گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
==بحث روايتى==
==بحث روايتى==


در الدرالمنثور است كه ابن اسحاق و ابن جرير و ابن منذر از ابن عباس روايت كرده اند كه عتبه و شيبه پسران ربيعه ، و ابوسفيان پسر حرب ، و نضر بن حارث ، و ابو البخترى ، و اسود بن مطلب ، و زمعه بن اسود، و وليد بن مغيره ، و ابو جهل بن هشام ، و عبد اللّه بن اميه ، و اميه بن خلف ، و عاص بن وائل ، و نبيه بن حجاج ، اجتماعى تشكيل داده و گفتند: بفرستيد نزد محمد، وبا او گفتگو و مخاصمه كنيد تا عذرتان موجه باشد، پس كسى را نزد آن جناب فرستادند كه اشراف قومت اجتماعى تشكيل داده اند تا با تو گفتگو كنند
در الدرالمنثور است كه ابن اسحاق و ابن جرير و ابن منذر، از ابن عباس روايت كرده اند كه: عتبه و شيبه، پسران ربيعه، و ابوسفيان، پسر حرب، و نضر بن حارث، و ابوالبخترى، و اسود بن مطلب، و زمعة بن اسود، و وليد بن مغيره، و ابوجهل بن هشام، و عبداللّه بن اميه، و امية بن خلف، و عاص بن وائل، و نبيه بن حجاج، اجتماعى تشكيل داده و گفتند: بفرستيد نزد محمد، و با او گفتگو و مخاصمه كنيد، تا عذرتان موجه باشد. پس كسى را نزد آن جناب فرستادند كه اشراف قومت، اجتماعى تشكيل داده اند، تا با تو گفتگو كنند.


مى گويد: پس رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نزد ايشان رفت ، گفتند: اى محمد ما تو را براى اين خواستيم تا عذرمان موجه شود (و آخرين حرف را به تو بزنيم )، و آن اين است كه اگر منظورت از اين سر و صدا كه راه انداخته اى مال دنيا است ، ما از اموال خود برايت مالى گرد مى آوريم ، و اگر اسم و رسم و جاه است ، همگى تو را به سيادت و آقايى خود بر مى گزينيم ، و اگر سلطنت و قدرت است ، همه به سلطنت تو گردن مى نهيم .
مى گويد: پس رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» نزد ايشان رفت. گفتند: اى محمّد! ما تو را براى اين خواستيم تا عذرمان موجه شود (و آخرين حرف را به تو بزنيم)، و آن، اين است كه اگر منظورت از اين سر و صدا كه راه انداخته اى، مال دنيا است، ما از اموال خود برايت مالى گرد مى آوريم، و اگر اسم و رسم و جاه است، همگى تو را به سيادت و آقايى خود بر مى گزينيم، و اگر سلطنت و قدرت است، همه به سلطنت تو گردن مى نهيم.


رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود: هيچ يك از اين حرفها در من نيست ،و آنچه آورده ام به طمع اموال شما و شهرت در ميان شما و سلطنت بر شما نيست ، وليكن خدا مرا به
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» فرمود: هيچ يك از اين حرف ها در من نيست، و آنچه آورده ام، به طمع اموال شما و شهرت در ميان شما و سلطنت بر شما نيست، وليكن خدا مرا به سوی شما مبعوث کرده و بر
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۶۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۶۹ </center>
سوى شما مبعوث كرده و بر من كتابى نازل كرده و ماءمورم نموده تا براى شما بشير و نذير باشم ، و رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ بدارم ، و خيرخواهى شما كنم ، اگر از من قبول كرديد، كه بهره خود از دنيا و آخرت را برده ايد، و اگر آن را رد كنيد، صبر كنم و منتظر امر خدا باشم تا بين من و شما حكم كند.
من كتابى نازل كرده و مأمورم نموده، تا براى شما بشير و نذير باشم، و رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ بدارم، و خيرخواهى شما كنم. اگر از من قبول كرديد، كه بهره خود از دنيا و آخرت را برده ايد، و اگر آن را رد كنيد، صبر كنم و منتظر امر خدا باشم، تا بين من و شما حكم كند.


گفتند: اى محمد اگر هيچ يك از پيشنهادهاى ما را قبول نمى كنى ، يك پيشنهاد ديگرى مى كنيم ، و آن اين است كه اگر آن طور كه ادعا مى كنى رسول هستى براى خودت از پروردگارت درخواست كنى كه فرشته اى با تو روانه كند، كه هم تو را تصديق كند و هم به جاى تو به ما مراجعه كند، و نيز بخواهى كه باغى برايت درست كند كه داراى قصرهايى از طلا و نقره باشد، كه تو را از مراجعه به بازار و كسب معيشت بى نياز كند و مانند ما محتاج آن نباشى ، تا ما يقين كنيم كه با ما فرق دارى ، و نزد پروردگارت داراى مقام و منزلتى هستى . رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: من چنين كارى نمى كنم ، و از پروردگارم چنين چيزى نمى خواهم ، و من مبعوث براى اين گونه امور نشده ام ، بلكه خداى تعالى مرا بشير و نذير مبعوث كرده است .
گفتند: اى محمّد! اگر هيچ يك از پيشنهادهاى ما را قبول نمى كنی، يك پيشنهاد ديگرى مى كنيم، و آن، اين است كه اگر آن طور كه ادعا مى كنى، رسول هستى، براى خودت از پروردگارت درخواست كنى كه فرشته اى با تو روانه كند، كه هم تو را تصديق كند و هم به جاى تو به ما مراجعه كند. و نيز بخواهى كه باغى برايت درست كند كه داراى قصرهايى از طلا و نقره باشد، كه تو را از مراجعه به بازار و كسب معيشت بى نياز كند، و مانند ما محتاج آن نباشى، تا ما يقين كنيم كه با ما فرق دارى، و نزد پروردگارت داراى مقام و منزلتى هستى.  


اينجا بود كه خداى تعالى اين آيه را نازل فرمود: «'''و قالوا ما لهذا الرسول ياكل الطعام ... و كان ربك بصيرا'''» يعنى : من بعضى از شما را مايه امتحان بعضى ديگر كردم تا معلوم شود آيا صبر مى كنيد؟ و اگر مى خواستم براى اينكه مخالفتش نكنيد همه دنيا را در اختيار رسولم مى گذاشتم .
رسول خدا «صلى الله عليه و آله» فرمود: من چنين كارى نمى كنم، و از پروردگارم چنين چيزى نمى خواهم، و من مبعوث براى اين گونه امور نشده ام، بلكه خداى تعالى، مرا «بشير» و «نذير» مبعوث كرده است.


و نيز در همان كتاب است كه طبرانى و ابن مردويه از طريق مكحول از ابى امامه روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود: هر كس عمدا دروغى بر من ببندد محل نشيمن خود را در بين دو چشم جهنم آماده كند، اصحاب عرض كردند يا رسول اللّه (صلى الله عليه و آله ) مگر جهنم چشم دارد؟
اين جا بود كه خداى تعالى، اين آيه را نازل فرمود: «وَ قَالُوا مَا لِهَذَا الرَّسُول يَأكُلُ الطَّعَامَ... وَ كَانَ رَبُّكَ بَصِيراً». يعنى: من بعضى از شما را مايه امتحان بعضى ديگر كردم، تا معلوم شود آيا صبر مى كنيد؟ و اگر مى خواستم براى اين كه مخالفتش نكنيد، همه دنيا را در اختيار رسولم مى گذاشتم.


فرمود: مگر نشنيده ايد كه قرآن مى فرمايد: «اذا راتهم من مكان بعيد - وقتى جهنم ايشان را از محل دور ببيند» آيا جز اين است كه با دو چشم مى بيند.
و نيز، در همان كتاب است كه طبرانى و ابن مردويه، از طريق مكحول، از ابى امامه روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» فرمود: هر كس عمدا دروغى بر من ببندد، محل نشيمن خود را در بين دو چشم جهنم آماده كند. اصحاب عرض كردند: يا رسول اللّه! مگر جهنم چشم دارد؟


مؤ لف: اين روايت را از مردى از اصحاب نيز آورده ، ولى در اينكه اين خبر به چه چيز دلالت دارد خفاء است .
فرمود: مگر نشنيده ايد كه قرآن مى فرمايد: «إذَا رَأتهُم مِن مَكَانٍ بَعِيد: وقتى جهنم ايشان را از محل دور ببيند»، آيا جز اين است كه با دو چشم مى بيند.
 
مؤلف: اين روايت را از مردى از اصحاب نيز آورده، ولى در اين كه اين خبر به چه چيز دلالت دارد، خفاء است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۲۷۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۲۷۰ </center>
باز در آن كتاب است كه ابن ابى حاتم از يحيى بن ابى اسيد، روايت كرده كه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) از كلام خدا كه مى فرمايد: «و اذا القوا منها مكانا ضيقا مقرنين» سؤال كرد، فرمود: به آن خدايى كه جانم به دست او است اهل جهنم آن چنان بازور به سوى جهنم روانه مى شوند، كه ميخ در ديوار.
باز، در آن كتاب است كه ابن ابى حاتم، از يحيى بن ابى اسيد روايت كرده كه از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله»، از كلام خدا كه مى فرمايد: «وَ إذَا أُلقُوا مِنهَا مَكَاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِين» سؤال كرد.
 
فرمود: به آن خدايى كه جانم به دست او است، اهل جهنم، آن چنان با زور به سوى جهنم روانه مى شوند، كه ميخ در ديوار.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۷۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۷۱ </center>
<span id='link181'><span>
<span id='link181'><span>
==آيات ۲۱ - ۳۱ سوره فرقان ==
==آيات ۲۱ - ۳۱ سوره فرقان ==
وَ قَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْ لا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَئكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ استَكْبرُوا فى أَنفُسِهِمْ وَ عَتَوْ عُتُوًّا كَبِيراً(۲۱)
وَ قَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْ لا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَئكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ استَكْبرُوا فى أَنفُسِهِمْ وَ عَتَوْ عُتُوًّا كَبِيراً(۲۱)
۱۴٬۱۹۵

ویرایش