يَرْتَع: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۹: خط ۹:
[يوسف:12]. در مجمع از ابن زيد نقل كرده كه رتع به معنى گردش است خودش نيز رفت و آمد كه عبارت اخراى گردش است معنى كرده على هذا معنى آيه چنين است: او را فردا با ما بفرست تا گردش و بازى نمايد. اقرب الموارد آن را تنعم و تلذذ گفته و نيز مى‏گويد: خوردن و آشاميدن چهار پاست در فراوانى و وسعت. صحاح مى‏گويد «رَتَعَتِ الْماشِيَةُ: اَكَلَتْ ماشاءَتْ، خَرَجْنا نَرْتَعُ وَ نَلْعَبُ اَىْ ننعم و نلهو» يعنى چهار پا آن چه مى‏خواست بخورد، بيرون شديم لذت مى‏بريم و بازى مى‏كرديم. به عقيده راغب اصل آن علف خوردن بهائم و در كثرت اكل انسان بطور استعاره بكار مى‏رود. و خلاصه آن كه: استعمال اين كلمه در انسان به معنى گردش و تنّعم و تلذذ است در نهج البلاغه نامه 26 آمده «وَ مَن اسْتَهانَ بِالاَمْانَةِ وَ رَتَعَ فِى الخِيانَةِ... فَقَدْ اَحَلَّ بَنَفْسِهِ فِى الدُّنْياالذُّلَّ...» در صحيفه شجاديه دعاى 20 آمده «فَاِذا كانَ عَمْرى مَرْتَعاًلِلشِّيطانِ فَاقبِضْنى اِلَيكَ» كلمه فوق فقط يك بار در قرآن آمده است.
[يوسف:12]. در مجمع از ابن زيد نقل كرده كه رتع به معنى گردش است خودش نيز رفت و آمد كه عبارت اخراى گردش است معنى كرده على هذا معنى آيه چنين است: او را فردا با ما بفرست تا گردش و بازى نمايد. اقرب الموارد آن را تنعم و تلذذ گفته و نيز مى‏گويد: خوردن و آشاميدن چهار پاست در فراوانى و وسعت. صحاح مى‏گويد «رَتَعَتِ الْماشِيَةُ: اَكَلَتْ ماشاءَتْ، خَرَجْنا نَرْتَعُ وَ نَلْعَبُ اَىْ ننعم و نلهو» يعنى چهار پا آن چه مى‏خواست بخورد، بيرون شديم لذت مى‏بريم و بازى مى‏كرديم. به عقيده راغب اصل آن علف خوردن بهائم و در كثرت اكل انسان بطور استعاره بكار مى‏رود. و خلاصه آن كه: استعمال اين كلمه در انسان به معنى گردش و تنّعم و تلذذ است در نهج البلاغه نامه 26 آمده «وَ مَن اسْتَهانَ بِالاَمْانَةِ وَ رَتَعَ فِى الخِيانَةِ... فَقَدْ اَحَلَّ بَنَفْسِهِ فِى الدُّنْياالذُّلَّ...» در صحيفه شجاديه دعاى 20 آمده «فَاِذا كانَ عَمْرى مَرْتَعاًلِلشِّيطانِ فَاقبِضْنى اِلَيكَ» كلمه فوق فقط يك بار در قرآن آمده است.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::يَرْتَع]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۳

آیات شامل این کلمه

«یَرْتَع» از مادّه «رتع» (بر وزن قطع) در اصل به معناى چریدن و فراوان خوردن حیوانات است، ولى گاهى در مورد انسان به معناى تفریح و خورد و خوراک فراوان به کار مى رود.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

[يوسف:12]. در مجمع از ابن زيد نقل كرده كه رتع به معنى گردش است خودش نيز رفت و آمد كه عبارت اخراى گردش است معنى كرده على هذا معنى آيه چنين است: او را فردا با ما بفرست تا گردش و بازى نمايد. اقرب الموارد آن را تنعم و تلذذ گفته و نيز مى‏گويد: خوردن و آشاميدن چهار پاست در فراوانى و وسعت. صحاح مى‏گويد «رَتَعَتِ الْماشِيَةُ: اَكَلَتْ ماشاءَتْ، خَرَجْنا نَرْتَعُ وَ نَلْعَبُ اَىْ ننعم و نلهو» يعنى چهار پا آن چه مى‏خواست بخورد، بيرون شديم لذت مى‏بريم و بازى مى‏كرديم. به عقيده راغب اصل آن علف خوردن بهائم و در كثرت اكل انسان بطور استعاره بكار مى‏رود. و خلاصه آن كه: استعمال اين كلمه در انسان به معنى گردش و تنّعم و تلذذ است در نهج البلاغه نامه 26 آمده «وَ مَن اسْتَهانَ بِالاَمْانَةِ وَ رَتَعَ فِى الخِيانَةِ... فَقَدْ اَحَلَّ بَنَفْسِهِ فِى الدُّنْياالذُّلَّ...» در صحيفه شجاديه دعاى 20 آمده «فَاِذا كانَ عَمْرى مَرْتَعاًلِلشِّيطانِ فَاقبِضْنى اِلَيكَ» كلمه فوق فقط يك بار در قرآن آمده است.


در حال بارگیری...