گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۳۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۹۲: خط ۱۹۲:
<span id='link345'><span>
<span id='link345'><span>


==وصف صنفى ديگر كه دين را براى دنيايشان مى خواهند (و من الناس من يعبد الله علىحرف ...) ==
==توصیف گروهی كه دين را براى دنيايشان مى خواهند==
اين آيه صنف ديگرى از اصناف مردم بى ايمان و غير صالح را بر مى شمارد و آنها كسانى هستند كه خداى سبحان را مى پرستند اما يك طرفى نه از هر طرف ، به تعبيرى : به يك فرض و تقدير مى پرستند و اما بر ساير تقادير نمى پرستند و آن فرضى كه بر آن فرض خدا رامى پرستند در صورتى است كه پرستش او خير دنيا برايشان داشته باشد.  
اين آيه، صنف ديگرى از اصناف مردم بى ايمان و غير صالح را بر مى شمارد و آن ها كسانى هستند كه خداى سبحان را مى پرستند، اما يك طرفى، نه از هر طرف. به تعبيرى: به يك فرض و تقدير مى پرستند و اما بر ساير تقادير نمى پرستند و آن فرضى كه بر آن فرض خدا را مى پرستند، در صورتى است كه پرستش او، خير دنيا برايشان داشته باشد.  


و معلوم است كه لازمه اين طور پرستش اين است كه دين را براى دنيا استخدام كنند اگر سودى مادى داشت پرستش خدا را استمرار دهند و بدان دل ببندد و اطمينان يابند و اما اگر دچار فتنه و امتحان شوند روى گردانيده به عقب برگردند به طورى كه حتى به چپ و راست هم ننگرند و از دين خدا مرتد شوند و آن را شوم بدانند و يا اگر شوم هم ندانند به اميد نجات از آن آزمايش و مهلكه از دين خدا روى بگردانند و اين روش عادت آنان در پرستش بتها نيز هست يعنى بت را مى پرستند تا به خير مورد آرزوى خود برسند و يا به شفاعت آنها از شر دنيايى رهايى و نجات يابند. و اينكه گفتيم از شر دنيايى بدان جهت است كه بت پرستان معتقد به آخرت نيستند.
و معلوم است كه لازمۀ اين طور پرستش، اين است كه دين را براى دنيا استخدام كنند. اگر سودى مادى داشت، پرستش خدا را استمرار دهند و بدان دل ببندد و اطمينان يابند و اما اگر دچار فتنه و امتحان شوند، روى گردانيده، به عقب برگردند، به طورى كه حتى به چپ و راست هم ننگرند و از دين خدا مرتد شوند و آن را شوم بدانند. و يا اگر شوم هم ندانند، به اميد نجات از آن آزمايش و مهلكه از دين خدا روى بگردانند، و اين روش، عادت آنان در پرستش بت ها نيز هست. يعنى بت را مى پرستند تا به خير مورد آرزوى خود برسند و يا به شفاعت آن ها از شرّ دنيايى رهايى و نجات يابند. و اين كه گفتيم از شرّ دنيايى، بدان جهت است كه بت پرستان معتقد به آخرت نيستند.


آنگاه مى فرمايد: اين سرگردان هايى كه تكيه گاهى ندارند، و هر دم رو به سويى دارند، به خاطر وقوعشان در محنت و مهلكه ، زيانكار در دنيا، و به خاطر روى گرداندنشان از خدا و دين ، و ارتداد و كفر، زيانكار در آخرت هستند، زيانكارى آشكار.
آنگاه مى فرمايد: اين سرگردان هايى كه تكيه گاهى ندارند، و هر دم رو به سويى دارند، به خاطر وقوعشان در محنت و مهلكه، زيانكار در دنيا، و به خاطر روى گرداندنشان از خدا و دين، و ارتداد و كفر، زيانكار در آخرت هستند، زيانكارى آشكار.


اين آن معنايى است كه تدبر در معناى آيه آن را دست مى دهد. و بنابراين معنا جمله ((يعبد اللّه على حرف ((، از قبيل استعاره به كنايه ، و جمله ((فان اصابه خير...(( تفسير و تفصيل براى جمله ((يعبد اللّه على حرف (( خواهد بود. و جمله ((خسر الدنيا(( اشاره به خسران دنيايى آنان به خاطر دچار شدن به فتنه ، ((و الاخره (( اشاره به خسران آخرتى آنان به خاطر روى گرداندن از دين است .
اين، آن معنايى است كه تدبر در معناى آيه، آن را دست مى دهد. و بنابراين معنا، جملۀ «يَعبُدُ اللّهَ عَلَى حَرفٍ»، از قبيل استعاره به كنايه، و جملۀ «فَإن أصَابَهُ خَيرٌ...»، تفسير و تفصيل براى جملۀ «يَعبُدُ اللّهَ عَلَى حَرفٍ» خواهد بود. و جملۀ «خَسِرَ الدُّنيَا»، اشاره به خسران دنيايى آنان به خاطر دچار شدن به فتنه، «وَ الآخِرَة»، اشاره به خسران آخرتى آنان به خاطر روى گرداندن از دين است.


«'''يَدْعُوا مِن دُونِ اللَّهِ مَا لا يَضرُّهُ وَ مَا لا يَنفَعُهُ ذَلِك هُوَ الضلَالُ الْبَعِيدُ'''»:
«'''يَدْعُوا مِن دُونِ اللَّهِ مَا لا يَضُرُّهُ وَ مَا لا يَنفَعُهُ ذَلِك هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ'''»:


مدعو در اينجا بت است كه به خاطر نداشتن شعور و اراده ، هيچ نفع و ضررى براى عابدش ندارد، و عابدش اگر به نفعى و يا ضررى مى رسد از ناحيه عبادت است كه فعل خود او است .
مدعو در اين جا، بت است كه به خاطر نداشتن شعور و اراده، هيچ نفع و ضررى براى عابدش ندارد، و عابدش اگر به نفعى و يا ضررى مى رسد، از ناحيه عبادت است كه فعل خود او است.


«'''يَدْعُوا لَمَن ضرُّهُ أَقْرَب مِن نَّفْعِهِ لَبِئْس الْمَوْلى وَ لَبِئْس الْعَشِيرُ'''»:
«'''يَدْعُوا لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْس الْمَوْلى وَ لَبِئْس الْعَشِيرُ'''»:


كلمه ((مولى (( به معناى ولى و ياور است . و كلمه ((عشير(( به معناى مصاحب و معاشر است .
در تركيب جملات آيه گفته اند كه جمله ((يدعو(( به معناى ((يقول - مى گويد(( و جمله
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۹۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۹۵ </center>
((لمن ضره اقرب من نفعه ...(( مقول آن قول است ، و كلمه ((لمن (( مبتدايى است كه لام ابتدا بر سرش در آمده ، و خود آن كلمه موصوله ، وصله آن جمله ((ضره اقرب من نفعه (( مى باشد، و جمله ((لبئس المولى ، و لبئس العشير(( جواب قسم حذف شده ، و قائم مقام خبرى است كه خود بر آن دلالت مى كند.
كلمۀ «مَولَى»، به معناى ولى و ياور است. و كلمۀ «عَشِير» به معناى مصاحب و معاشر است. در تركيب جملات آيه گفته اند كه: جملۀ «يَدعُو» به معناى «يَقُولُ: مى گويد» و جملۀ «لَمَن ضَرُّهُ أقرَبُ مِن نَفعِهِ...»، مقول آن قول است، و كلمۀ «لَمَن»، مبتدايى است كه لام ابتدا بر سرش در آمده، و خود آن كلمه موصوله، و صله آن، جملۀ «ضَرُّهُ أقرَبُ مِن نَفعِه» مى باشد. و جملۀ «لَبِئس المَولَى وَ لَبِئسَ العَشِير»، جواب قسم حذف شده، و قائم مقام خبرى است كه خود بر آن دلالت مى كند.


و معناى آيه اين است كه : كسى كه بتها را مى پرستد، روز قيامت خودش ‍ بتها را چنين توصيف مى كند كه آنچه من در دنيا مولى و عشير خود گرفتم ، ضررش بيشتر از سودش بود، و خدايى كه ضررش از سودش بيشتر باشد، بد مولى و بد عشيرى است ، سوگند مى خورم كه بد مولى و بد عشيرى است .
و معناى آيه اين است كه: كسى كه بت ها را مى پرستد، روز قيامت خودش بت ها را چنين توصيف مى كند كه آنچه من در دنيا مولى و عشير خود گرفتم، ضررش بيشتر از سودش بود، و خدايى كه ضررش از سودش بيشتر باشد، بد مولى و بد عشيرى است. سوگند مى خورم كه بد مولى و بد عشيرى است.
و اگر فرمود ضررش نزديك تر از سودش است ، بدين جهت است كه روز قيامت آثار سوء بت پرستى را كه همان عذاب جاودان و هلاكت ابدى است مشاهده مى كند.


«'''إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحَاتِ جَنَّاتٍ تجْرِى مِن تحْتهَا الاَنْهَارُ...'''»:
و اگر فرمود: «ضررش، نزديك تر از سودش است»، بدين جهت است كه روز قيامت آثار سوء بت پرستى را، كه همان عذاب جاودان و هلاكت ابدى است، مشاهده مى كند.


بعد از آنكه اصنافى از مردم را ذكر كرد كه يك دسته پيشوايان كفرند، كه ديگران را به دنبال خود مى كشانند، و درباره خدا بدون علم جدال مى كنند، و دسته دوم پيروان ايشانند كه دنبال هر شيطانى را مى گيرند و مانند پيشوايانشان جدال مى كنند و هر دم در خيالاتى هستند كه خدا را از هر راهى كه سود مادى داشت مى پرستند، و آنگاه ايشان را به وصف ضلالت و خسران توصيف نموده اينك در اين جمله در مقابل آنان صنف ديگرى را هم ذكر مى كند و عبارتند از مؤمنين صالح كه آنان را به داشتن مثواى كريم و سرانجام نيكو توصيف نموده مى فرمايد كه خدا اين سرانجام را براى آنان خواسته است . و ذكر اين اصناف مقدمه و زمينه چينى براى قضاوتى است كه در ذيل آيات خواهد آمد.
«'''إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِن تَحْتهَا الاَنْهَارُ...'''»:
 
بعد از آن كه اصنافى از مردم را ذكر كرد كه يك دسته پيشوايان كفرند، كه ديگران را به دنبال خود مى كشانند، و درباره خدا بدون علم جدال مى كنند، و دسته دوم پيروان ايشانند كه دنبال هر شيطانى را مى گيرند و مانند پيشوايانشان جدال مى كنند و هر دم در خيالاتى هستند كه خدا را از هر راهى كه سود مادى داشت، مى پرستند، و آنگاه ايشان را به وصف ضلالت و خسران توصيف نموده، اينك در اين جمله، در مقابل آنان، صنف ديگرى را هم ذكر مى كند و عبارتند از مؤمنان صالح كه آنان را به داشتن مثواى كريم و سرانجام نيكو توصيف نموده، مى فرمايد كه خدا اين سرانجام را براى آنان خواسته است. و ذكر اين اصناف، مقدمه و زمينه چينى براى قضاوتى است كه در ذيل آيات خواهد آمد.




۱۴٬۱۹۷

ویرایش