گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۰: خط ۳۰:
«'''لِمَن شاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ'''»:
«'''لِمَن شاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ'''»:


اين جمله انذار را عموميت مى دهد به همه بشر. چه آن ها كه ايمان بياورند و چه آن ها كه نياورند. و جمله «لِمَن شَاءَ»، بَدَل است از كلمه «بَشَر». و جمله «أن يَتَقَدّم...»، مفعول كلمه «شَاءَ» است، و منظور از «تَقَدّم»، پيروى كردن از حق است كه مصداق خارجی اش، ايمان و اطاعت است. و منظور از «تَأخّر»، پيروى نكردن است، كه مصداقش كفر و معصيت است و معنايش اين است كه: از اين جهت از بزرگترين آيات الهى است، كه «نذير» است براى همه بشر. چه آن هايى از شما كه حق را پيروى مى كنند، و چه آن هايى از شما كه حق را پيروى نمى كنند، و احدى نيست كه بى رابطه با قرآن باشد.
اين جمله انذار را عموميت مى دهد به همه بشر. چه آن ها كه ايمان بياورند و چه آن ها كه نياورند. و جمله «لِمَن شَاءَ»، بَدَل است از كلمه «بَشَر». و جمله «أن يَتَقَدّم...»، مفعول كلمه «شَاءَ» است، و منظور از «تَقَدّم»، پيروى كردن از حق است كه مصداق خارجی اش، ايمان و اطاعت است.  
 
و منظور از «تَأخّر»، پيروى نكردن است، كه مصداقش كفر و معصيت است و معنايش اين است كه: از اين جهت از بزرگترين آيات الهى است، كه «نذير» است براى همه بشر. چه آن هايى از شما كه حق را پيروى مى كنند، و چه آن هايى از شما كه حق را پيروى نمى كنند، و احدى نيست كه بى رابطه با قرآن باشد.


بعضى گفته اند: جمله «أن يَتَقَدّم» در موضع رفع است تا مبتدا باشد، و جمله «لِمَن شَاءَ» خبر آن است. و مثل اين است كه بگويى: «لِمَن تَوَضَّأ أن يُصَلّى: كسى كه وضو گرفته، مى تواند نماز بخواند». پس معنى مطلق است، يعنى «كسى كه تقدم را بخواهد، مى تواند متقدّم شود، و كسى كه تأخّر را بخواهد، مى تواند متأخّر باشد». و يا مثل كلام خداى تعالى است كه در جاى ديگر فرموده: «فَمَن شَاءَ فَليُؤمِن وَ مَن شَاءَ فَليَكفُر»، و مراد از تقدم و تأخّر، سبقت گرفتن و نگرفتن به سوى خير است.
بعضى گفته اند: جمله «أن يَتَقَدّم» در موضع رفع است تا مبتدا باشد، و جمله «لِمَن شَاءَ» خبر آن است. و مثل اين است كه بگويى: «لِمَن تَوَضَّأ أن يُصَلّى: كسى كه وضو گرفته، مى تواند نماز بخواند». پس معنى مطلق است، يعنى «كسى كه تقدم را بخواهد، مى تواند متقدّم شود، و كسى كه تأخّر را بخواهد، مى تواند متأخّر باشد». و يا مثل كلام خداى تعالى است كه در جاى ديگر فرموده: «فَمَن شَاءَ فَليُؤمِن وَ مَن شَاءَ فَليَكفُر»، و مراد از تقدم و تأخّر، سبقت گرفتن و نگرفتن به سوى خير است.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۳:
==آيات ۴۹ - ۵۶  سوره مدثّر ==
==آيات ۴۹ - ۵۶  سوره مدثّر ==
فَمَا لهَُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ(۴۹)
فَمَا لهَُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ(۴۹)
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّستَنفِرَةٌ(۵۰)
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّستَنفِرَةٌ(۵۰)
فَرَّت مِن قَسوَرَةِ(۵۱)
فَرَّت مِن قَسوَرَةِ(۵۱)
بَلْ يُرِيدُ كلُّ امْرِىٍ مِّنهُمْ أَن يُؤْتى صُحُفاً مُّنَشرَةً(۵۲)
بَلْ يُرِيدُ كلُّ امْرِىٍ مِّنهُمْ أَن يُؤْتى صُحُفاً مُّنَشرَةً(۵۲)
َكَلّا بَل لا يخَافُونَ الآخِرَةَ(۵۳)
 
كَلّا بَل لا يخَافُونَ الآخِرَةَ(۵۳)
 
كَلّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ(۵۴)
كَلّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ(۵۴)
فَمَن شَاءَ ذَكرَهُ(۵۵)
فَمَن شَاءَ ذَكرَهُ(۵۵)
وَ مَا يَذْكُرُونَ إِلّا أَن يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ(۵۶)
وَ مَا يَذْكُرُونَ إِلّا أَن يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ(۵۶)


خط ۱۷۹: خط ۱۸۸:
يعنى: هر كه بخواهد، از آن پند مى گيرد. چرا كه دعوت و موعظه قرآن اجبارى نيست و در ظرف اختيار و آزادى اراده، دعوت مى كند.
يعنى: هر كه بخواهد، از آن پند مى گيرد. چرا كه دعوت و موعظه قرآن اجبارى نيست و در ظرف اختيار و آزادى اراده، دعوت مى كند.


«'''وَ مَا يَذْكُرُونَ إِلّا أَن يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ'''»:
<span id='link103'><span>
<span id='link103'><span>


==تحقق فعل اختيارى نسبت به انسان، «ممكن» و نسبت به خدا، «ضرورى» است ==
==تحقق فعل اختيارى نسبت به انسان، «ممكن» و نسبت به خدا، «ضرورى» است ==
«'''وَ مَا يَذْكُرُونَ إِلّا أَن يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ'''»:
اين آيه توهمى را دفع مى كند كه ممكن است از جمله «فَمَن شَاءَ ذَكَره» به ذهن كسانى بيايد و خيال كنند اختيار، به دست خودشان است و خود، مستقل در اراده اند. و اگر نخواستند متذكر شوند، بر خدا غالب گشته، و او را در به كرسى نشاندن اراده خود عاجز ساخته اند. او خواسته بود اينان متذكر بشوند، و اينان خواستند نشوند و نشدند.
اين آيه توهمى را دفع مى كند كه ممكن است از جمله «فَمَن شَاءَ ذَكَره» به ذهن كسانى بيايد و خيال كنند اختيار، به دست خودشان است و خود، مستقل در اراده اند. و اگر نخواستند متذكر شوند، بر خدا غالب گشته، و او را در به كرسى نشاندن اراده خود عاجز ساخته اند. او خواسته بود اينان متذكر بشوند، و اينان خواستند نشوند و نشدند.


۱۳٬۹۷۷

ویرایش