يُوزَعُون: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۱۱: خط ۱۱:
منع و حبس. «وَزَعَهُ عَنِ‏الْاَمْرِ: وَحَبَسَهُ» [نمل:17]. براى سليمان لشكريانش از جن و انس و پرنده جمع شدند و آنها از تفرق باز داشته مى‏شدند يعنى تحت انضباظ بودند. [فصّلت:19]. آن روز دشمنان خدا به سوى آتش جمع شوند و آنها باز داشته شوند از اينكه هرجا خواستند بروند. ايزاع: را الهام معنى كرده‏اند [نمل:19]. خداوند به من الهام كن يا مرا حريص كن كه شكر كنم بر نعمتيكه برمن و والدينم نعمت داده‏اى. گفته‏اند «اَوْزَعَ بِالشَّىْ‏ء» يعنى حريص شد. طبرسى از زجاج نقل كرده: «اَوْزِعْنى» تأويلش در لغت آن است كه: مرا از همه چيز جز از شكرت بازدار مرا بازدار از آنچه از تو دور مى‏كند. راغب گويد: حقيقتش آن است كه مرا به شكر حريص كن بطوريكه نفس خويش را از كفران باز دارم.
منع و حبس. «وَزَعَهُ عَنِ‏الْاَمْرِ: وَحَبَسَهُ» [نمل:17]. براى سليمان لشكريانش از جن و انس و پرنده جمع شدند و آنها از تفرق باز داشته مى‏شدند يعنى تحت انضباظ بودند. [فصّلت:19]. آن روز دشمنان خدا به سوى آتش جمع شوند و آنها باز داشته شوند از اينكه هرجا خواستند بروند. ايزاع: را الهام معنى كرده‏اند [نمل:19]. خداوند به من الهام كن يا مرا حريص كن كه شكر كنم بر نعمتيكه برمن و والدينم نعمت داده‏اى. گفته‏اند «اَوْزَعَ بِالشَّىْ‏ء» يعنى حريص شد. طبرسى از زجاج نقل كرده: «اَوْزِعْنى» تأويلش در لغت آن است كه: مرا از همه چيز جز از شكرت بازدار مرا بازدار از آنچه از تو دور مى‏كند. راغب گويد: حقيقتش آن است كه مرا به شكر حريص كن بطوريكه نفس خويش را از كفران باز دارم.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::يُوزَعُون]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۰

آیات شامل این کلمه

«یوزعون» از «وزع» هم به معناى بازداشتن و هم به معناى حرص و علاقه شدید به چیزى آمده است که انسان را از امور دیگر بازمى دارد.

«یُوزَعُونَ» از مادّه «وَزْع» (بر وزن جمع) به معناى بازداشتن است، این تعبیر، هر گاه در مورد لشکر به کار رود، به این معناست که اول لشکر را نگاه دارند تا آخر لشکر به آن ملحق گردد و از پراکندگى و تشتت آنها جلوگیرى شود. واژه «وزع» به معناى حرص و علاقه شدید به چیزى نیز آمده است که انسان را از امور دیگر بازمى دارد. از این تعبیر استفاده مى شود: لشکریان «سلیمان»(علیه السلام)، هم بسیار زیاد بودند و هم تحت نظام خاص.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

منع و حبس. «وَزَعَهُ عَنِ‏الْاَمْرِ: وَحَبَسَهُ» [نمل:17]. براى سليمان لشكريانش از جن و انس و پرنده جمع شدند و آنها از تفرق باز داشته مى‏شدند يعنى تحت انضباظ بودند. [فصّلت:19]. آن روز دشمنان خدا به سوى آتش جمع شوند و آنها باز داشته شوند از اينكه هرجا خواستند بروند. ايزاع: را الهام معنى كرده‏اند [نمل:19]. خداوند به من الهام كن يا مرا حريص كن كه شكر كنم بر نعمتيكه برمن و والدينم نعمت داده‏اى. گفته‏اند «اَوْزَعَ بِالشَّىْ‏ء» يعنى حريص شد. طبرسى از زجاج نقل كرده: «اَوْزِعْنى» تأويلش در لغت آن است كه: مرا از همه چيز جز از شكرت بازدار مرا بازدار از آنچه از تو دور مى‏كند. راغب گويد: حقيقتش آن است كه مرا به شكر حريص كن بطوريكه نفس خويش را از كفران باز دارم.


در حال بارگیری...