گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۳۹ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۴۱}}
__TOC__
__TOC__


خط ۲۳: خط ۲۵:
<span id='link443'><span>
<span id='link443'><span>
==آيه ۲۵۵ ، سوره بقره ==
==آيه ۲۵۵ ، سوره بقره ==
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَّهُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ مَن ذَا الَّذِى يَشفَعُ عِندَهُ إِلا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَينَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطونَ بِشىْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السمَوَتِ وَ الاَرْض وَ لا يَئُودُهُ حِفْظهُمَا وَ هُوَ الْعَلىُّ الْعَظِيمُ(۲۵۵)
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَّهُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ مَن ذَا الَّذِى يَشفَعُ عِندَهُ إِلا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَينَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطونَ بِشىْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السمَوَتِ وَ الاَرْض وَ لا يَئُودُهُ حِفْظهُمَا وَ هُوَ الْعَلىُّ الْعَظِيمُ(۲۵۵)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خداوند يكتا است كه معبودى به جز او نيست خدائى است زنده و پاينده ، چرت نمى زند تا چه رسد به خواب ، هر چه در آسمانها و زمين هست از آن اوست آنكه به نزد او بدون اجازه اش شفاعت كند كيست ؟ آنچه پيش رو و پشت سرشان هست مى داند و به چيزى از دانش وى جز به اجازه خود او احاطه ندارند قلمرو او آسمانها و زمين را فرا گرفته و نگهداشتن آنها بر او سنگينى نمى كند، كه او والا و بزرگ است .(۲۵۵)
خداوند يكتا است كه معبودى به جز او نيست خدائى است زنده و پاينده ، چرت نمى زند تا چه رسد به خواب ، هر چه در آسمانها و زمين هست از آن اوست آنكه به نزد او بدون اجازه اش شفاعت كند كيست ؟ آنچه پيش رو و پشت سرشان هست مى داند و به چيزى از دانش وى جز به اجازه خود او احاطه ندارند قلمرو او آسمانها و زمين را فرا گرفته و نگهداشتن آنها بر او سنگينى نمى كند، كه او والا و بزرگ است .(۲۵۵)
بيان آيه
بيان آيه
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ
در تفسير سوره حمد پاره اى مطالب در معناى لفظ «'''الله '''» آورده و گفتيم : چه از ماده «'''اله الرجل '''» (آن مرد سرگردان شد) بوده باشد و چه از «'''اله '''» به معناى (عبادت كرد) باشد، لازمه اش اين است كه لفظ جلاله بر سبيل اشاره ، به معناى ذاتى باشد كه تمامى صفات كمال را با هم داشته باشد.
در تفسير سوره حمد پاره اى مطالب در معناى لفظ «'''الله '''» آورده و گفتيم : چه از ماده «'''اله الرجل '''» (آن مرد سرگردان شد) بوده باشد و چه از «'''اله '''» به معناى (عبادت كرد) باشد، لازمه اش اين است كه لفظ جلاله بر سبيل اشاره ، به معناى ذاتى باشد كه تمامى صفات كمال را با هم داشته باشد.
و در تفسير آيه : «'''والهكم اله واحد'''» پاره اى از مطالب را در معناى جمله «'''لا اله الا هو'''» ايراد كرديم ، و ضمير «'''هو'''» هر چند به «'''الله '''» بر مى گردد كه گفتيم به معناى ذات شامل همه كمالات است ليكن چون در اثر كثرت استعمال نام خداى تعالى شده ، تنها بر ذات دلالت مى كند، بله ،الف و لام اول آنكه الف و لام عهد است به پاره اى از معانى وصفى اشاره دارد، و به فرض اينكه الف و لام نداشته باشد، اصل اطلاق كلمه «'''الله '''» آدمى را به ياد صفات او هم مى اندازد، و ليكن ضمير همانطور كه گفتيم تنها به ذات بر مى گردد، پس جمله «'''لا اله الا هو'''»، دلالت دارد بر اينكه آلهه اى كه مشركين اثبات كردند، حق ثبوت ندارد.
و در تفسير آيه : «'''والهكم اله واحد'''» پاره اى از مطالب را در معناى جمله «'''لا اله الا هو'''» ايراد كرديم ، و ضمير «'''هو'''» هر چند به «'''الله '''» بر مى گردد كه گفتيم به معناى ذات شامل همه كمالات است ليكن چون در اثر كثرت استعمال نام خداى تعالى شده ، تنها بر ذات دلالت مى كند، بله ،الف و لام اول آنكه الف و لام عهد است به پاره اى از معانى وصفى اشاره دارد، و به فرض اينكه الف و لام نداشته باشد، اصل اطلاق كلمه «'''الله '''» آدمى را به ياد صفات او هم مى اندازد، و ليكن ضمير همانطور كه گفتيم تنها به ذات بر مى گردد، پس جمله «'''لا اله الا هو'''»، دلالت دارد بر اينكه آلهه اى كه مشركين اثبات كردند، حق ثبوت ندارد.
خط ۷۴: خط ۷۶:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۵۰۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۵۰۷ </center>
بلكه حمل بيست من هم ، و حال آنكه صحيح نيست ، آنچه صحيح است اين است كه ترقى بطور صحيح و مطابق بلاغت انجام شود، و ترقى صحيح در موارد مختلف اختلاف پيدا مى كند، و در آيه مورد بحث از آنجائى كه ضرر خواب و ناسازگارى آن با قيوميت آن بيشتر از چرت است ، مقتضاى بلاغت اين است كه اول تاءثر چرت را نفى بكند، و سپس مطلب را ترقى داده تاءثر خواب را كه قوى تر است نفى كند، تا معنا چنين شود: نه تنها چرت كه عامل ضعيفى است بر خدا مسلط نمى شود، و قيوميت او را از كار نمى اندازد، بلكه عامل قوى تر از آن هم كه خواب است بر او مسلط نمى گردد.
بلكه حمل بيست من هم ، و حال آنكه صحيح نيست ، آنچه صحيح است اين است كه ترقى بطور صحيح و مطابق بلاغت انجام شود، و ترقى صحيح در موارد مختلف اختلاف پيدا مى كند، و در آيه مورد بحث از آنجائى كه ضرر خواب و ناسازگارى آن با قيوميت آن بيشتر از چرت است ، مقتضاى بلاغت اين است كه اول تاءثر چرت را نفى بكند، و سپس مطلب را ترقى داده تاءثر خواب را كه قوى تر است نفى كند، تا معنا چنين شود: نه تنها چرت كه عامل ضعيفى است بر خدا مسلط نمى شود، و قيوميت او را از كار نمى اندازد، بلكه عامل قوى تر از آن هم كه خواب است بر او مسلط نمى گردد.
لَّهُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ مَن ذَا الَّذِى يَشفَعُ عِندَهُ إِلا بِإِذْنِهِ
لَّهُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ مَن ذَا الَّذِى يَشفَعُ عِندَهُ إِلا بِإِذْنِهِ
<span id='link450'><span>
<span id='link450'><span>
==صفات الهى در آية الكرسى ==
==صفات الهى در آية الكرسى ==
خط ۹۶: خط ۹۸:
==حد شفاعت هم با شفاعت زبانى منطبق است و هم با سلبيت تكوينى ==
==حد شفاعت هم با شفاعت زبانى منطبق است و هم با سلبيت تكوينى ==
در بحث از شفاعت هم توجه فرموديد كه حد آن همانطور كه با شفاعت زبانى انطباق دارد همچنين با سببيت تكوينى نيز منطبق است ، پس هر سببى از اسباب نيز شفيعى است كه نزد خدا براى مسبب خود شفاعت مى كنند، و دست به دامن صفات فضل وجود و رحمت او مى شوند، تا نعمت وجود راگرفته به مسبب خود برسانند پس نظام سببيت بعينه منطبق با نظام شفاعت است ، همچنانكه با نظام دعا و درخواست هم منطبق است ، براى اينكه در آيات زير تمامى موجودات را صاحب درخواست و دعا مى داند، همانطور كه انسانها را مى داند، پس معلوم مى شود درخواست هم منحصر به درخواست زبانى نيست ، درخواست تكوينى هم درخواست است ، اينك آن آيات «'''يساله من فى السموات و الارض كل يوم هو فى شان '''» «'''واتيكم من كل ما سالتموه '''» كه بيانش در تفسير آيه : «'''و اذا سئلك عبادى '''» عنى گذشت .
در بحث از شفاعت هم توجه فرموديد كه حد آن همانطور كه با شفاعت زبانى انطباق دارد همچنين با سببيت تكوينى نيز منطبق است ، پس هر سببى از اسباب نيز شفيعى است كه نزد خدا براى مسبب خود شفاعت مى كنند، و دست به دامن صفات فضل وجود و رحمت او مى شوند، تا نعمت وجود راگرفته به مسبب خود برسانند پس نظام سببيت بعينه منطبق با نظام شفاعت است ، همچنانكه با نظام دعا و درخواست هم منطبق است ، براى اينكه در آيات زير تمامى موجودات را صاحب درخواست و دعا مى داند، همانطور كه انسانها را مى داند، پس معلوم مى شود درخواست هم منحصر به درخواست زبانى نيست ، درخواست تكوينى هم درخواست است ، اينك آن آيات «'''يساله من فى السموات و الارض كل يوم هو فى شان '''» «'''واتيكم من كل ما سالتموه '''» كه بيانش در تفسير آيه : «'''و اذا سئلك عبادى '''» عنى گذشت .
يَعْلَمُ مَا بَينَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطونَ بِشىْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شاءَ...
يَعْلَمُ مَا بَينَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطونَ بِشىْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شاءَ...
سياق اين جمله با در نظر داشتن اينكه قبلا مساله شفاعت ذكر شده بود، نزديك به سياق آيه زير است كه مى فرمايد:«''' بل عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم و لا يشفعون الا لمن ارتضى و هم من خشيته مشفقون '''».
سياق اين جمله با در نظر داشتن اينكه قبلا مساله شفاعت ذكر شده بود، نزديك به سياق آيه زير است كه مى فرمايد:«''' بل عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم و لا يشفعون الا لمن ارتضى و هم من خشيته مشفقون '''».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۵۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۵۱۰ </center>
خط ۱۰۶: خط ۱۰۸:
و سخن كوتاه اينكه : جمله «'''يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم '''» كنايه است از احاطه خداى تعالى به آنچه كه با شفيعان حاضر و نزد ايشان موجود است و به آنچه از ايشان غايب است و بعد از ايشان رخ مى دهد، و لذا دنبال جمله مورد بحث اضافه كرد: «'''و لا يحيطون بشى ء من علمه الا بما شاء'''»، تا احاطه كامل و تام و تمام خداى تعالى و سلطنت الهيه اش را تبيين كند و بفهماند كه خداى تعالى محيط به ايشان و به علم ايشان است وايشان احاطه اى به علم خدا ندارند مگر به آن مقدارى كه خود او خواسته باشد.
و سخن كوتاه اينكه : جمله «'''يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم '''» كنايه است از احاطه خداى تعالى به آنچه كه با شفيعان حاضر و نزد ايشان موجود است و به آنچه از ايشان غايب است و بعد از ايشان رخ مى دهد، و لذا دنبال جمله مورد بحث اضافه كرد: «'''و لا يحيطون بشى ء من علمه الا بما شاء'''»، تا احاطه كامل و تام و تمام خداى تعالى و سلطنت الهيه اش را تبيين كند و بفهماند كه خداى تعالى محيط به ايشان و به علم ايشان است وايشان احاطه اى به علم خدا ندارند مگر به آن مقدارى كه خود او خواسته باشد.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۳۹ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۴۱}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش