گمنام

المائدة ١١٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۰٬۸۷۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۲۸#link181 | آيات ۱۲۰ - ۱۱۶ سوره مائده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۲۸#link181 | آيات ۱۲۰ - ۱۱۶ سوره مائده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۲۸#link182 | مورد استعمال عبارت ((من دون الله )) در قرآن ، و بيان اينكه خداقابل انكار نيست هر چند در تشخيص اسماء و صفات او اشتباه شود و به ظاهر انكار گردد.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۲۸#link182 | مورد استعمال عبارت ((من دون الله )) در قرآن ، و بيان اينكه خداقابل انكار نيست هر چند در تشخيص اسماء و صفات او اشتباه شود و به ظاهر انكار گردد.]]
خط ۱۱۷: خط ۱۱۸:
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۴۲#link266 | انواع امر و نهى : جزائى اخلاقى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۴۲#link266 | انواع امر و نهى : جزائى اخلاقى]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۳#link83 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۳#link83 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ «117»
(حضرت عيسى به خداوند گفت:) من، به آنان نگفتم مگر آنچه مرا به آن فرمان دادى كه بپرستيد خداوندى را كه پروردگار من و پروردگار شماست، و تا زمانى كه در ميان آنان بودم، شاهد و ناظر بر آنان بودم، پس چون مرا (از ميانشان) باز گرفتى، تو خود بر آنان مراقب بودى و تو بر هر چيز گواهى.
===نکته ها===
«توفى» به معناى اخذ و گرفتن تمام و كمال است و مرگ يكى از مصاديق آن است. خداوند حضرت عيسى عليه السلام را از ميان قومشان برداشته و تا زمان قيام امام زمان عليه السلام زنده نگه مى‌دارد و همراه آن حضرت ظهور خواهد كرد.
===پیام ها===
1- پيامبران معصومند و جز فرمان خدا، كارى را انجام نمى‌دهند و در وحى هيچ تغيير و تصرّفى نمى‌كنند. «ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِي بِهِ»
2- حضرت عيسى، خود را همچون ديگران، دست پرورده‌ى خدا مى‌داند. «رَبِّي وَ رَبَّكُمْ»
3- انبيا، ناظر بر افعال مردمند. «كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً»
4- دعوت به يكتاپرستى، مهم‌ترين وظيفه‌ى انبياست. «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ» (با اينكه مأموريّت عيسى تنها توحيد نبوده، امّا آيه فقط توحيد را مطرح مى‌كند)
جلد 2 - صفحه 402
5- دليل و ملاك پرستش خدا، ربوبيّت اوست. «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ (117)
بعد از آن به جهت تصريح به نفى مستفهم عنه، بعد از تقديم ما يدل عليه گويد:
ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِي بِهِ‌: نگفتم مر ايشان را، يعنى امت خود را مگر آنچه تو فرمودى مرا به آنكه به ايشان گويم‌ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ‌: آنكه عبادت كنيد خدا را كه پروردگار من و پروردگار شماست، يعنى گفتم كه من مربوب و مخلوقم نه رب و خالق‌ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً: و بودم بر ايشان گواه يعنى شاهد احوال آنها بودم از كفر و ايمان و افعال و اقوال‌ ما دُمْتُ فِيهِمْ‌:
مادامى كه بودم در ميان آنها يعنى تا زنده بودم نگهبان آنها و ناهى ايشان بودم از اين قول‌ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي‌: پس زمانى كه اخذ فرمودى مرا به رفع به آسمان‌ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ‌: بودى تو نگهبان و مراقب احوال و عالم به اقوال و افعال ايشان، و منع آنها فرمودى از اين قول به ارشاد دلالت بيّنه، و تنبيه بر آن به ارسال و رسل و انزال آيات بر ايشان؛ و بعضى انقياد، و برخى انكار نمودند. وَ أَنْتَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ: و تو بر جميع چيزها شاهد و مطلع و مراقب هستى.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ (117)
ترجمه‌
نگفتم مر ايشانرا مگر آنچه را امر كردى مرا بآن كه بپرستيد خدا را كه پروردگار من و پروردگار شما است و بودم بر ايشان گواه ماداميكه بودم در ميان آنها و چون گرفتى مرا بودى تو نگهبان بر آنها و توئى بر همه چيز گواه.
تفسير
حضرت عيسى (ع) بعد از نفى نمودن عقائد باطله نصارى را از شريعت خود اثبات فرمود عقائد حقّه اسلاميه را و عرضه داشت كه تا من در ميان آنها بودم نگذاشتم‌
----
جلد 2 صفحه 293
اين عقائد فاسده را اظهار نمايند و پس از آنكه تو مرا از آنها گرفتى و بجانب خود صعود دادى حافظ و نگهبان آنها تو بودى هر كس را خواستى توفيق ثبات عنايت فرمودى و هر كس را نخواستى بحال خود واگذاردى و تمام موجودات در صفحه علم تو حاضرند و تو بر همه ناظر و شاهدى ميدانى و مى‌بينى قابل و ناقابل را و هر كس را بكمال لايق خود ميرسانى ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ما قُلت‌ُ لَهُم‌ إِلاّ ما أَمَرتَنِي‌ بِه‌ِ أَن‌ِ اعبُدُوا اللّه‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ وَ كُنت‌ُ عَلَيهِم‌ شَهِيداً ما دُمت‌ُ فِيهِم‌ فَلَمّا تَوَفَّيتَنِي‌ كُنت‌َ أَنت‌َ الرَّقِيب‌َ عَلَيهِم‌ وَ أَنت‌َ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ شَهِيدٌ (117)
نگفتم‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ مگر آنچه‌ تو امر فرمودي‌ باو اينكه‌ عبادت‌ كنيد خداي‌ يگانه‌ ‌را‌ ‌که‌ پروردگار ‌من‌ و ‌شما‌ ‌است‌ و ‌من‌ ‌هم‌ ‌تا‌ روي‌ زمين‌ هستم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌هر‌ چه‌ بگويند ‌ يا ‌ بكنند شهادت‌ ميدهم‌ ‌پس‌ زماني‌ ‌که‌ مرا گرفتي‌ خودت‌ مراقب‌ ‌آنها‌ هستي‌ و تو ‌بر‌ ‌هر‌ چيزي‌ شاهد و گواهي‌.
ما قُلت‌ُ لَهُم‌ إِلّا ما أَمَرتَنِي‌ بِه‌ِ معناي‌ رسالت‌ و وظيفه‌ ‌رسول‌ نيست‌ جز تبليغ‌ آنچه‌ مرسل‌ امر فرموده‌ نميتواند چيزي‌ ‌بر‌ ‌او‌ بيفزايد ‌ يا ‌ ‌از‌ ‌او‌ كوتاهي‌ كند أَن‌ِ اعبُدُوا اللّه‌َ اول‌ وظيفه‌ رسل‌ دعوت‌ بتوحيد و عبوديت‌ ذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ و معرفت‌
جلد 6 - صفحه 507
حق‌ ‌است‌
(اول‌ الدين‌ معرفة اللّه‌ و كمال‌ معرفته‌ توحيده‌)
خطبه‌ نهج‌ البلاغه‌.
رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌ و ‌من‌ بنده‌ ‌او‌ هستم‌ لَن‌ يَستَنكِف‌َ المَسِيح‌ُ أَن‌ يَكُون‌َ عَبداً لِلّه‌ِ نساء ‌آيه‌ 172، و پروردگار ‌شما‌ ‌که‌ تماما ‌عبد‌ ‌او‌ و مأمور بعبادت‌ ‌او‌ هستيد احدي‌ جز ‌او‌ لياقت‌ عبوديت‌ ندارد و مقام‌ ربوبيت‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ نيست‌ وَ كُنت‌ُ عَلَيهِم‌ شَهِيداً و ‌اينکه‌ دليل‌ ‌است‌ ‌بر‌ اينكه‌ انبياء ناظر بافعال‌ امت‌ هستند بلكه‌ اوصياء ‌آنها‌ فَكَيف‌َ إِذا جِئنا مِن‌ كُل‌ِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئنا بِك‌َ عَلي‌ هؤُلاءِ شَهِيداً نساء ‌آيه‌ 41 ما دُمت‌ُ فِيهِم‌ ‌در‌ ميانه‌ ‌آنها‌ هستم‌ و ‌با‌ ‌آنها‌ محشورم‌ فَلَمّا تَوَفَّيتَنِي‌ گذشت‌ ‌که‌ توفي‌ بمعني‌ اخذ بقوه‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ باب‌ ‌است‌ وفاء دين‌ و توفي‌ طلب‌ و موت‌ ‌را‌ ‌هم‌ وفات‌ ميگويند بواسطه‌ قبض‌ روح‌ ‌است‌ و توفي‌ عيسي‌ همان‌ گرفتن‌ ‌خدا‌ ‌است‌ و بردن‌ ‌او‌ بآسمان‌ نه‌ بمعني‌ موت‌ ‌است‌ لذا نميگويد توفيت‌ روحي‌ بلكه‌ ‌خود‌ مرا توفي‌ فرمودي‌.
كُنت‌َ أَنت‌َ الرَّقِيب‌َ عَلَيهِم‌ چون‌ باحاطه‌ قيومية و بعلم‌ ذاتي‌ و قدرت‌ كامله‌ ‌بر‌ ‌هر‌ چيزي‌ رقيب‌، بصير، سميع‌، خبير، محيط، عليم‌ هستي‌.
وَ أَنت‌َ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ شَهِيدٌ حاضر و ناظر ‌هر‌ چيزي‌ هستي‌ چيزي‌ ‌از‌ تو غائب‌ و مستور نيست‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس