۱۲۱ - ۱۱۴، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۷#link232 | معناى (( كلمة )) و موارد استعمال آن در قرآن .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۷#link232 | معناى (( كلمة )) و موارد استعمال آن در قرآن .]]
خط ۳۸: خط ۳۹:
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۷#link237 | (رواياتى در ذيل جمله (( و تمت كلمة ربك ... )) و تذكيه حيوانات و...).]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۷#link237 | (رواياتى در ذيل جمله (( و تمت كلمة ربك ... )) و تذكيه حيوانات و...).]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۷#link273 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۷#link273 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «115»
و كلام پروردگارت، در صداقت و عدالت به حدّ كمال و تمام رسيد. هيچ تغييردهنده‌اى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست.
===نکته ها===
مراد از «كلمت» در اين آيه، به دليل آيه‌ى قبل، آيات قرآن است ولى واژه‌ى «كلمة» در فرهنگ قرآن و روايات، گاهى به معناى وعده‌ى حتمى آمده است، «وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى‌ عَلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا» «2» كه تحقّق وعده‌ى الهى را نسبت به بنى‌اسرائيل به خاطر صبرشان بيان مى‌كند.
گاهى به معناى دين آمده است، «كلمت اللّه» يعنى دين خدا، و گاهى به پيامبر و اولياى الهى اطلاق شده است، چنانكه درباره‌ى حضرت عيسى عليه السلام مى‌خوانيم: «كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‌ مَرْيَمَ» «3»
در روايات نيز از قول ائمّه عليهم السلام آمده است كه ما كلمات الهى هستيم. «نحن الكلمات» «4»
----
«1». بقره، 146؛ انعام، 20.
«2». اعراف، 137.
«3». نساء، 171.
«4». بحار، ج 24، ص 174.
جلد 2 - صفحه 538
===پیام ها===
1- قرآن، آخرين كتاب آسمانى و اسلام، آخرين دين الهى است. «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
2- قرآن، معجزه‌اى كامل براى اثبات رسالت پيامبر اكرم است. «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
3- قرآن، پاسخگوى همه‌ى نيازهاى هدايتى جوامع بشرى است. «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
4- اسلام، مكمّل اديان گذشته است. تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ‌ ...
5- اتمام دين با بعثت رسول اكرم صلى الله عليه و آله، جلوه‌اى از ربوبيّت خداوند است. «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
6- مبناى قوانين و سنّت‌هاى خداوند در نظام هستى، صدق و عدل است. «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا»
7- اخبار قرآن، صادق و احكامش بر عدل استوار است. «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا» در آيه‌ى ديگر مى‌خوانيم: «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً» «1»
8- در قرآن، تحريف راه ندارد. «لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ»
9- خداوند نيازها را بسيار خوب مى‌داند و با توجّه به آن، قرآن را نازل كرده است. «وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (115)
بعد از آن در وصف كتاب، منزل مى‌فرمايد:
وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ‌: و تمام شد و كامل گرديد فرمايش و كلام پروردگار تو، يعنى اخبار و احكام و مواعيد قرآن به نهايت غايت رسيده، بر وجهى كه قابل‌
----
«1» انعام، 14.
«2» اعراف آيه 2.
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 361
زياده نيست. مراد «كلمه» دين خدا است كقوله‌ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا «1» و يا مراد حجت است، يعنى حجت او را در بيان توحيد و نبوت به غايت رسيده‌ صِدْقاً وَ عَدْلًا: از روى راستى در اخبار و مواعيد و عدالت در قضايا و احكام‌ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ‌: هيچكس نيست كه تبديل دهنده باشد مر اخبار و احكام او را چنانچه تبديل آيات تورات نمودند، زيرا حق تعالى محافظت قرآن فرموده از تبديل كه‌ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ‌. «2» يا هيچكس نتواند تبديل آن را نمايد به چيزى كه اصدق و اعدل باشد از آن. يا هيچ نبى و كتابى ناسخ آن نخواهد بود تا تبديل احكام آن شود وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ‌: و ذات احديت شنوا است گفتار همه را، دانا به اسرار همه، پس تمام را بر وفق اعمال جزا و سزا خواهد داد.
در كافى حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: بدرستى كه امام مى‌شنود در شكم مادرش، پس زمانى كه متولد شود، خطى است بين دو كتف او (در روايتى بين دو چشم او و بروايت ديگر بر بازوى راست او) كه نوشته است:
«وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ‌- الخ» پس وقتى امر امامت را تفويض كنند به او، قرار دهد خداى تعالى از براى او عمودى از نور. مى‌بيند بسبب آن، آنچه بجا آورند مردم. «3» پس به اين حجت فرمايد خدا بر خلق. مراد احكام الهى حكم مصلحت و مفسده است كه لازمه آن اوامر و نواهى است. بنابر اين اگر تمام عالم جمع شوند بخواهند مصلحت و مفسده‌اى كه ذاتى اوامر و نواهى است تغيير دهند نتوانند، مثلا مصلحتى را كه در اداى زكات است، نتوانند تبديل به مفسده نمايند، يا مفسده‌اى كه در سرقت است بخواهند به مصلحت تبديل كنند، غير ممكن خواهد بود. پس احكام مجعوله مناقض با آيه شريفه نخواهد بود.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (115)
ترجمه‌
و تمام شد سخن پروردگارت از روى راستى و عدالت نيست بدل كننده سخنان او را و او است شنواى دانا.
تفسير
اعجاز براى اتمام حجّت است و بعد از تماميّت آن حاجت باعجاز نيست و تماميت هر چيز برسيدن آن است بنهايت كمالش و كلام الهى در منتهاى كمال است از هر حيث خصوص از حيث راستى و درستى در اخبار و مواعيد و از جهت صحّت و عدالت در قضايا و احكام و كسيرا نميرسد كه تغيير و تبديل نمايد آنرا پس رجوع بحكم منافى با حكمت است و خداوند شنوا است اقوال فاسده كفار را و دانا است بضمائر خبيثه آنها كه هر وقت بيك عنوانى ميخواهند از قبول حق امتناع نمايند و بعضى كلمات ربك قرائت نموده‌اند و از كلمه گاهى كلام اراده ميشود و اينكه تعبير بكلمه فرموده است شايد براى آن باشد كه حكم نوعا بيك كلمه صادر ميشود و حكم الهى بحقيّت دين اسلام صادر شده است و فوق آن حكمى متصوّر نيست و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه امام زمان وقتى در شكم مادر است ميشنود و وقتى متولد ميشود نوشته شده است در ميان دو كتفش و در روايتى بر بازوى راستش اين آيه و وقتى بمنصب امامت فائز ميشود خداوند عمودى از نور در برابر او قرار ميدهد كه بآن مى‌بيند آنچه را بجا ميآورند اهل بلد او و در روايتى وارد است كه بسبب آن خداوند احتجاج مينمايد بر خلق و قمى و عياشى رحمة اللّه عليهما نيز قريب باين مضمون را نقل نموده‌اند ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ تَمَّت‌ كَلِمَةُ رَبِّك‌َ صِدقاً وَ عَدلاً لا مُبَدِّل‌َ لِكَلِماتِه‌ِ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ العَلِيم‌ُ (115)
و تمام‌ شد كلمة پروردگار تو تماما مطابق‌ ‌با‌ واقع‌ و صدورش‌ موافق‌ ‌با‌ عدل‌ تغيير دهنده‌ نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ كلمات‌ ‌او‌ و ‌او‌ شنواي‌ دانا ‌است‌.
كلمة اللّه‌ اطلاق‌ ‌بر‌ آيات‌ شريفه‌ قرآن‌ ميشود زيرا كلام‌ الهي‌ ‌است‌ و ‌بر‌ دين‌
جلد 7 - صفحه 180
الهي‌ ميشود مثل‌ وَ كَلِمَةُ اللّه‌ِ هِي‌َ العُليا توبه‌ ‌آيه‌ 40، و ‌بر‌ حجة الهي‌ ‌از‌ انبياء و اوصياء ميشود مثل‌ وَ كَلِمَتُه‌ُ أَلقاها إِلي‌ مَريَم‌َ نساء ‌آيه‌ 160، و ‌در‌ اخبار زيادي‌ بالغ‌ ‌بر‌ ده‌ حديث‌ داريم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌بين‌ دو چشم‌ ‌هر‌ امامي‌ ‌ يا ‌ ‌بر‌ عضد ‌هر‌ امامي‌ ‌ما ‌بين‌ كتفين‌ ‌علي‌ الاختلاف‌ الاخبار نوشته‌ ‌شده‌، و نيز ‌در‌ اخبار بسيار ‌در‌ باب‌ زيارات‌ و خطب‌ و ‌غير‌ اينها اطلاق‌ كلمات‌ اللّه‌ ‌بر‌ ائمه‌ ‌عليهم‌ السّلام‌ ‌شده‌
(نحن‌ الكلمات‌ التامات‌)
و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ شامل‌ جميع‌ اطلاقات‌ ميشود زيرا بجميع‌ اطلاقات‌ صدق‌ ميكند وَ تَمَّت‌ كَلِمَةُ رَبِّك‌َ اما قرآن‌ چيزي‌ ‌در‌ ‌آن‌ فروگذار نشده‌ و نقصاني‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌ و دين‌ دين‌ مقدس‌ اسلام‌ ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ تام‌ و تمام‌ و اتم‌ّ ‌از‌ تمام‌ اديان‌ ‌است‌ و اما انبياء و حجج‌ ‌از‌ آدم‌ ‌تا‌ حضرت‌ بقية اللّه‌ عجّل‌ اللّه‌ ‌تعالي‌ فرجه‌ ‌در‌ ‌هر‌ عصر و زماني‌ خالي‌ نبوده‌ و نخواهد ‌بود‌
(‌لو‌ خلت‌ الارض‌ ‌عن‌ الحجة لساخت‌ باهلها و لماجت‌ باهلها.)
صدقا اما قرآن‌ وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ قِيلًا نساء ‌آيه‌ 121 وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ حَدِيثاً نساء ‌آيه‌ 89، و اما دين‌ تمامش‌ مطابق‌ واقع‌ خردلي‌ ‌بر‌ خلاف‌ واقع‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌، و اما انبياء و حجج‌ تماما مبعوث‌ و مجعول‌ بجعل‌ الهي‌ ‌با‌ معجزات‌ و ادله‌ واضحه‌ و براهين‌ ساطعه‌ ثابت‌ و محقق‌ ‌شده‌.
و عدلا ‌در‌ قرآن‌ تمام‌ موافق‌ ‌با‌ حكمت‌ و مصلحت‌ ذره‌اي‌ ‌بر‌ خلاف‌ عدل‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌ چنانچه‌ دين‌ مقدس‌ اسلام‌ عادلانه‌ ‌است‌ ظلم‌ و جوري‌ ‌در‌ هيچ‌ حكمي‌ ‌از‌ احكام‌ اسلامي‌ نيست‌، و اما انبياء و حجج‌ تماما معصوم‌ ‌از‌ خطاء و اشتباه‌ و ‌از‌ معاصي‌ هستند ‌که‌ شرط اولي‌ نبوت‌ و امامت‌ ‌است‌.
لا مُبَدِّل‌َ لِكَلِماتِه‌ِ قرآن‌ و دين‌ و امام‌ باقيست‌ ‌تا‌ قيامت‌ و نزد حوض‌ كوثر وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ العَلِيم‌ُ تفسيرش‌ واضح‌ و روشن‌ ‌است‌ مكرر بيان‌ ‌شده‌ تنبيه‌‌-‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ بصراحت‌ بيان‌ كمال‌ دلالت‌ ‌را‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ ‌بعد‌
جلد 7 - صفحه 181
‌از‌ قرآن‌ ديگر كتاب‌ آسماني‌ نيست‌ و مثل‌ بيان‌ باب‌ و ايقان‌ بهاء و قوانين‌ مجعوله‌ دول‌ تماما باطل‌ و عاطل‌ ‌است‌ و قرآن‌ چيزي‌ فروگذار نكرده‌ و همچنين‌ ‌بعد‌ ‌از‌ پيغمبر اسلام‌ ‌هر‌ مدّعي‌ نبوت‌ كاذب‌ و مفتريست‌ مثل‌ باب‌ و بهاء و صبح‌ ازل‌ و قادياني‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ ‌از‌ متنبّيان‌، و همچنين‌ ‌بعد‌ ‌از‌ اسلام‌ ديني‌ و شريعتي‌ نخواهد آمد زيرا ‌اگر‌ كتابي‌ ‌ يا ‌ نبيّي‌ ‌ يا ‌ ديني‌ ‌باشد‌ وَ تَمَّت‌ كَلِمَت‌ُ رَبِّك‌َ كذب‌ و دروغ‌ ميشود و روي‌ سخن‌ ‌با‌ يهود و نصاري‌ نيست‌ زيرا ‌آنها‌ ملتزم‌ بقرآن‌ نيستند ‌ما ‌با‌ كساني‌ صحبت‌ داريم‌ ‌که‌ اسلام‌ و قرآن‌ و نبي‌ّ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌را‌ معتقد و معترف‌ هستند غايت‌ الامر ميگويند دين‌ اسلام‌ نسخ‌ شد و دين‌ جديدي‌ آمد خذلهم‌ اللّه‌ و لعنهم‌ لعنا وبيلا بعلاوه‌ ‌ما قطع‌ نظر ‌از‌ قرآن‌ و اخبار متواتره‌ بطلان‌ ‌اينکه‌ مزخرفات‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌خود‌ كتابهاي‌ ‌آنها‌ ثابت‌ و واضح‌ و روشن‌ ميكنيم‌ ‌اگر‌ راست‌ ميگويند بيان‌ باب‌ ‌را‌ بياورند، ايقان‌ بهاء ‌را‌ حاضر كنند ‌تا‌ رسوايي‌ ‌آنها‌ ‌بر‌ تمام‌ اهل‌ عالم‌ ثابت‌ شود بعلاوه‌ دزديهاي‌ بهاء ‌در‌ كتاب‌ دزد بگير شيرازي‌ مسطور ‌است‌ بسيار تعجب‌ ‌است‌ ميدانند و كافر ماجرايي‌ ميكنند
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس