تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۳۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


وصف الحال سه صنف از مردم: اصرار كنندگان برباطل ، متزلزلان در راه حق و مؤمنان
==توصیف حال سه صنف از مردم: اصرار كنندگان بر باطل، متزلزلان در راه حق و مؤمنان==


اين آيات اصنافى از مردم را معرفى مى كند و مى فرمايد: بعضى مصر بر باطل ، و مجادله كنند، در برابر حقند، و بعضى درباره حق متزلزل اند، و بعضى ديگر مؤمن اند. و درباره هر صنفى وصف الحالى ذكر مى كند: دسته اول و دوم را گمراه دانسته و گمراهيشان را بيان مى كند و از بدى سرانجامشان خبر مى دهد، و صنف سوم را راه يافته در دنيا، و متنعم در آخرت مى داند.
اين آيات، اصنافى از مردم را معرفى مى كند و مى فرمايد: بعضى مصرّ بر باطل، و مجادله كنند، در برابر حقّ اند، و بعضى درباره حق متزلزل اند، و بعضى ديگر مؤمن اند. و درباره هر صنفى، وصف الحالى ذكر مى كند: دسته اول و دوم را گمراه دانسته و گمراهی شان را بيان مى كند و از بدى سرانجامشان خبر مى دهد، و صنف سوم را راه يافته در دنيا، و متنعم در آخرت مى داند.


«'''وَ مِنَ النَّاسِ مَن يجَادِلُ فى اللَّهِ بِغَيرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كلَّ شيْطانٍ مَّرِيدٍ'''»:
«'''وَ مِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فى اللَّهِ بِغَيرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شيْطانٍ مَرِيدٍ'''»:


كلمه ((مريد(( به معناى پليد است . و بعضى گفته اند: به معناى كسى است كه يكسره و به كلى فاسد و از خير عارى باشد. و ((مجادله در خدا بدون علم (( به معناى اين است كه در مسائلى كه برگشتش به صفات و افعال خدا باشد سخنانى بر اساس جهل و بدون علم بزنند و درباره آن اصرار هم بورزند.
كلمۀ «مَريد»، به معناى پليد است. و بعضى گفته اند: به معناى كسى است كه يكسره و به كلّى فاسد و از خير عارى باشد. و «مجادله در خدا بدون علم»، به معناى اين است كه در مسائلى كه برگشتش به صفات و افعال خدا باشد، سخنانى بر اساس جهل و بدون علم بزنند و درباره آن اصرار هم بورزند.


«'''و يتبع كل شيطان مريد'''» - اين جمله بيان مسلك مشركين در اعتقاد و عمل است ، همچنانكه جمله قبلى بيان مسلك ايشان در حرف زدن بود، گويى كه فرموده : بعضى از مردم درباره خدا بدون علم حرف مى زنند و بر جهل خود اصرار هم مى ورزند و به هر باطلى معتقد شده ، به آن عمل هم مى كنند، و چون شيطان محرك و هادى آدميان به سوى باطل است پس در حقيقت اين گونه اشخاص به اغواى شيطان متمايل به وى شده اند، و در هر اعتقاد و عمل او را پيروى مى كنند.
«'''وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيطَانٍ مَرِيد'''» - اين جمله، بيان مسلك مشركان در اعتقاد و عمل است، همچنان كه جمله قبلى بيان مسلك ايشان در حرف زدن بود، گويى كه فرموده: بعضى از مردم درباره خدا بدون علم حرف مى زنند و بر جهل خود اصرار هم مى ورزند و به هر باطلى معتقد شده، به آن عمل هم مى كنند، و چون شيطان محرك و هادى آدميان به سوى باطل است، پس در حقيقت اين گونه اشخاص به اغواى شيطان متمايل به وى شده اند، و در هر اعتقاد و عمل او را پيروى مى كنند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۸۴ </center>
در آيه شريفه پيروى شيطان به جاى اعتقاد و عمل به كار رفته ، تا دلالت كند بر چگونگى و حقيقت مطلب و در نتيجه زمينه فراهم شود براى آيه بعدى كه مى فرمايد: ((شيطان از طريق بهشت گمراهش مى كند، و به سوى عذاب آتش رهنمون مى شود((
در آيه شريفه، پيروى شيطان به جاى اعتقاد و عمل به كار رفته، تا دلالت كند بر چگونگى و حقيقت مطلب و در نتيجه زمينه فراهم شود براى آيه بعدى كه مى فرمايد: «شيطان از طريق بهشت گمراهش مى كند، و به سوى عذاب آتش رهنمون مى شود».


و اگر فرمود: ((و يتبع كل شيطان (( و نفرمود ((و يتبع الشيطان المريد(( كه همان ابليس باشد، براى اين است كه دلالت كند بر اينكه شيطان انواع و اقسام و فنونى از ضلالت را دارد، چون ابواب باطل مختلف است ، و بر هر بابى شيطانى ،از قبيل ابليس ، و ذريه اش و شيطانهايى از آدميان هستند كه به سوى ضلالت دعوت مى كنند، و اولياى گمراهشان از ايشان تقليد و پيروى مى كنند، هر چند كه تمامى تسويلات ، و وسوسه هاى آنان منتهى به استاد همه شان ابليس ملعون مى شود.
و اگر فرمود: «و يَتَّبِعُ كُلَّ شَيطَانٍ» و نفرمود «وَ يَتَّبِعُ الشَّيطَان المَرِيد» كه همان ابليس باشد، براى اين است كه دلالت كند بر اين كه شيطان انواع و اقسام و فنونى از ضلالت را دارد. چون ابواب باطل مختلف است، و بر هر بابى شيطانى، از قبيل ابليس، و ذرّيه اش و شيطان هايى از آدميان هستند كه به سوى ضلالت دعوت مى كنند، و اولياى گمراهشان از ايشان تقليد و پيروى مى كنند، هرچند كه تمامى تسويلات، و وسوسه هاى آنان منتهى به استاد همه شان ابليس ملعون مى شود.


و جمله ((و يتب ع كل شيطان (( در عين حال كنايه از اين نيز هست كه گمراهان در پيروى باطل به جايى نمى رسند كه توقف كنند، براى اينكه استعداد پذيرش حق در آنها كشته شده ، و قلبشان مطبوع بر باطل گشته . و خلاصه جمله مذكور به كنايه معنايلا را مى رساند كه آيه ((و ان يروا سبيل الرشد لا يتخذوه سبيلا و ان يروا سبيل الغى يتخذوه سبيلا(( در مقام بيان آن است .
و جملۀ «وَ يَتَّبِعُ كُلّ شَيطَانٍ» در عين حال، كنايه از اين نيز هست كه گمراهان در پيروى باطل به جايى نمى رسند كه توقف كنند. براى اين كه استعداد پذيرش حق در آن ها كشته شده، و قلبشان مطبوع بر باطل گشته. و خلاصه جمله مذكور، به كنايه معنای «لا» را مى رساند كه آيه: «وَ إن يَرَوا سَبِيلَ الرُّشدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَ إن يَرَوا سَبِيلَ الغَىِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً» در مقام بيان آن است.


مراد از اينكه درباره رهبرى پيروى از شيطان فرمود:((كتب عليه انه من تولاه فانهيضله ...((
==مراد از اين كه درباره پيروى از شيطان فرمود: «كُتِبَ عَلَيهِ أنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَإنَّهُ يُضِلَّهُ...»==


«'''كُتِب عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يهْدِيهِ إِلى عَذَابِ السعِيرِ'''»:
«'''كُتِب عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يهْدِيهِ إِلى عَذَابِ السعِيرِ'''»: