گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۴۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۴۸: خط ۴۸:
مى گوييم: اين در صورتى است كه نهى همراه با دليل نباشد، ولى در اين جا در صدر آيه دليل ذكر شده. و گويا كفار از اهل كتاب و يا مشركان وقتى عبادات اسلامى را ديده اند و چون براى آن ها نوظهور بوده - چون نظير آن را در شريعت هاى سابق، يعنى شريعت يهود نديده بودند - لذا در مقام منازعه با آن جناب بر آمده اند كه اين نوع عبادت را از كجا آورده اى، ما اين طور عبادت در هيچ شريعتى نديده ايم، اگر اين قسم عبادت از شرايع نبوت بود، و به عبارت ديگر، اگر تو كه آورنده اين عبادتى پيغمبر بودى، بايد مردم خداپرست كه از امت هاى انبياء گذشته اند، آن را مى شناختند.  
مى گوييم: اين در صورتى است كه نهى همراه با دليل نباشد، ولى در اين جا در صدر آيه دليل ذكر شده. و گويا كفار از اهل كتاب و يا مشركان وقتى عبادات اسلامى را ديده اند و چون براى آن ها نوظهور بوده - چون نظير آن را در شريعت هاى سابق، يعنى شريعت يهود نديده بودند - لذا در مقام منازعه با آن جناب بر آمده اند كه اين نوع عبادت را از كجا آورده اى، ما اين طور عبادت در هيچ شريعتى نديده ايم، اگر اين قسم عبادت از شرايع نبوت بود، و به عبارت ديگر، اگر تو كه آورنده اين عبادتى پيغمبر بودى، بايد مردم خداپرست كه از امت هاى انبياء گذشته اند، آن را مى شناختند.  


و خداى تعالى جواب داده كه هر امتى از امت هاى گذشته، عبادتى داشته اند كه آن قسم خدا را عبادت مى كردند، و عبادت هيچ امتى به امت ديگر منتقل نمى شده، چون خداوند با هر شريعت، شرايع قبلى را نسخ مى كرد و بهتر از آن را مى آورد. چون افكار امت هاى بعدى، ترقى يافته تر از قبلی ها بود و استعداد
و خداى تعالى جواب داده كه هر امتى از امت هاى گذشته، عبادتى داشته اند كه آن قسم خدا را عبادت مى كردند، و عبادت هيچ امتى به امت ديگر منتقل نمى شده، چون خداوند با هر شريعت، شرايع قبلى را نسخ مى كرد و بهتر از آن را مى آورد. چون افكار امت هاى بعدى، ترقى يافته تر از قبلی ها بود  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۷۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۷۵ </center>
عبادتى كاملتر و بهتر از سابق را يافته بودند. پس هميشه عبادت سابقين در حق لاحقين نسخ مى شد. پس ديگر معنا ندارد كه شما با پيغمبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» نزاع كنيد كه چرا طريقه عبادتت شبيه به طريقه سابقين نيست.  
و استعداد عبادتى كاملتر و بهتر از سابق را يافته بودند. پس هميشه عبادت سابقين در حق لاحقين نسخ مى شد. پس ديگر معنا ندارد كه شما با پيغمبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» نزاع كنيد كه چرا طريقه عبادتت شبيه به طريقه سابقين نيست.  


و چون نهى ايشان از منازعه به معناى دلخوش داشتن رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، و نهى آن جناب از اعتنا كردن به اعتراضات آن ها است. لذا جملۀ «وَ ادعُ إلَى رَبِّك: تو به كار دعوت به سوى پروردگارت بپرداز» را بر آن جمله عطف نموده. گويا فرموده: ناراحت مشو و اعتنايى به منازعت آنان مكن، تو به آنچه مأمور شده اى - يعنى به دعوت به سوى پروردگارت - بپرداز.
و چون نهى ايشان از منازعه به معناى دلخوش داشتن رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، و نهى آن جناب از اعتنا كردن به اعتراضات آن ها است. لذا جملۀ «وَ ادعُ إلَى رَبِّك: تو به كار دعوت به سوى پروردگارت بپرداز» را بر آن جمله عطف نموده. گويا فرموده: ناراحت مشو و اعتنايى به منازعت آنان مكن، تو به آنچه مأمور شده اى - يعنى به دعوت به سوى پروردگارت - بپرداز.
۱۳٬۸۷۹

ویرایش