گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
وَ قُل رَّب اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنت خَيرُ الرَّحِمِينَ(۱۱۸)
وَ قُل رَّب اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنت خَيرُ الرَّحِمِينَ(۱۱۸)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۹۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۹۴ </center>
ترجمه آيات
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
 
تا آنگاه كه وقت مرگ هر يكشان فرا رسد در آن حال آگاه و نادم شده گويد بارالها مرا به دنيا بازگردان (۹۹)
تا آنگاه كه وقت مرگ هر يكشان فرا رسد در آن حال آگاه و نادم شده گويد بارالها مرا به دنيا بازگردان (۹۹)
تا شايد به تدارك گذشته عملى صالح به جاى آرم و به او خطاب شود كه هرگز نخواهد شد و اين كلمه (مرا بازگردان ) را از حسرت همى گويد و از عقب آنها عالم برزخ است تا روزى كه برانگيخته شوند (۱۰۰)
 
تا شايد به تدارك گذشته عملى صالح به جاى آرم و به او خطاب شود كه هرگز نخواهد شد و اين كلمه (مرا بازگردان) را از حسرت همى گويد و از عقب آنها عالم برزخ است تا روزى كه برانگيخته شوند (۱۰۰)
 
پس آنگاه كه نفخه صور قيامت دميد ديگر نسبت و خويشى در ميانشان نماند و كسى از كس ديگر حال نپرسد (۱۰۱)
پس آنگاه كه نفخه صور قيامت دميد ديگر نسبت و خويشى در ميانشان نماند و كسى از كس ديگر حال نپرسد (۱۰۱)
پس در آن روز هر آن كه اعمالش وزين است آنان رستگارانند (۱۰۲)
پس در آن روز هر آن كه اعمالش وزين است آنان رستگارانند (۱۰۲)
و هر آن كه اعمالش سبك وزن باشد آنان كسانى هستند كه نفس خويش ‍ را در زيان افكنده به دوزخ مخلد خواهند بود (۱۰۳)
و هر آن كه اعمالش سبك وزن باشد آنان كسانى هستند كه نفس خويش ‍ را در زيان افكنده به دوزخ مخلد خواهند بود (۱۰۳)
آتش دوزخ صورتهاى آنها را مى سوزاند و در جهنم زشت منظر خواهند زيست (۱۰۴)
آتش دوزخ صورتهاى آنها را مى سوزاند و در جهنم زشت منظر خواهند زيست (۱۰۴)
(و به آنها خطاب شود) آيا آيات من بر شما تلاوت نشد؟ و شما از جهل تكذيب آيات ما نكرديد؟ (۱۰۵)
(و به آنها خطاب شود) آيا آيات من بر شما تلاوت نشد؟ و شما از جهل تكذيب آيات ما نكرديد؟ (۱۰۵)
آن كافران در جواب گويند بار الها به ما (رحم كن ) كه شقاوت بر ما غلبه كرد و كار ما به گمراهى كشيد (۱۰۶)
آن كافران در جواب گويند بار الها به ما (رحم كن ) كه شقاوت بر ما غلبه كرد و كار ما به گمراهى كشيد (۱۰۶)
پروردگارا ما را از جهنم نجات ده اگر ديگر بار عصيان تو كرديم همانا بسيار ستمكار خواهيم بود (۱۰۷)
پروردگارا ما را از جهنم نجات ده اگر ديگر بار عصيان تو كرديم همانا بسيار ستمكار خواهيم بود (۱۰۷)
باز به آنان خطاب سخت شود اى سگان به دوزخ شويد و با من لب از سخن فرو بنديد (۱۰۸)
باز به آنان خطاب سخت شود اى سگان به دوزخ شويد و با من لب از سخن فرو بنديد (۱۰۸)
زيرا شماييد كه چون طايفه اى از بندگان صالح من روى به من آورده و عرض مى كردند بارالها ما به تو ايمان آورديم تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانى فرما كه تو بهترين مهربانان هستى (۱۰۹)
زيرا شماييد كه چون طايفه اى از بندگان صالح من روى به من آورده و عرض مى كردند بارالها ما به تو ايمان آورديم تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانى فرما كه تو بهترين مهربانان هستى (۱۰۹)
در آن وقت شما كافران آن بندگان خاص مرا تمسخر مى كرديد تا آنجا كه مرا به كلى فراموش كرده بر آن خداپرستان خنده استهزاء مى نموديد (۱۱۰)
در آن وقت شما كافران آن بندگان خاص مرا تمسخر مى كرديد تا آنجا كه مرا به كلى فراموش كرده بر آن خداپرستان خنده استهزاء مى نموديد (۱۱۰)
من هم امروز جزاى صبر بر آزار و سخريه شما را به آن بندگان پاك خود خواهم داد و آنها امروز سعادتمند و رستگاران عالمند (۱۱۱)
 
آنگاه خدا به كافران گويد كه مى دانيد شما چند سال در زمين درنگ كرديد(۱۱۲)
من هم امروز جزاى صبر بر آزار و سخريه شما را به آن بندگان پاك خود خواهم داد و آنها امروز سعادتمند و رستگاران عالم اند (۱۱۱)
 
آنگاه خدا به كافران گويد كه مى دانيد شما چند سال در زمين درنگ كرديد.(۱۱۲)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۹۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۹۵ </center>
آنها پاسخ دهند كه تمام زيست مادر زمين يا يك روز بود يا يك جزء از روز (اگر ما خطا گوييم ) از فرشتگان حسابگر عمر خلق باز پرس (۱۱۳)
آنها پاسخ دهند كه تمام زيست مادر زمين يا يك روز بود يا يك جزء از روز (اگر ما خطا گوييم) از فرشتگان حسابگر عمر خلق باز پرس. (۱۱۳)
خدا فرمايد شما اگر از حال خود آگاه بوديد مى دانستيد كه مدت عمرتان در دنيا بسيار اندك بود (۱۱۴)
 
آيا چنين پنداشتيد كه ما شما را به عبث و بازيچه آفريده ايم هرگز به ما رجوع نخواهيد كرد (۱۱۵)
خدا فرمايد شما اگر از حال خود آگاه بوديد مى دانستيد كه مدت عمرتان در دنيا بسيار اندك بود. (۱۱۴)
زيرا خداى به حق ، برتر از آن است كه عبث كند كه هيچ خدايى به جز همان پروردگار عرش كريم نخواهد بود (۱۱۶)
 
و هر كس غير خدا كسى را به الهيت خواند حساب كار او نزد خداست و البته كافران را فلاح و رستگارى نيست (۱۱۷)
آيا چنين پنداشتيد كه ما شما را به عبث و بازيچه آفريده ايم هرگز به ما رجوع نخواهيد كرد. (۱۱۵)
و تو اى رسول ما دعا كن و بگو بارالها بيامرز و ببخش كه تو بهترين بخشندگان عالم وجودى (۱۱۸)
 
بيان آيات
زيرا خداى به حق ، برتر از آن است كه عبث كند كه هيچ خدايى به جز همان پروردگار عرش كريم نخواهد بود. (۱۱۶)
اين آيات عذاب آخرتى را كه در خلال آيات قبل به مشركين وعده داد به طور مفصل بيان مى كند و آغاز آن را از روز مرگ تا قيامت و از قيامت تا ابديت معرفى مى كند، و اين معنا را خاطر نشان مى سازد كه زندگى دنيا كه ايشان را مغرور كرده ، و از آخرت باز داشته ، بسيار ناچيز و اندك است ، (اگر بخواهند بفهمند) و در آخر اين آيات كه آخر سوره است سوره را با خطابى به رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) ختم مى كند، و در آن خطاب به وى دستور مى دهد كه از او درخواست كند همان چيزى را كه خودش از بندگان مؤ من خود و رستگاران در آخرت حكايت كرده بود، و آن اين بود كه گفتند: «'''رب اغفر و ارحم و انت خير الراحمين - پروردگارا بيامرز و رحم كن كه تو بهترين رحم كنندگان هستى '''» اتفاقا سوره را هم با مساءله رستگارى همين طائفه افتتاح كرده و فرموده بود كه اينها وارث بهشتند.
 
وصف حال مشركين در حال رويارو شدن با مرگ و تمناى بازگشت نمودن و عدم اجابت آن(قال ربّ ارجعون ...)
و هر كس غير خدا كسى را به الهيت خواند حساب كار او نزد خداست و البته كافران را فلاح و رستگارى نيست. (۱۱۷)
 
و تو اى رسول ما دعا كن و بگو بارالها بيامرز و ببخش كه تو بهترين بخشندگان عالم وجودى. (۱۱۸)
 
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
 
اين آيات عذاب آخرتى را كه در خلال آيات قبل به مشركين وعده داد به طور مفصل بيان مى كند و آغاز آن را از روز مرگ تا قيامت و از قيامت تا ابديت معرفى مى كند، و اين معنا را خاطر نشان مى سازد كه زندگى دنيا كه ايشان را مغرور كرده ، و از آخرت باز داشته ، بسيار ناچيز و اندك است ، (اگر بخواهند بفهمند) و در آخر اين آيات كه آخر سوره است سوره را با خطابى به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) ختم مى كند، و در آن خطاب به وى دستور مى دهد كه از او درخواست كند همان چيزى را كه خودش از بندگان مؤ من خود و رستگاران در آخرت حكايت كرده بود، و آن اين بود كه گفتند: «رب اغفر و ارحم و انت خير الراحمين - پروردگارا بيامرز و رحم كن كه تو بهترين رحم كنندگان هستى» اتفاقا سوره را هم با مساءله رستگارى همين طائفه افتتاح كرده و فرموده بود كه اينها وارث بهشت اند.
 
وصف حال مشركين در حال رويارو شدن با مرگ و تمناى بازگشت نمودن و عدم اجابت آن
 
حَتى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْت قَالَ رَب ارْجِعُونِ
حَتى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْت قَالَ رَب ارْجِعُونِ
كلمه «'''حتى '''» متعلق به ما قبل است كه به خداى تعالى نسبت ها مى دادند، كه منزه از آنها است ، يعنى ، همچنان اينگونه نسبت ها به او مى دهند، و به او شرك مى ورزند و با مال و فرزندان كه به ايشان داده ايم مغرور مى شوند تا مرگشان برسد، و آياتى كه ميان اين غايت «'''حتى '''» و آن مغيا (شرك ورزيدن آنان ) فاصله شده ، جمله هاى معترضه هستند.
كلمه «'''حتى '''» متعلق به ما قبل است كه به خداى تعالى نسبت ها مى دادند، كه منزه از آنها است ، يعنى ، همچنان اينگونه نسبت ها به او مى دهند، و به او شرك مى ورزند و با مال و فرزندان كه به ايشان داده ايم مغرور مى شوند تا مرگشان برسد، و آياتى كه ميان اين غايت «'''حتى '''» و آن مغيا (شرك ورزيدن آنان ) فاصله شده ، جمله هاى معترضه هستند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۹۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۹۶ </center>
«'''قال رب ارجعون '''» - ظاهرا خطاب در «'''برگردانيد مرا'''» به ملائكه موكل بر مرگ است ، و كلمه رب استغاثه اى است كه حرف ندايش (اى ) حذف شده ، و اين استغاثه جمله اى است معترضه كه ميان «'''قال '''»،و «'''ارجعون '''» فاصله شده و تقدير آن گفت - در حالى كه به پروردگار خود استغاثه مى كند- برگردانيد مرا مى باشد.
«'''قال رب ارجعون '''» - ظاهرا خطاب در «برگردانيد مرا» به ملائكه موكل بر مرگ است ، و كلمه رب استغاثه اى است كه حرف ندايش (اى) حذف شده ، و اين استغاثه جمله اى است معترضه كه ميان «قال»، و «ارجعون» فاصله شده و تقدير آن گفت - در حالى كه به پروردگار خود استغاثه مى كند- برگردانيد مرا مى باشد.
بعضى از مفسرين گفته اند: خطاب «'''ارجعون '''» به همان «'''رب '''» است ، و اگر آن را جمع آورده و گفته : «'''برگردانيد'''» از باب تعظيم است ، همچنان كه همسر فرعون بنا به حكايت قرآن كريم به شوهر خود فرعون گفت : «'''قرة عين لى و لك لا تقتلوه - نور چشم من و تو باشد و او را نكشيد'''»
 
بعضى ديگر گفته اند: اين از باب جمع فعل است نه جمع فاعل ، به اين معنا كه مى رساند چند مرتبه مى گويد «'''پروردگارا ارجعنى ارجعنى ارجعنى '''» مرا برگردان برگردان ، برگردان ، همچنان كه بعضى در معناى شعر زير همين را گفته اند:
بعضى از مفسرين گفته اند: خطاب «ارجعون» به همان «رب» است، و اگر آن را جمع آورده و گفته: «برگردانيد» از باب تعظيم است ، همچنان كه همسر فرعون بنا به حكايت قرآن كريم به شوهر خود فرعون گفت: «قرة عين لى و لك لا تقتلوه - نور چشم من و تو باشد و او را نكشيد».
قفانبك من ذكرى حبيب و منزل
 
بسقط اللوى بين الدخول فحومل
بعضى ديگر گفته اند: اين از باب جمع فعل است نه جمع فاعل، به اين معنا كه مى رساند چند مرتبه مى گويد «پروردگارا ارجعنى ارجعنى ارجعنى»، مرا برگردان برگردان، برگردان ، همچنان كه بعضى در معناى شعر زير همين را گفته اند:
«'''برخيزيد، برخيزيد تا گريه كنيم از ياد محبوب و منزل واقع در سقط اللوى بين دخول و حومل '''» كه معناى قفا (كه صيغه تثنيه و دو نفرى است ) «'''قف ، قف '''» است .
 
قفانبك من ذكرى حبيب و منزل بسقط اللوى بين الدخول فحومل
 
«'''برخيزيد، برخيزيد تا گريه كنيم از ياد محبوب و منزل واقع در سقط اللوى بين دخول و حومل '''» كه معناى قفا (كه صيغه تثنيه و دو نفرى است ) «'''قف ، قف '''» است.
 
ولى اين دو وجه شاذ و در محاورات عرب نادر است ، هم جمع آوردن به منظور تعظيم و هم به منظور جمع فعل ، و نبايد كلام فصيح خداى را بر چنين معانى حمل كرد.
ولى اين دو وجه شاذ و در محاورات عرب نادر است ، هم جمع آوردن به منظور تعظيم و هم به منظور جمع فعل ، و نبايد كلام فصيح خداى را بر چنين معانى حمل كرد.
لَعَلى أَعْمَلُ صلِحاً فِيمَا تَرَكْتَكلا إِنَّهَا كلِمَةٌ هُوَ قَائلُهَا
لَعَلى أَعْمَلُ صلِحاً فِيمَا تَرَكْتَكلا إِنَّهَا كلِمَةٌ هُوَ قَائلُهَا
كلمه «'''لعل '''» براى اميدوارى است و در اينجا وقتى عذاب خداى را مى بينند كه مشرف بر ايشان شده اظهار چنين اميدى مى كنند كه اگر برگردند عمل صالح كنند، همچنان كه در جاى ديگر قرآن وعده صريح به عمل صالح مى دهند و مى گويند: «'''فارجعنا نعمل صالحا'''» و در جاى ديگر همين معنا را با تعبير تمنى ذكر كرده ، كه مى گويند: «'''يا ليتنا نرد و لا نكذب بايات ربّنا'''»
كلمه «'''لعل '''» براى اميدوارى است و در اينجا وقتى عذاب خداى را مى بينند كه مشرف بر ايشان شده اظهار چنين اميدى مى كنند كه اگر برگردند عمل صالح كنند، همچنان كه در جاى ديگر قرآن وعده صريح به عمل صالح مى دهند و مى گويند: «'''فارجعنا نعمل صالحا'''» و در جاى ديگر همين معنا را با تعبير تمنى ذكر كرده ، كه مى گويند: «'''يا ليتنا نرد و لا نكذب بايات ربّنا'''»
«'''اعمل صالحا فيما تركت '''» - يعنى «'''اعمل عملا صالحا'''» تا به جاى آورم عملى صالح
«'''اعمل صالحا فيما تركت '''» - يعنى «'''اعمل عملا صالحا'''» تا به جاى آورم عملى صالح
خط ۱۲۲: خط ۱۵۲:
مراد از «'''اليوم '''» روز جزا است ، و متعلق صبر چيزى است كه از سياق فهميده مى شود و به خاطر اختصار نامش را نبرده و معنايش صبر در ذكر خدا است ، با اينكه شما ايشان را به خاطر همان ذكر مسخره مى كرديد و اينكه فرمود: «'''انهم هم الفائزون '''» در مقام حصر است ، يعنى تنها ايشان رستگارند نه شما.
مراد از «'''اليوم '''» روز جزا است ، و متعلق صبر چيزى است كه از سياق فهميده مى شود و به خاطر اختصار نامش را نبرده و معنايش صبر در ذكر خدا است ، با اينكه شما ايشان را به خاطر همان ذكر مسخره مى كرديد و اينكه فرمود: «'''انهم هم الفائزون '''» در مقام حصر است ، يعنى تنها ايشان رستگارند نه شما.
<span id='link68'><span>
<span id='link68'><span>
==جواب رد خداوند به توبه و تقاضاى دوزخيان ==
==جواب رد خداوند به توبه و تقاضاى دوزخيان ==
و اين آيات چهارگانه «'''قال اخسوا... هم الفائزون '''» در مقام ماءيوس ‍ كردن كفار است كه به طور قطع از رستگارى خود ماءيوس شوند، به خاطر آن اعترافى كه كردند، و دنبالش تقاضاى بازگشت به دنيا نمودند، و حاصل معناى آنها اين است كه به طور قطع ماءيوس باشيد، از آنچه طلب مى كنيد، و در طلب آن اعتراف به جرم نموديد، زيرا اين طلب خود نوعى عمل است ، كه آنهم ظرفش دنيا است ، همچنان كه بندگان مؤ من من دنيا را وسيله رستگارى
و اين آيات چهارگانه «'''قال اخسوا... هم الفائزون '''» در مقام ماءيوس ‍ كردن كفار است كه به طور قطع از رستگارى خود ماءيوس شوند، به خاطر آن اعترافى كه كردند، و دنبالش تقاضاى بازگشت به دنيا نمودند، و حاصل معناى آنها اين است كه به طور قطع ماءيوس باشيد، از آنچه طلب مى كنيد، و در طلب آن اعتراف به جرم نموديد، زيرا اين طلب خود نوعى عمل است ، كه آنهم ظرفش دنيا است ، همچنان كه بندگان مؤ من من دنيا را وسيله رستگارى
۱۴٬۱۵۱

ویرایش