گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۴۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۸۱: خط ۸۱:


==بحث روايتى==
==بحث روايتى==
در مـجـمـع البيان مى گويد: با اسنادى از مجاهد روايت شده كه گفت : روزى على بن ابى طالب (عليه السلام) با عمامه بيرون آمد، در حالى كه پيراهنش را به خود پيچيده بود، پـس فـرمـود: وقـتـى جـمـله ((فـتـول عـنـهـم فـمـا انـت بـمـلوم (( نـازل شـد، احـدى از مـا نـمـانـد مـگـر آن كـه يـقـيـن كـرد كـه عـذاب خـواهـد آمـد، چـون رسول خدا (صلّى اللّه عليه وآله وسلّم) ماءمور شده بود از بين امت بيرون شود، ولى همين كـه ايـن جـمـله نـازل شـد: ((و ذكر فان الذكرى تنفع المؤ منين (( دلهايمان آرام گرفت ، چون معناى اين جمله اين است كه : با قرآن ، كسانى را كه از بين قومت به تو ايمان آورده انـد مـوعـظـه كـن ، كـه مـوعـظـه بـه حـال مـؤمـنـيـن سـود مـى دهـد ـ نقل از كلبى.
در مـجـمـع البيان مى گويد: با اسنادى، از مجاهد روايت شده كه گفت: روزى على بن ابى طالب «عليه السلام» با عمامه بيرون آمد، در حالى كه پيراهنش را به خود پيچيده بود. پـس فـرمـود: وقـتـى جـمـله «فَـتَـوَلّ عَـنـهُـم فَـمَـا أنـتَ بِـمَـلُوم» نـازل شـد، احـدى از مـا نـمـانـد مـگـر آن كـه يـقـيـن كـرد كـه عـذاب خـواهـد آمـد. چـون رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، مأمور شده بود از بين امت بيرون شود. ولى همين كـه ايـن جـمـله نـازل شـد: «وَ ذَكّر فَإنّ الذّكرَى تَنفَعُ المُؤمِنِين»، دل هايمان آرام گرفت. چون معناى اين جمله، اين است كه: با قرآن، كسانى را كه از بين قومت به تو ايمان آورده انـد، مـوعـظـه كـن، كـه مـوعـظـه بـه حـال مـؤمـنـاـن سـود مـى دهـد ـ نقل از كلبى.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۸۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۸۶ </center>
مـؤلف : ايـن روايت را الدر المنثور از كلبى و نيز نظير آن را از ابن راهويه و همچنين ابن مـردويـه ، از رسـول خـدا (صـلّى اللّه عـليـه و آله وسـلّم ) نـقـل كـرده . و در تـوحـيد به سند خود از ابن ابى عمير روايت كرده كه گفت : به حضرت ابـى الحـسـن مـوسـى بـن جـعـفـر (عـليـهـمـاالسـلام ) عـرضـه داشـتـم : مـعـنـاى ايـن حـديـث رسـول خـدا (صـلّى اللّه عـليـه و آله وسـلّم ) كـه فـرمـوده : ((اعـمـلوا فكل ميسر لما خلق له : عمل كنيد كه هر كس براى هر چه خلق شده ، رسيدن به آن غرض را بـرايـش آسـان كـرده انـد(( چـيـسـت ؟


فرمود: خداى عزّوجلّ جن و انس را آفريد براى اينكه بـنـدگـى اش كنند، و نيافريده كه نافرمانى اش كنند، چون خودش فرموده : ((و ما خلقت الجـن و الانـس الا ليـعـبـدون (( پـس وقـتى خداى تعالى همه را براى اين غرض مقدس خلق كـرده ، قـطـعـا هـر كس مى تواند به آن هدف برسد، پس ‍ واى بر كسى كه كورى را بر هدايت ترجيح داده ، آن را انتخاب كند.
مـؤلف: ايـن روايت را، الدرّ المنثور، از كلبى و نيز نظير آن را از ابن راهويه و همچنين ابن مـردويـه، از رسـول خـدا «صـلّى اللّه عـليـه و آله و سـلّم» نـقـل كـرده.  


و در عـلل الشـرايـع بـه سـنـد خـود از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: روزى حـسـيـن بـن عـلى (عـليـه السـلام ) بـيـن اصـحـابش آمد و فرمود: خداى عزّوجلّ خلق را نيافريد مگر براى اينكه او را بشناسند، چون اگر او را بشناسند، عبادتش هم مى كنند، و اگر عبادتش كنند، به وسيله عبادت او از پرستش غير او بى نياز مى شوند.
و در تـوحـيد، به سند خود، از ابن ابى عمير روايت كرده كه گفت: به حضرت ابـى الحـسـن مـوسـى بـن جـعـفـر «عـليـهـمـا السـلام» عـرضـه داشـتـم: مـعـنـاى ايـن حـديـث رسـول خـدا «صـلّى اللّه عـليـه و آله و سـلّم» كـه فـرمـوده: «إعـمَـلُوا فَكُلّ ميسّر لِمَا خُلِقَ لَهُ: عمل كنيد، كه هر كس براى هرچه خلق شده، رسيدن به آن غرض را بـرايـش آسـان كـرده انـد» چـيـسـت؟


و نـيـز در هـمـان كـتـاب بـه سند خود از ابى بصير روايت كرده كه گفت : من از امام صادق (عـليـه السـلام) از كلام خداى عزّوجلّ پرسيدم كه مى فرمايد ((و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون ((، فرمود: آنان را آفريد تا امر به عبادتشان كند.
فرمود: خداى عزّوجلّ، جنّ و انس را آفريد براى اين كه بـنـدگـى اش كنند، و نيافريده كه نافرمانى اش كنند. چون خودش فرموده: «وَ مَا خَلَقتُ الجِـنّ وَ الإنـسَ إلّا لِيـَعـبُـدُون». پـس وقـتى خداى تعالی، همه را براى اين غرض مقدس خلق كـرده، قـطـعـا هـر كس مى تواند به آن هدف برسد. پس واى بر كسى كه كورى را بر هدايت ترجيح داده، آن را انتخاب كند.


مـؤلف : قـمـى هـم در تـفـسـير خود اين حديث را آورده ، اما نه سندش را ذكر كرده و نه نام مـبـارك امـام را. و در تفسير آيه شريفه ، بيانى گذشت كه معناى اين روايات را روشن مى سـازد، زيـرا در آنـجا گفتيم غرضهايى كه در خلقت است - يعنى تكليف و عبادت و معرفت ـ اغراضى است كه هر يك از ديگرى حاصل مى شود.
و در عـلل الشـرايـع، بـه سـنـد خـود، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه فرمود: روزى حـسـيـن بـن عـلى «عـليـه السـلام» بـيـن اصـحـابش آمد و فرمود: خداى عزّوجلّ، خلق را نيافريد، مگر براى اين كه او را بشناسند. چون اگر او را بشناسند، عبادتش هم مى كنند، و اگر عبادتش كنند، به وسيله عبادت او، از پرستش غير او بى نياز مى شوند.
 
و نـيـز در هـمـان كـتـاب، بـه سند خود، از ابى بصير روايت كرده كه گفت: من از امام صادق «عـليـه السـلام»، از كلام خداى عزّوجلّ پرسيدم كه مى فرمايد: «وَ مَا خَلَقتُ الجِنّ وَ الإنسَ إلّا لِيَعبُدُون». فرمود: آنان را آفريد تا امر به عبادتشان كند.
 
مـؤلف: قـمـى هـم، در تـفـسـير خود، اين حديث را آورده، اما نه سندش را ذكر كرده و نه نام مـبـارك امـام را. و در تفسير آيه شريفه، بيانى گذشت كه معناى اين روايات را روشن مى سـازد. زيـرا در آن جا گفتيم: غرض هايى كه در خلقت است - يعنى تكليف و عبادت و معرفت ـ اغراضى است كه هر يك از ديگرى حاصل مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۸۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۸۷ </center>
و در تفسير عياشى از يعقوب بن سعيد از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه گفت : از آن جـنـاب از مـعـنـاى ايـن كـلام خـدا پـرسيدم كه مى فرمايد ((و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون (( فرمود: بندگان را براى عبادت آفريد. پرسيدم آخر در آيه ((و لا يزالون مـخـتلفين الا من رحم ربك و لذلك خلقهم (( مى فرمايد آنان را براى رحمت آفريدم فرمود اين كه تو خواندى بعد از آن آيه نازل شد.


مـؤلف : يـعـنـى آيـه ((و لا يـزالون ...((، بـعـد از آيـه ((و مـا خـلقـت ...(( نازل شده ، و امام خواسته است بفرمايد آيه ((و ما خلقت ...(( نسخ شده . و در تفسير قمى ، در حديثى ديگر نيز آمده كه آيه مذكور با آيه ((و لا يزالون ...(( نسخ شده . و مراد از ايـن نـسـخ ، بيان و رفع ابهام است ، نه نسخ اصطلاحى ، چون نسخ در كلام ائمه (عليهم السلام ) به معناى بيان و رفع ابهام بسيار آمده ، همچنان كه در تفسير آيه ((ما ننسخ من ايه او ننسها...(( به اين معنا اشاره كرديم.
و در تفسير عياشى، از يعقوب بن سعيد، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه گفت: از آن جـنـاب، از مـعـنـاى ايـن كـلام خـدا پـرسيدم كه مى فرمايد: «وَ مَا خَلَقتُ الجِنّ وَ الإنسَ إلّا لِيَعبُدُون». فرمود: بندگان را براى عبادت آفريد. پرسيدم: آخر در آيه «وَ لَا يَزَالُونَ مُـخـتَلِفِين إلّا مَن رَحِمَ رَبّكَ وَ لِذَلِكَ خَلَقَهُم» مى فرمايد: آنان را براى رحمت آفريدم. فرمود: اين كه تو خواندى، بعد از آن آيه نازل شد.
 
مـؤلف: يـعـنـى آيـه «وَ لَا يَـزَالُون...»، بـعـد از آيـه «وَ مَـا خَـلَقـتُ...» نازل شده، و امام خواسته است بفرمايد: آيه «وَ مَا خَلَقتُ...» نسخ شده.  
 
و در تفسير قمى، در حديثى ديگر نيز آمده كه آيه مذكور، با آيه «وَ لَا يَزَالُون...» نسخ شده. و مراد از ايـن نـسـخ، بيان و رفع ابهام است. نه نسخ اصطلاحى. چون نسخ در كلام ائمه «عليهم السلام»، به معناى بيان و رفع ابهام بسيار آمده. همچنان كه در تفسير آيه «مَا نَنسَخ مِن آيَةٍ أو نُنسِهَا...»، به اين معنا اشاره كرديم.


و مـراد امـام (عـليـه السـلام ) اين بوده كه غرض اعلاى از خلقت ، رحمت خاص الهى است كه تـنـهـا بـه وسيله عبادت حاصل مى شود، و سعادتى است خاص كه از راه معرفت بدست مى آيد.
و مـراد امـام «عـليـه السـلام» اين بوده كه غرض اعلاى از خلقت، رحمت خاص الهى است، كه تـنـهـا بـه وسيله عبادت حاصل مى شود، و سعادتى است خاص كه از راه معرفت به دست مى آيد.


و در تـهـذيـب بـه سند خود از سدير روايت كرده كه گفت : به امام صادق (عليه السلام ) عـرضـه داشـتـم : انـسـان در طلب رزق چه مقدار وظيفه دارد؟ فرمود: همين كه در مغازه ات را باز كنى ، و بساطت را پهن نمائى وظيفه ات را انجام داده اى . الحمد للّه رب العالمين
و در تـهـذيـب، بـه سند خود، از سدير روايت كرده كه گفت: به امام صادق «عليه السلام» عـرضـه داشـتـم: انـسـان در طلب رزق چه مقدار وظيفه دارد؟ فرمود: همين كه در مغازه ات را باز كنى، و بساطت را پهن نمایى، وظيفه ات را انجام داده اى. الحمد للّه ربّ العالَمين.




۱۴٬۱۶۴

ویرایش