۱۴٬۲۰۵
ویرایش
خط ۲۶۳: | خط ۲۶۳: | ||
==حكايت سخن كفار در استبعاد معاد == | ==حكايت سخن كفار در استبعاد معاد == | ||
يَقُولُونَ أَ ءِنَّا لَمَرْدُودُونَ فى الحَْافِرَةِ | «'''يَقُولُونَ أَ ءِنَّا لَمَرْدُودُونَ فى الحَْافِرَةِ'''»: | ||
اين | |||
اين آيه، اخبار و حكايت گفتار آنان در دنيا است، كه از در استبعاد مى گفتند: مگر ممكن است كه ما دوباره برگرديم. مى خواهد اشاره كند به اين كه اين ها كه در قيامت قلوبشان اضطراب و ديدگانشان خشوع دارد، همان هايند كه در دنيا، «بعث» را منكر بودند و تا در دنيا بودند، چنين و چنان مى گفتند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۰۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۰۱ </center> | ||
و | و كلمۀ «حَافِرَه» - به طورى كه گفته اند - به معناى اول و ابتداى هر چيز است و استفهام در آيه، انكارى است و منشأ آن، استبعاد است و معنايش اين است كه اين طايفه مى گويند: آيا ما راستى راستى بعد از مرگ به حالت اولمان - كه همان حالت زندگى است - بر مى گرديم؟ | ||
بعضى هم گفته اند: اين | |||
و بعضى گفته اند: «حافره»، به معناى محفوره است و محفوره، زمين قبر است. و معناى جمله اين است كه: آيا ما بعد از مُردن، از قبورمان بر مى گرديم و زنده مى شويم؟! | |||
اين | |||
قَالُوا تِلْك إِذاً كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ | بعضى هم گفته اند: اين آيه، از اعتراف كفّار به مسأله مبعوث شدن در قيامت خبر مى دهد و كلام، كلام كفّار بعد از زنده شدن است، و استفهامشان از روى تعجب است. گويا وقتى زنده مى شوند و مى بينند آنچه را كه مى بينند، تعجب نموده، صحنه را عجيب و غريب دانسته، مى پرسند: «راستى اين مایيم كه بعد از مُردن، زنده شده ايم»، و اين معناى خوبى است، اگر با ظاهر سياق مخالف نباشد. | ||
«'''ءَإذَا كُنَّا عِظاماً نخِرَةً'''»: | |||
اين جمله، تكرار همان استفهام و تأكيد آن است. وقتى زنده شدن بعد از مرگ عجيب باشد، با پوسيده شدن استخوان ها و تفرّق اجزاء، عجيب تر است. و كلمۀ «نَخَر» - به دو فتحه - به معناى پوسيده شدن و متلاشى گشتن است. گفته مى شود: «نَخَر العَظم - ينخر - نخراً»، و اسم فاعل آن، هم «ناخر» مى آيد و هم «نخر». | |||
«'''قَالُوا تِلْك إِذاً كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ'''»: | |||
كلمۀ «تِلكَ» اشاره است به معناى رجعتى كه از جملۀ «لَمَردُودُونَ فِى الحَافِرَة» استفاده مى شود. و كلمۀ «كَرّة»، هم به معناى رجعت و برگشتن است، و اگر برگشتن را «خاسره» خوانده، يا از باب مجازگويى است و «خاسر حقيقى»، صاحب كرّه و برگشت است؛ و يا اين كه كلمۀ «خَاسِرَة»، به معناى صاحب خسران است، و به هر حال معناى عبارت، اين است كه گفتند: اين رجعت - يعنى بر گشتن بعد از مرگ به سوى زندگى - رجعتى است كه براى صاحبش خسران آور است، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۰۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۰۲ </center> | ||
سخنانى باشد كه | سخنانى باشد كه كفّار در دنيا، آن را به منظور استهزاء گفته باشند و به همين جهت بوده كه قرآن كريم، سياق را تغيير داده، فرمود: «قَالُوا تِلكَ إذاً...»، چون قبلا فرموده بود: مى گويند: «ءَإنّا لَمَردُودُونَ...»، و امّا بنابر اين كه جملۀ مزبور، حكايت گفتارى باشد كه كفّار در روز قيامت آن را مى گويند، در آن صورت انگيره شان اظهار حسرت و نفرت است. | ||
فَإِنمَا هِىَ زَجْرَةٌ | |||
«'''فَإِنمَا هِىَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُم بِالساهِرَةِ'''»: | |||
ضمير ((هى '''» به كلمه «'''كره '''» بر مى گردد. و بعضى گفته اند: به كلمه «'''رادفه '''» كه منظور از آن نفخه دوم است بر مى گردد، و كلمه «'''زجر'''» به معناى طرد كردن كسى با آواز و نهيب است ، و اگر نفخه دوم را زجره خوانده ، از اين جهت بوده كه انسان با اين نهيب از نشاه مرگ به نشاه حيات ، و از باطن زمين به روى زمين منتقل مى شود، و كلمه «'''اذا'''» فجائيه است ، يعنى معناى «'''ناگاه و ناگهان '''» را مى دهد، و كلمه «'''ساهره '''» به معناى زمين هموار، و يا زمين خالى از گياه است . | ضمير ((هى '''» به كلمه «'''كره '''» بر مى گردد. و بعضى گفته اند: به كلمه «'''رادفه '''» كه منظور از آن نفخه دوم است بر مى گردد، و كلمه «'''زجر'''» به معناى طرد كردن كسى با آواز و نهيب است ، و اگر نفخه دوم را زجره خوانده ، از اين جهت بوده كه انسان با اين نهيب از نشاه مرگ به نشاه حيات ، و از باطن زمين به روى زمين منتقل مى شود، و كلمه «'''اذا'''» فجائيه است ، يعنى معناى «'''ناگاه و ناگهان '''» را مى دهد، و كلمه «'''ساهره '''» به معناى زمين هموار، و يا زمين خالى از گياه است . | ||
و اين دو آيه در مقام جواب از استبعادى است كه از جمله «'''ءانا لمردودون ...'''» نسبت به قيامت استفاده مى شود، و معناى آن اين است كه براى ما دشوار نيست كه ايشان را بعد از مردن زنده كنيم ، و دوباره به زندگى برگردانيم ، براى اينكه برگشتن آنان - و يا به قول آن مفسر ديگر نفخه دوم - بيش از «'''زجره واحده '''» موونه ندارد، به محضى كه آن زجره محقق شود، ناگهان همه زنده گشته و روى زمينى تخت و يا بى آب و علف قرار خواهند گرفت ، با اينكه لحظه قبل از آن مرده و در شكم زمين بودند. | و اين دو آيه در مقام جواب از استبعادى است كه از جمله «'''ءانا لمردودون ...'''» نسبت به قيامت استفاده مى شود، و معناى آن اين است كه براى ما دشوار نيست كه ايشان را بعد از مردن زنده كنيم ، و دوباره به زندگى برگردانيم ، براى اينكه برگشتن آنان - و يا به قول آن مفسر ديگر نفخه دوم - بيش از «'''زجره واحده '''» موونه ندارد، به محضى كه آن زجره محقق شود، ناگهان همه زنده گشته و روى زمينى تخت و يا بى آب و علف قرار خواهند گرفت ، با اينكه لحظه قبل از آن مرده و در شكم زمين بودند. |
ویرایش