النساء ٧٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آیا ننگریستی بدانان که بدیشان گفته شد بازدارید دستهای خود را و بپای دارید نماز را و بدهید زکات را تا گاهی که بر ایشان جنگ نوشته شد ناگهان گروهی از ایشان ترسند مردم را مانند ترسیدن خدا یا سختتر و گفتند پروردگارا چرا جنگ بر ما نوشتی کاش ما را مهلت میدادی تا سرآمدی نزدیک بگو کامیابی دنیااست اندک و آخرت بهتر است برای آنکه پرهیزکاری کند و ستم بر شما نشود به مقدار تاری که در هسته خرما است | |-|معزی=آیا ننگریستی بدانان که بدیشان گفته شد بازدارید دستهای خود را و بپای دارید نماز را و بدهید زکات را تا گاهی که بر ایشان جنگ نوشته شد ناگهان گروهی از ایشان ترسند مردم را مانند ترسیدن خدا یا سختتر و گفتند پروردگارا چرا جنگ بر ما نوشتی کاش ما را مهلت میدادی تا سرآمدی نزدیک بگو کامیابی دنیااست اندک و آخرت بهتر است برای آنکه پرهیزکاری کند و ستم بر شما نشود به مقدار تاری که در هسته خرما است | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::77|٧٧]] | قبلی = النساء ٧٦ | بعدی = النساء ٧٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::55|٥٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«کُفُّوا أَیْدِیَکُم»: دست نگاه دارید. دست بکشید. «فَرِیق»: گروه. دسته. «أَشَدَّ خَشْیَةً»: بلکه ترس بیشتری. (أَشَدَّ) مجرور است و چون غیرمنصرف است فتحه به جای کسره به کار رفته است و عطف بر (خَشْیَةِ) است. و (خَشْیَةً) تمییز است. «أَجَل»: مدّت. «فَتِیلاً»: رشتهگونهای که در شکاف هسته خرما وجود دارد (نگا: نساء / ). | «کُفُّوا أَیْدِیَکُم»: دست نگاه دارید. دست بکشید. «فَرِیق»: گروه. دسته. «أَشَدَّ خَشْیَةً»: بلکه ترس بیشتری. (أَشَدَّ) مجرور است و چون غیرمنصرف است فتحه به جای کسره به کار رفته است و عطف بر (خَشْیَةِ) است. و (خَشْیَةً) تمییز است. «أَجَل»: مدّت. «فَتِیلاً»: رشتهگونهای که در شکاف هسته خرما وجود دارد (نگا: نساء / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۸
ترجمه
النساء ٧٦ | آیه ٧٧ | النساء ٧٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کُفُّوا أَیْدِیَکُم»: دست نگاه دارید. دست بکشید. «فَرِیق»: گروه. دسته. «أَشَدَّ خَشْیَةً»: بلکه ترس بیشتری. (أَشَدَّ) مجرور است و چون غیرمنصرف است فتحه به جای کسره به کار رفته است و عطف بر (خَشْیَةِ) است. و (خَشْیَةً) تمییز است. «أَجَل»: مدّت. «فَتِیلاً»: رشتهگونهای که در شکاف هسته خرما وجود دارد (نگا: نساء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ... (۱) وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْ لاَ... (۶) طَاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذَا... (۴) اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ... (۴) وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْ لاَ... (۳) لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي... (۲)
ثُمَ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ... (۲) فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ... (۷) قُلْ لَنْ يَنْفَعَکُمُ الْفِرَارُ... (۴) وَ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ... (۰) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ... (۱) فَکَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ... (۱)
تفسیر
نکات آیه
۱- پیامبر (ص) در مکّه، مسلمانان را از درگیرى مسلّحانه با کافران بازمى داشت. (الم تر الى الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم) بنابر آنچه در شأن نزول آمده، نهى از مبارزه مسلّحانه در مکّه و قبل از هجرت رسول خدا (ص) بوده است.
۲- برخى از مسلمانان صدر اسلام خواستار نبرد با کفّار، قبل از تشریع جهاد و مبارزه مسلّحانه (الم تر الى الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم ... فلمّا کتب علیهم القتال) از جمله «فلمّا کتب» به دست مى آید که مراد از «کفّوا»، خوددارى از نبرد و جنگ مسلحانه است.
۳- برخى از مسلمانان صدر اسلام خواهان نبرد با کافران، پیش از فراهم آمدن زمینه هاى آن (الم تر الى الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم) جمله «فلما کتب ... »، چنانچه گذشت، مى تواند به معناى تشریع جهاد باشد، و مى تواند به معنى فراهم آمدن زمینه جهاد و پیش آمدن شرایط آن باشد ; یعنى آنگاه که پیامبر (ص) مسلمانان را به سوى جهاد فراخواند ... .
۴- ضرورت بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات (الم تر الى الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة)
۵- پیوستگى مسائل عبادى و اقتصادى در اسلام (اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة)
۶- اهمیّت بیشتر اقامه نماز و پرداخت زکات، نسبت به دیگر عبادات فردى و اجتماعى (قیل لهم کفّوا ایدیکم و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة) چون در میان واجبات، تنها به نماز و زکات اشاره شده، با اینکه قطعاً در آن زمان مسائلى دیگر نیز واجب بوده است.
۷- تقدّم تشریع نماز و زکات بر تشریع جهاد (الم تر الى الّذین ... اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة فلمّا کتب علیهم القتال) بنابر اینکه مراد از «فلمّا کتب» بیان اصل وجوب جهاد باشد، نه فراهم آمدن زمینه آن.
۸- نقش اقامه نماز و پرداخت زکات، در خودسازى و آمادگى براى جهاد و فداکارى (الم تر الى الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة فلمّا کتب علیهم القتال) فرمان خداوند به برپایى نماز و اداى زکات، پس از نهى از مبارزه مسلحانه، دلالت بر این دارد که تا اقامه نماز و اداى زکات جایگاه خویش را در جامعه نیابد، شرایط براى مبارزه و جهاد آماده نمى شود.
۹- پیدایش روحیه عبادت و بندگى خدا در جامعه ایمانى، از شرایط لازم براى جهاد و مبارزه (قیل لهم کفّوا ایدیکم و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة)
۱۰- پیدایش روحیه گذشت از مال و رسیدگى به وضع اقتصادى مستمندان، از شرایط لازم هر جامعه دینى براى جهاد و مبارزه (کفّوا ایدیکم و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة)
۱۱- لزوم خودسازى، پیش از نبرد با کفّار (و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة فلمّا کتب علیهم القتال)
۱۲- اهمیّت و ارزش برتر نماز، نسبت به زکات* (و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة) تقدیم ذکرى نماز بر زکات، مى تواند اشاره به اهمیّت بیشتر نماز باشد.
۱۳- فرمان جهاد، مایه ترس برخى از مدعیان جهاد و مبارزه در صدر اسلام (فلمّا کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون النّاس کخشیة اللّه او اشدّ خشیة)
۱۴- گروهى از مسلمانان صدر اسلام به گونه اى از نبرد با دشمن هراسناک بودند که خداترسان از خدا مى ترسند. (اذا فریق منهم یخشون النّاس کخشیة اللّه) برداشت فوق بر این مبناست که «کخشیة اللّه» حال براى فاعل «یخشون» باشد که در این صورت مضافى مقدر است و تقدیر کلام چنین خواهد بود: یخشون النّاس مثل اهل خشیة اللّه.
۱۵- گروهى از مسلمانان صدر اسلام، فزونتر از ترسِ خداترسان، از رویارویى با دشمن هراسناک بودند. (اذا فریق منهم یخشون النّاس ... او اشدّ خشیةً) اَوْ در «او اشدّ خشیة» براى تنویع است و اشاره دارد به اینکه مسلمانان هراسناک از نبرد با دشمن، دو گروه بودند.
۱۶- گروهى از مسلمانان صدر اسلام به گونه اى که از خدا، ترسان بودند، از رویارویى با دشمن مى ترسیدند. (اذا فریق منهم یخشون النّاس کخشیة اللّه) در برداشت فوق «کخشیة اللّه» صفت مفعول مطلق محذوف گرفته شده است و فاعل «خشیة» ضمیرى است که به «فریق» بازمى گردد ; یعنى یخشون النّاس مثل خشیتهم من اللّه.
۱۷- گروهى از مسلمانان صدر اسلام، هراسشان از جنگ بیش از ترسشان از خداوند بود. (یخشون النّاس کخشیة اللّه او اشدّ خشیة)
۱۸- بسیارى از مسلمانان صدر اسلام، تسلیم در برابر حکم جهاد و آماده براى نبرد با دشمن (اذا فریق منهم یخشون النّاس)
۱۹- خداترسى و نهراسیدن از دشمن، ویژگى بسیارى از مسلمانان صدر اسلام (اذا فریق منهم یخشون النّاس کخشیة اللّه)
۲۰- ترس از غیر خدا، از عوامل بازدارنده مردم از جهاد (یخشون النّاس کخشیة اللّه)
۲۱- سرزنش مسلمانانى که از رویارویى با دشمنان در هراسند. (فلمّا کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون النّاس)
۲۲- ترس و خشیت، تنها سزاوار مقام بلند و رفیع خداوند است. (اذا فریق منهم یخشون النّاس کخشیة اللّه او اشدّ خشیة) ترسِ آمیخته با تعظیم را «خشیة» مى گویند. یعنى اگر عظمت کسى یا چیزى باعث ترس از او شود، مى گویند از او خشیت دارد. و نکوهش خداوند از ترسیدن از غیر او دلالت مى کند که تنها باید از او خشیت داشت.
۲۳- اعتراض برخى از مسلمانان به فرمان جهاد و درخواست تأخیر آن (و قالوا ربّنا لم کتبت علینا القتال لو لا اخّرتنا الى اجل قریب)
۲۴- ترس، منشأ اعتراض گروهى از مسلمانان صدر اسلام به حکم جهاد (یخشون النّاس ... و قالوا ربّنا لم کتبت علینا القتال)
۲۵- مسلمانان هراسناک از نبرد، خواهان لغو حکم جهاد شدند. (و قالوا ربّنا لم کتبت علینا القتال لو لا اخّرتنا الى اجل قریب) برخى برآنند که مراد از «اجل قریب» زمان مرگ است. و تأخیر حکم جهاد تا زمان مرگ به معناى لغو آن است.
۲۶- بروز حقیقت ایمان افراد و ظهور باطن آنان با آمدن حکم جهاد (فلمّا کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون النّاس ... و قالوا ربّنا لم کتبت علینا القتال)
۲۷- کم ارزشى و ناچیز بودن بهره هاى دنیوى در برابر آخرت و نعمتهاى آن (قل متاع الدنیا قلیل و الاخرة خیر لمن اتّقى)
۲۸- ارزشمندى بهره هاى دنیوى در دیدگاه انسان، زمینه تخلف و سرپیچى از جهاد و فرامین الهى (و قالوا ربّنا لم کتبت علینا القتال ... قل متاع الدنیا قلیل) جمله «قل متاع الدنیا»، چون جواب از اعتراض آنهاست، بیانگر این است که علّت اصلى تخلف از حکم جهاد، وابستگى به دنیاست.
۲۹- آخرت براى پرهیزگاران بهتر از دنیاست. (و الاخرة خیر لمن اتّقى)
۳۰- سعادت اخروى، مشروط به پرهیزگارى (و الاخرة خیر لمن اتّقى)
۳۱- تسلیم نبودن در برابر احکام الهى و هراس از رویارویى با دشمن، نشانه بى تقوایى (و قالوا ربّنا لم کتبت علینا القتال لولا اخّرتنا الى اجل قریب و الاخرة خیر لمن اتّقى) مفعول «اتقى» مى تواند مسائلى باشد که در آیه به متخلفان از جهاد نسبت داده شد ; همانند اعتراض به حکم خدا و ترس از جنگ.
۳۲- بهره بردارى از سرشت سودجویى انسان، از روشهاى قرآن براى ترغیب به انجام تکالیف (قل متاع الّدنیا قلیل و الاخرة خیر لمن اتّقى)
۳۳- خداوند، ذرّه اى ستم بر بندگان روانمى دارد. (و لا تظلمون فتیلا) «فتیل» به نخ بسیار باریک گفته مى شود، و اشیاى بسیار حقیر را به آن تشبیه مى کنند.
۳۴- خداوند، پاداش مجاهدان را به طور کامل و بدون هیچ کاستى عطا مى کند. (فلمّا کتب علیهم القتال ... و لا تظلمون فتیلا) جمله «لا تظلمون فتیلا» به این معناست که در اعطاى پاداش به آنان، ظلمى نمى شود. یعنى پاداش خود را به طور کامل دریافت مى کنند.
۳۵- نظام جزا و پاداش الهى، به دور از هر گونه ستم (فلمّا کتب علیهم القتال ... و لا تظلمون فتیلا)
روایات و احادیث
۳۶- خداوند، فراخوان سست عنصران عصر رسول خدا به دست شستن از شعارهاى توخالى در زمینه جنگ و جهاد (الم تر الى الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم) امام صادق (ع) در تفسیر آیه فوق فرمود: یعنى کفّوا السنتکم.[۱]
موضوعات مرتبط
- آمادگى نظامى:۱۸
- ارزشها:۱۲
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۳۶ ; ویژگى اسلام ۵
- انسان: سودجویى انسان ۳۲
- ایمان: آثار ایمان ۲۶ ; ایمان و جهاد ۲۶
- ایثار: آثار ایثار ۱۰
- بیتقوایى: علایم بیتقوایى ۳۱
- تربیت: روش تربیت ۳۲
- ترس: آثار ترس ۲۴ ; ترس پسندیده ۲۲ ; ترس ناپسند ۱۴، ۲۰، ۲۱ ; عوامل ترس ۱۳
- تقوا: آثار تقوا ۳۰
- تکلیف: تشویق به تکلیف ۳۲
- جنگ: ترس از جنگ ۱۴، ۱۷، ۲۵ ; خودسازى در جنگ ۱۱
- جهاد: ترس از جهاد ۱۳ ; تشریع جهاد ۷ ; درخواست جهاد ۲ ; زمینه جهاد ۸ ; شرایط جهاد ۹، ۱۰ ; عوامل تخلف از جهاد ۲۰
- خدا: پاداش خدا ۳۵ ; ترس از خدا ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۹ ; خدا و ظلم ۳۳، ۳۵ ; عصیان از حدود خدا ۳۱ ; عطایاى خدا ۳۴ ; عظمت خدا ۲۲
- خشوع: اهمیت خشوع ۲۲
- خودسازى: اهمیّت خودسازى ۱۱ ; عوامل خودسازى ۸
- دشمنان: ترس از دشمنان ۱۵، ۱۶، ۲۱، ۳۱
- زکات: آثار زکات ۸ ; اداى زکات ۴ ; اهمیّت اداى زکات ۶ ; تشریع زکات ۷ ; فضیلت زکات ۱۲
- سعادت: عوامل سعادت اخروى ۳۰
- شعار: ناپسند ۳۶
- عبادت: آثار عبادت ۹ ; عبادت و اقتصاد ۵
- عبودیت: آثار عبودیت ۹
- عصیان: زمینه عصیان ۲۸
- قرآن: تشبیهات قرآن ۱۴، ۱۵، ۱۶
- کافران: جنگ با کافران ۲، ۳، ۱۱
- مبارزه: شرایط مبارزه ۹، ۱۰
- متقین: حیات اخروى متقین ۲۹ ; حیات دنیوى متقین ۲۹
- مجاهدان: پاداش مجاهدان ۳۴
- محمّد (ص): سیره محمّد (ص) ۱ ; محمّد (ص) در مکّه ۱
- مسلمانان: برخورد مسلمانان ۲۳ ; برخورد مسلمانان صدر اسلام ۲۴ ; خواسته مسلمانان ۲۵ ; خواسته مسلمانان صدر اسلام ۲، ۳ ; سرزنش مسلمانان ۲۱ ; مسلمانان صدر اسلام ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ ; مسلمانان و جهاد ۲۳، ۲۴، ۲۵ ; مسلمانان و کافران ۱
- مؤمنان: حقیقت مؤمنان ۲۶
- نظام اقتصادى:۵
- نظام تعالیم دین:۵
- نظام قضایى:۳۵
- نعمت: ارزش نعمت هاى اخروى ۲۷ ; ارزش نعمت هاى دنیوى ۲۷، ۲۸
- نماز: آثار نماز ۸ ; اقامه نماز ۴ ; اهمیت اقامه نماز ۶ ; تشریع نماز ۷ ; فضلیت نماز ۱۲
- نیازمندان: تأمین نیازمندان ۱۰
منابع
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۱۱۴، ح ۸ ; نورالثقلین، ج ۱، ۵۱۷- ، ح ۴۰۷ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۵۸، ح ۱۹۷.