گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:
اين است معنا و جهت اين كه اسباب ظاهرى را باقى و زينت حيات دنيا را دائمى مى پندارند، و لذا خداى تعالى، كلام ايشان را اين طور حكايت كرده كه او گفت: «مَا أظُنُّ أن تَبِيدَ هَذِهِ أبَداً»، و چنين حكايت نكرده كه او گفت: «هَذِهِ لَاتَبِيدُ أبَداً: اين باغ ابدا فانى نمى شود». همچنان كه از او حكايت كرده كه درباره قيامت گفته: «مَا أظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً: گمان نمى كنم قيامت آمدنى باشد».  
اين است معنا و جهت اين كه اسباب ظاهرى را باقى و زينت حيات دنيا را دائمى مى پندارند، و لذا خداى تعالى، كلام ايشان را اين طور حكايت كرده كه او گفت: «مَا أظُنُّ أن تَبِيدَ هَذِهِ أبَداً»، و چنين حكايت نكرده كه او گفت: «هَذِهِ لَاتَبِيدُ أبَداً: اين باغ ابدا فانى نمى شود». همچنان كه از او حكايت كرده كه درباره قيامت گفته: «مَا أظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً: گمان نمى كنم قيامت آمدنى باشد».  


و اين طرز حرف زدن، مبنى بر همان اساسى است كه در نفى ابدى در جمله «مَا أظُنُّ أن تَبِيدَ هَذِهِ أبَداً» بيان نموديم و گفتيم كه: تعلق به امور مادى باعث مى شود كه آدمى تغيير وضع موجود و قيام قيامت را استبعاد كند. خداى سبحان، هر جا كه استدلال مشركان بر نفى معاد را حكايت مى كند، همه را مبنى بر اساس استبعاد مى داند. مثل اين كه گفته: «مَن يُحيِى العِظَامِ وَ هِىَ رَمِيمٌ». و يا گفته اند: «ءَإذُا ضَلَلنَا فِى الأرضِ ءإنَّا لَفِى خَلقٍ جَدِيدٍ».
و اين طرز حرف زدن، مبنى بر همان اساسى است كه در نفى ابدى در جمله «مَا أظُنُّ أن تَبِيدَ هَذِهِ أبَداً» بيان نموديم و گفتيم كه: تعلق به امور مادى باعث مى شود كه آدمى تغيير وضع موجود و قيام قيامت را استبعاد كند. خداى سبحان، هر جا كه استدلال مشركان بر نفى معاد را حكايت مى كند، همه را مبنى بر اساس استبعاد مى داند. مثل اين كه گفته: «مَن يُحيِى العِظَامِ وَ هِىَ رَمِيمٌ». و يا گفته اند: «ءَإذَا ضَلَلنَا فِى الأرضِ ءإنَّا لَفِى خَلقٍ جَدِيدٍ».
<span id='link291'><span>
<span id='link291'><span>


۱۳٬۸۷۹

ویرایش