گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۲: خط ۲۲:
و كسانى را كه راه يافته اند، هدايتشان را بيشتر مى كند و از مراحل تقوا، آنچه را كه اهليت آن را دارند، به ايشان مى دهد (۱۷).
و كسانى را كه راه يافته اند، هدايتشان را بيشتر مى كند و از مراحل تقوا، آنچه را كه اهليت آن را دارند، به ايشان مى دهد (۱۷).


آيا اين كفار منتظر آنند كه قيامت ناگهانى بيايد، آن وقت ايمان آورند، اينك علامت هاى آن آمده، ايمان بياورند و اما خود قيامت، اگر بيايد، ديگر كجا مى توانند به خود آيند و از تذكر خود بهره مند شوند (۱۸).
آيا اين كفار منتظر آنند كه قيامت ناگهانى بيايد، آن وقت ايمان آورند، اينك علامت هاى آن آمده، ايمان بياورند و اما خود قيامت، اگر بيايد، ديگر كجا مى توانند به خود آيند و از تذكر خود بهره مند شوند(۱۸).


پس بدان كه هيچ معبودى جز او نيست و براى گناه خود و مؤمنان و مؤمنات استغفار كن، كه خدا به سكونت و انتقال شما آگاه است (۱۹).
پس بدان كه هيچ معبودى جز او نيست و براى گناه خود و مؤمنان و مؤمنات استغفار كن، كه خدا به سكونت و انتقال شما آگاه است (۱۹).
خط ۴۲: خط ۴۲:
چطور است حالشان وقتى كه ملائكه جانشان را مى گيرند و به صورت و پشتشان مى كوبند (۲۷).
چطور است حالشان وقتى كه ملائكه جانشان را مى گيرند و به صورت و پشتشان مى كوبند (۲۷).


و براى اين مى كوبند كه همواره دنبال چيزى هستند كه خدا را به خشم مى آورد و از هرچه مايه خشنودى خدا است، كراهت دارند، خدا هم اعمالشان را بى نتيجه و اجر كرد (۲۸
و براى اين مى كوبند كه همواره دنبال چيزى هستند كه خدا را به خشم مى آورد و از هرچه مايه خشنودى خدا است، كراهت دارند، خدا هم اعمالشان را بى نتيجه و اجر كرد (۲۸)


بلكه اين بيماردلان پنداشته اند كه خدا كينه هاى درونى شان را بيرون نمى كند (۲۹).
بلكه اين بيماردلان پنداشته اند كه خدا كينه هاى درونى شان را بيرون نمى كند (۲۹).
خط ۵۵: خط ۵۵:


سياق اين آيات طبق سياق آيات قبلى جريان يافته و در آن متعرض حال كسانى شده كه منافق و بيمار دلند، و بعد از ايمان به كفر برمى گردند.
سياق اين آيات طبق سياق آيات قبلى جريان يافته و در آن متعرض حال كسانى شده كه منافق و بيمار دلند، و بعد از ايمان به كفر برمى گردند.
((و منهم من يستمع اليك حتى اذا خرجوا من عندك قالوا للذين اوتوا العلم ما ذا قال انفا...((
«'''و منهم من يستمع اليك حتى اذا خرجوا من عندك قالوا للذين اوتوا العلم ما ذا قال انفا...«'''»:
 
كلمه ((آنفا(( اسم فاعل است كه بنا بر ظرفيت منصوب شده . ممكن هم هست نصب آن از اين جهت باشد كه مفعول فيه قرار گرفته و معناى آن ((لحظه اى قبل از اين لحظه (( است . بعضى گفته اند: معناى ((آنفا(( همين ساعت است . به هر حال اين كلمه از واژه ((انف : بينى (( گرفته شده .
كلمه ((آنفا(( اسم فاعل است كه بنا بر ظرفيت منصوب شده . ممكن هم هست نصب آن از اين جهت باشد كه مفعول فيه قرار گرفته و معناى آن ((لحظه اى قبل از اين لحظه (( است . بعضى گفته اند: معناى ((آنفا(( همين ساعت است . به هر حال اين كلمه از واژه ((انف : بينى (( گرفته شده .
و ضمير در جمله ((و منهم من يستمع اليك (( به كفار برمى گردد. و مراد از گوش دادنشان به رسول خدا گوش دادن به قرآن خواندن آن جناب و بياناتى است كه در اصول معارف و احكام دين داشته .
و ضمير در جمله ((و منهم من يستمع اليك (( به كفار برمى گردد. و مراد از گوش دادنشان به رسول خدا گوش دادن به قرآن خواندن آن جناب و بياناتى است كه در اصول معارف و احكام دين داشته .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۵۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۵۶ </center>
((حتى اذا خرجوا من عندك (( - ضمير در ((خرجوا(( به كلمه ((من : كسى كه (( بر مى گردد و اگر آن را جمع آورده ، به اعتبار معناى آن است ، همچنان كه اگر ((يستمع (( را مفرد آورده به اعتبار لفظ آن است . و استفهام در جمله ((ما ذا قال انفا(( به قول بعضى براى به دست آوردن حقيقت مطلب است ، چون آنها غرق در كبر و غرور و پيروى هواهاى خود بودند و اين هواها نمى گذاشت سخن حق را بفهمند، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((فمال هولاء القوم لا يكادون يفقهون حديثا((. بعضى هم گفته اند: استفهام به منظور استهزاء است . بعضى گفته اند: براى تحقير است ، تو گويى سخن حق در نظرشان پر از اباطيل بوده و اصلا معناى درستى نداشته . و براى هر يك از اين سه قول وجهى است .
«'''حتى اذا خرجوا من عندك'''» - ضمير در ((خرجوا(( به كلمه ((من : كسى كه (( بر مى گردد و اگر آن را جمع آورده ، به اعتبار معناى آن است ، همچنان كه اگر ((يستمع (( را مفرد آورده به اعتبار لفظ آن است .  
((اولئك الذين طبع اللّه على قلوبهم (( - اين جمله در مقام معرفى كفار است ، و جمله ((و اتبعوا اهواءهم (( تعريفى ديگر و به منزله عطف تفسير است براى تعريف اول و از آن بر مى آيد كه در حقيقت معناى پيروى هواها، امارت و فرماندهى طبع بر قلب و عقل است ، پس قلبى كه محكوم طبع نبوده و بر طهارت فطرى و اصلى خود باقى مانده باشد، در فهم معارف دينى و حقائق الهى درنگى ندارد.
 
و استفهام در جمله ((ما ذا قال انفا(( به قول بعضى براى به دست آوردن حقيقت مطلب است ، چون آنها غرق در كبر و غرور و پيروى هواهاى خود بودند و اين هواها نمى گذاشت سخن حق را بفهمند، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((فمال هولاء القوم لا يكادون يفقهون حديثا((. بعضى هم گفته اند: استفهام به منظور استهزاء است . بعضى گفته اند: براى تحقير است ، تو گويى سخن حق در نظرشان پر از اباطيل بوده و اصلا معناى درستى نداشته . و براى هر يك از اين سه قول وجهى است .
 
«'''اولئك الذين طبع اللّه على قلوبهم'''» - اين جمله در مقام معرفى كفار است ، و جمله ((و اتبعوا اهواءهم (( تعريفى ديگر و به منزله عطف تفسير است براى تعريف اول و از آن بر مى آيد كه در حقيقت معناى پيروى هواها، امارت و فرماندهى طبع بر قلب و عقل است ، پس قلبى كه محكوم طبع نبوده و بر طهارت فطرى و اصلى خود باقى مانده باشد، در فهم معارف دينى و حقائق الهى درنگى ندارد.
<span id='link239'><span>
<span id='link239'><span>


۱۴٬۲۰۵

ویرایش