تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:




ولى شما خواننده به خاطر داريد كه در سابق گفتيم كه حمل آيه بر خلاف ظاهرش هيچ مجوزى ندارد، و دليلى نيست كه بر آن دلالت كند و قرآن كريم به عنوان لغز و معما نازل نشده اين را هم مى دانيد كه همانطور كه در قرآن محكم و متشابه هست ، در حديث نيز هست ، و اگر كسى متشابه قرآن را به خاطر حديثى متشابه به ظاهرش باقى بگذارد، در حقيقت متشابه قرآن را به متشابه حديث رد كرده ، در حالى كه ما ماءموريم متشابه قرآن را به محكم قرآن رد كنيم .
ولى شما خواننده به خاطر داريد كه در سابق گفتيم كه حمل آيه بر خلاف ظاهرش هيچ مجوزى ندارد، و دليلى نيست كه بر آن دلالت كند و قرآن كريم به عنوان لغز و معما نازل نشده. اين را هم مى دانيد كه همان طور كه در قرآن محكم و متشابه هست، در حديث نيز هست. و اگر كسى متشابه قرآن را به خاطر حديثى متشابه به ظاهرش باقى بگذارد، در حقيقت متشابه قرآن را به متشابه حديث رد كرده، در حالى كه ما مأموريم متشابه قرآن را، به محكم قرآن رد كنيم.


علاوه بر اين عمل كردن به ظاهر اينگونه روايات، و آن را بر ظاهر كتاب حكومت دادن ، اشكال ديگرى دارد و آن اين است كه اين روايات اخبار آحاداند نه متواتر و قطعى الصدور، و خبرى كه چنين وضعى دارد حتى اگر از حيث سند خبر به اصطلاح صحيح هم باشد، معذلك دليلى بر حجيت لازم دارد كه به حكم آن دليل شارع حجيت را براى آن جعل و يا امضاء كرده باشد و در علم اصول روشن شده و به حد بداهت رسيده كه معنا ندارد شارع خبر واحد را در غير احكام دينى، يعنى در معارف اعتقادى و موضوعات خارجى حجت كند.
علاوه بر اين، عمل كردن به ظاهر اين گونه روايات، و آن را بر ظاهر كتاب حكومت دادن، اشكال ديگرى دارد و آن، اين است كه اين روايات اخبار آحادند، نه متواتر و قطعى الصدور، و خبرى كه چنين وضعى دارد، حتى اگر از حيث سند خبر به اصطلاح صحيح هم باشد، معذلك دليلى بر حجيت لازم دارد كه به حكم آن دليل، شارع حجيت را براى آن جعل و يا امضاء كرده باشد و در علم اصول روشن شده و به حدّ بداهت رسيده كه معنا ندارد شارع خبر واحد را در غير احكام دينى، يعنى در معارف اعتقادى و موضوعات خارجى حجت كند.


بله اگر خبر به حد تواتر رسيده باشد، و يا قرائنى قطعى همراه داشته باشد، مثل اينكه از امام شخصا شنيده شده باشد، حجت است ، هر چند در احكام نباشد، چون دليلى كه امام را معصوم مى داند،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۸۴ </center>
بعينه دليل بر اين است كه امام اين مطلب را به من كه شنونده از شخص ‍ اويم دروغ نگفته ، و همه اينها مسائلى است كه در اصول حلاجى شده و به ثبوت رسيده ، اگر كسى بخواهد بايد بدانجا مراجعه كند.
بله اگر خبر به حد تواتر رسيده باشد، و يا قرائنى قطعى همراه داشته باشد، مثل اين كه از امام شخصا شنيده شده باشد، حجت است، هر چند در احكام نباشد، چون دليلى كه امام را معصوم مى داند، بعينه دليل بر اين است كه امام اين مطلب را به من كه شنونده از شخص اويم، دروغ نگفته، و همه اين ها مسائلى است كه در اصول حلاجى شده و به ثبوت رسيده. اگر كسى بخواهد، بايد بدان جا مراجعه كند.
<span id='link146'><span>
<span id='link146'><span>
==بررسى رواياتى كه در عرش موجودى جسمانى گفته اند ==
==بررسى رواياتى كه در عرش موجودى جسمانى گفته اند ==