۱۴٬۱۹۷
ویرایش
خط ۲۱۵: | خط ۲۱۵: | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
خدا نور | خدا نور آسمان ها و زمين است، نور او، همچون محفظه اى است كه در آن چراغى باشد، و چراغ در شيشه اى، شيشه اى كه گويى ستاره اى است درخشان، و آن چراغ با روغن زيتى صاف روشن باشد، كه از درخت پر بركت زيتون (سرزمين مقدس) گرفته شده باشد، نه زيتون شرقى و نه غربى. در نتيجه، آن چنان صاف و قابل احتراق باشد كه نزديك است خود به خود بسوزد، هر چند كه آتش بدان نرسد، و معلوم است كه چنين چراغى، نورش دو چندان و نورى بالاى نور است. خدا هر كه را خواهد، به نور خويش هدايت كند و اين مَثَل ها را خدا براى مردمى مى زند كه خدا به همه چيز دانا است. (۳۵) | ||
در خانه هايى كه خدا اجازه | در خانه هايى كه خدا اجازه داده، همواره محترم و با عظمت باشند و نام وى، در هر بامداد و پسين، در آن ياد شود. (۳۶) | ||
مردانى هستند كه تجارت و | مردانى هستند كه تجارت و معامله، از ياد خدا و نماز خواندن و زكات دادن غافلشان نمى كند، و از روزى كه در اثناى آن روز دل ها و ديدگان زير و رو شود، بيم دارند. (۳۷) | ||
تا خدا بهتر از آنچه | تا خدا بهتر از آنچه كردند، پاداششان دهد و از كرم خويش افزونشان كند و خدا هر كه را بخواهد، بى حساب روزى مى دهد. (۳۸) | ||
كسانى كه | كسانى كه كافرند، اعمالشان چون سرابى است در بيابانى كه تشنه كام، آن بيابان آن را آب پندارد و چون بدان رسد، چيزى نيابد، و خدا را نزد آن يابد كه حساب او را تمام و به كمال بدهد و خدا، تند حساب است. (۳۹) | ||
يا چون ظلماتى است به دريايى | يا چون ظلماتى است به دريايى ژرف، كه موجى آن را گرفته و بالاى آن، موجى ديگر و بالاتر از آن ابرى قرار دارد، كه در چنين فرضى، ظلمت ها روى هم قرار گرفته و چون گرفتار اين ظلمت ها دست خويش را تا برابر چشم خود بلند كند، نزديك نيست كه آن را ببيند. آرى، هر كس كه خدا به وى نورى نداده، نورى ندارد.(۴۰) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۶۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۶۷ </center> | ||
تسبيح خويش دانند و خدا داند كه چه مى كنند (۴۱) | مگر ندانى هرچه در آسمان ها و زمين هست، با مرغان گشوده بال، تسبيح خدا مى كنند، همه دعا و تسبيح خويش دانند و خدا داند كه چه مى كنند. (۴۱) | ||
فرمانروايى | فرمانروايى آسمان ها و زمين، مخصوص او است و بازگشت همه به سوى خدا است. (۴۲) | ||
مگر ندانى كه خدا ابرى براند و سپس ميان آن پيوستگى دهد و سپس آن را فشرده كند و باران را بينى كه از خلال آن برون شود و از | مگر ندانى كه خدا ابرى براند و سپس ميان آن پيوستگى دهد و سپس آن را فشرده كند و باران را بينى كه از خلال آن برون شود و از كوه هايى كه در آسمان هست، تگرگى نازل كند و آن را به هر ديارى كه بخواهد، مى رساند و از هر ديارى كه بخواهد دور مى كند و نزديك باشد كه شعاع برق آن، چشم ها را بزند. (۴۳) | ||
خدا، شب و روز را به هم بدل مى كند كه در اين براى اهل بصيرت، عبرتى هست. (۴۴) | |||
خدا همه جنبندگان را از آبى | خدا همه جنبندگان را از آبى آفريده، بعضى از آن ها با شكم خويش و بعضى با دو پا و بعضى با چهار پا راه مى روند، خدا هرچه بخواهد، خلق مى كند، كه خدا به همه چيز توانا است. (۴۵) | ||
آيه هايى روشن نازل كرده ايم و خدا هر كه را | آيه هايى روشن نازل كرده ايم و خدا هر كه را بخواهد، به راه راست هدايت مى كند. (۴۶) | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
==توضیحی پیرامون آیات: «اللُه نُورُ السَّماوات وَ الأرض...»== | |||
اين | اين آيات، متضمن مقايسه مؤمنان به حقيقت ايمان با كفار است. مؤمنان را به داشتن اين امتيازات معرفى مى كند، كه به وسيله اعمال صالح هدايت يافته، و به نورى از ناحيه پروردگارشان راه يافته اند، كه ثمره اش، معرفت خداى سبحان، و سلوك و راهيابى به بهترين پاداش، و نيز به فضل خداى تعالى است، در روزى كه پرده از روى دل ها و ديده هايشان كنار مى رود. | ||
به خلاف | به خلاف كفار، كه اعمالشان ايشان را جز به سرايى بدون حقيقت راه نمى نمايد، و در ظلماتى چند طبقه و بعضى روى بعض قرار دارند، و خدا براى آنان، نورى قرار نداده، نور ديگرى هم نيست كه با آن روشن شوند. | ||
ویرایش