آل عمران ٦٠: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[الرحمن ١١ | فِيهَا فَاکِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذَاتُ...]] (۰) | [[الرحمن ١١ | فِيهَا فَاکِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذَاتُ...]] (۰) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. <ref> طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۲، ص ۶۹۳.</ref> | |||
'''شأن نزول آیات ۵۹، ۶. و ۶۱:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۱۸.</ref> | |||
«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس و حسن بصرى و قتادة گويند: اين آيات درباره وفد نجران نازل گرديد كه دو نفر آنان بنام سيد و عاقب به رسول خدا گفتند: آيا ديده اى كه فرزندى بدون پدر متولد شود؟<ref> در تفسير ابن ابىحاتم از طريق عوفى از ابن عباس موضوع وفد نجران ذكر شده و نيز ابن سعد در طبقات از ازرق بن قيس موضوع وفد نجران را بدون تفصيل و ذكر مباهله گفته است.</ref><ref> در تفسير على بن ابراهيم بعد از سه واسطه از امام صادق عليهالسلام نقل شده كه مسيحيان نجران با سران خود به نام سيد و عاقب و اهتم به مدينه آمدند و در مسجد پيامبر با رسوم خود به نماز پرداختند و ناقوس زدند، اصحاب پيامبر متعجب شدند و به پيامبر گفتند: چطور اجازه ميدهى كه در مسجد تو به نماز آن هم برسم خويش پردازند. پيامبر فرمود: آنها را به حال خويش واگذاريد سپس به رسول خدا گفتند: به چه چيز ما را ميخوانى، پيامبر فرمود: شما را دعوت به اسلام آوردن ميكنم و بدانيد كه عيسى بشرى بود كه ميخورد و مى آشاميد و صحبت ميكرد سپس پرسيدند پدر عيسى كيست؟ پيامبر در جواب به آنها فرمود: به من بگوئيد كه پدر آدم كيست؟ جواب نگفتند و اين آيه آمد.</ref> و نيز وقتى كه اين آيات نازل شد پيامبر دست امام علی|على و حضرت فاطمه|فاطمه و امام حسن|حسن و امام حسین|حسين را گرفت و مسيحيان را به مباهله دعوت نمود آنان امتناع كردند و قبول نمودند كه جزيه بدهند.<ref> بيهقى در دلائل به طرز ديگرى از طريق سلمة بن عبد نقل كند كه رسول خدا به اهل نجران نوشت و آنها دو نفر فرستادند پس از گفتگو و بحث با پيامبر موضوع عيسى نيز به ميان آمد و اين آيات نازل گرديد و موضوع آيه ۵۹ در آيه ۷ اين سوره نيز گفته شده است.</ref><ref> صاحب مجمع البيان پس از ذكر وفد نجران چنان كه شيخ بزرگوار ذكر نموده چنين افزوده است پس از دعوت به مباهله از طرف رسول خدا صلى الله عليه و آله مسيحيان نجران مهلت خواستند فرداى آن روز وقتى كه به شور پرداختند. اسقف آنها گفت: اگر محمد فردا با اصحاب خود براى مباهله بيايد با او به مباهلة خواهيم پرداخت و اگر با اهل بيت خود بيايد بايد از او دورى كرد و كار مباهله را انجام نداد. (مباهله به معنى نفرين فرستادن به يكديگر و خواستن كيفر از خداوند براى يكديگر است) فرداى آن روز رسول خدا با دو فرزندش حسن و حسين و على و فاطمه آمدند. مسيحيان نجران سؤال كردند: اينان كه با محمد همراه آمده اند چه كسانى اند؟ پس از آن كه همراهان پيامبر را شناختند، ابوحارثه كه اسقف بود از مباهله امتناع ورزيدند. سيد به او گفت: خود را براى مباهله آماده سازد. ابوحارثه گفت: من جرأت چنين كارى را در خود نمى بينم و مى ترسم حقيقت محمد راست باشد و از اثر نفرين محمد از نسل مسيحيت كسى باقى نماند لذا ابوحارثه به رسول خدا گفت: يا اباالقاسم حاضريم با تو مصالحه كنيم و مباهله نكنيم پس از اين پيشنهاد پيامبر با آنها مصالحه كرد كه هر سال مبالغ زيادى درهم و اثاثه نفيس به مدينه بيآورند و اسناد مصالحه مزبور بين طرفين رد و بدل شد وقتى كه وفد نجران مراجعت كردند. چندى نگذشت كه سيد و عاقب كه از سران وفد نجران بودند نزد رسول خدا بازگشتند و اسلام اختيار نمودند.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۳#link197 | آيات ۶۰ - ۴۲، سوره آل عمران<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۳#link197 | آيات ۶۰ - ۴۲، سوره آل عمران<br> ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۳#link198 | منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۳#link198 | منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها<br> ]] | ||
خط ۷۵: | خط ۸۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۷#link238 | توضيح اينكه : ((محدث صوت فرشته را مى شنود ولى فرشته را نمى بيند))<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۷#link238 | توضيح اينكه : ((محدث صوت فرشته را مى شنود ولى فرشته را نمى بيند))<br> ]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۸۷#link474 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۸۷#link474 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«60» الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ | |||
حق، همان است كه از جانب پروردگار توست، پس از ترديد كنندگان مباش. | |||
===نکته ها=== | |||
كلمهى «مُمتَرين» از «مِرْية» به معناى شك و ترديد است. عين اين آيه در سورهى بقره آيهى 147 نيز آمده است. با اين آيه روشن مىشود كه سخن حقّ و پايدار تنها از جانب خدايى است كه خود حقّ و ثابت است وگرنه از انسانهايى كه در طوفان هوسها و غرايز ثباتى ندارند، قانون و سخن پايدار را نمىتوان انتظار داشت. | |||
===پیام ها=== | |||
1- بيان حق، رمز ربوبيّت وتربيت است. «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ» | |||
2- ثبات و حقّانيت، جز در راه خدا، كلام خدا و قانون خداوند، وجود ندارد. | |||
«الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ» | |||
3- تعداد زياد مخالفان، تلاش و فعّاليت آنان، و ثروت و تبليغاتشان، نبايد در حقّانيّت راه و عقايد ما تأثير گذارد. «فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ» | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 527 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (60) | |||
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ: حق كه ولادت عيسى عليه السّلام و تمثيل او به آدم عليه السّلام، خبر صدق و مطابق با واقع از جانب پروردگار تو است، فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ: پس مباش از شك كنندگان در قدرت الهى. | |||
تبصره: به مراجعه ادله عقليه، اين مطلب محقق آيد كه مقام شامخ نبوت را شايسته شك و ترديد و نقص و عيب نيست، زيرا موجب سلب اطمينان و وثوق به تبليغات ايشان، و آن، نقض غرض الهى است. پس اين گونه خطابات، در ظاهر خطاب به پيغمبر باشد چون سفير و مبلّغ فرامين سبحانى است، و لكن مراد امت باشند؛ زيرا نقص و شك و ترديد نسبت به آنها رواست. و شاهد بر اين مطلب، آيه شريفه: يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَ است كه ابتدا خطاب به پيغمبر، و بعد بيان خطاب را به جمع مىفرمايد به جهت آنكه شامل امت گردد. و نيز عياشى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه فرمود: | |||
نزل القرآن بايّاك اعنى و اسمعى يا جارة. «1» اين مثلى است كه زده مىشود براى كسى كه تكلم نمايد به كلامى، و قصد كرده باشد به آن كلام، غير مخاطب را (عرفى است: به در مىگويند، ديوار تو گوش كن). | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (60) | |||
ترجمه | |||
حق از جانب پروردگار تست پس مباش از شك كنندگان.. | |||
تفسير | |||
اينقصه حضرت عيسى و مخلوق بودن او و حضرت آدم حق است كه از جانب پروردگارت بتو وحى شده است پس با كمال استقامت در مقابل نصارى قيام نما و بهيچ وجه در خاطر خود شك و شبهه راه مده هر چه خاطر تو منزه از شبهات است لكن امتت هم بايد بتو اقتدا نموده آينه دل را از زنگار شبهه و شك صافى نمايند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلا تَكُن مِنَ المُمتَرِينَ (60) | |||
حق از پروردگار تو است پس نباش از مرددين. | |||
حق بمعني ثابت غير قابل زوال است و از اينکه جهت يكي از اسامي الهي است اشاره بمقام واجب الوجودي است و لفظ حقيقة هم از همين معني است و مطالبي که مطابق با واقع است اطلاق حق بر او ميشود مقابل باطل که بر خلاف واقع است، و الف و لام الحق از براي جنس است و مفاد اينکه جمله اينست که آنچه از جانب خدا است مطابق با واقع است در مقابل آنچه از غير او است باطل و بر خلاف واقع است فَلا تَكُن مِنَ المُمتَرِينَ در مجمع و جماعتي از مفسرين نظر بمقام مقدس نبوي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم اينکه خطاب را متوجه بآن حضرت ندانستهاند و لذا تعبير كردهاند بايها السامع لكن خلاف ظاهر آيه است و مفاد فلا تكن اينست که جاي شك و ترديد نيست، و جمله اول بمنزله علت است يعني چون آنچه از پروردگار است حق است و جاي شك و ترديد نيست. | |||
و اينکه نحوه خطابات در قرآن بسيار است مثل لَئِن أَشرَكتَ لَيَحبَطَنَّ عَمَلُكَ زمر آيه 65، و مثل وَ لا تَطرُدِ الَّذِينَ يَدعُونَ رَبَّهُم الي قوله تعالي فَتَطرُدَهُم فَتَكُونَ مِنَ الظّالِمِينَ انعام آيه 52، وَ لا تَتَّبِع أَهواءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا انعام آيه 151، و امثال اينها تماما از باب (اياك اعني و اسمعي يا جارة) و منافي با مقام | |||
جلد 4 - صفحه 227 | |||
نبوّت نيست و دلالت بر اينکه ندارد که پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم جزو ممترين بوده و او را خدا نهي فرموده بلكه جميع مناهي شرعيه و نواهي الهيه عام است و شامل نبيّ صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه عليهم السلام و معصومين هم ميشود و آنها از جهت مقام عصمت محال است مرتكب شوند. | |||
الممترين از ماده مراء است و اغلب بمعني جدال و خصومة است. در سفينه از مجمع (المراء و الجدال و الخصومة متقاربة المعني) لكن مراء در مطالب علميه است که غرض اظهار فضل باشد و جدال در همان مطالب علميه است که غرض تعجيز طرف باشد، و خصومة در امور دنيويه است و تماما از معاصيست و از اخلاق رذيله از امير المؤمنين عليه السّلام مروي است فرمود | |||
(اياكم و المراء و الخصومة فانهما يمرضان القلوب علي الاخوان و ينبت عليهما النفاق) سفينه مجلد دوم ص 325. | |||
و از پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم | |||
(ثلاث من لقي اللّه عزّ و جلّ بهنّ دخل الجنة من ايّ باب شاء من حسن خلقه و خشي اللّه في المغيب و المحضر و ترك المراء و ان کان محقّا) | |||
سفينه مجلد دوم ص 532، لكن اگر براي اظهار حق و ابطال باطل باشد ممدوح است در قرآن است وَ جادِلهُم بِالَّتِي هِيَ أَحسَنُ نحل آيه 126. | |||
و گاهي بمعني شك استعمال شده مثل فَلا تَكُ فِي مِريَةٍ مِنهُ هود آيه 20، و مثل فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَماري النجم آيه 56، و آيه شريفه باين معني است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 60)- در این آیه برای تأکید آنچه در آیات قبل آمد، میفرماید: «اینها را (که در باره حضرت مسیح (ع) و چگونگی ولادت او و مقاماتش) بر تو میخوانیم حقی است از سوی پروردگارت، و چون حق است، هرگز از تردید کنندگان در آن مباش» (الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||