۱۴٬۱۸۵
ویرایش
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==بحث روايتى== | ==بحث روايتى== | ||
در الدرالمنثور است كه ابن اسحاق و ابن جرير و ابن منذر، از ابن عباس روايت كرده اند كه: عتبه و شيبه، پسران ربيعه، و ابوسفيان، پسر حرب، و نضر بن حارث، و ابوالبخترى، و اسود بن مطلب، و زمعة بن اسود، و وليد بن مغيره، و ابوجهل بن هشام، و عبداللّه بن اميه، و امية بن خلف، و عاص بن وائل، و نبيه بن حجاج، اجتماعى تشكيل داده و گفتند: بفرستيد نزد محمد، و با او گفتگو و مخاصمه كنيد، تا عذرتان موجه باشد. پس كسى را نزد آن جناب فرستادند كه اشراف قومت، اجتماعى تشكيل داده اند، تا با تو گفتگو كنند. | در الدرالمنثور است كه ابن اسحاق و ابن جرير و ابن منذر، از ابن عباس روايت كرده اند كه: | ||
عتبه و شيبه، پسران ربيعه، و ابوسفيان، پسر حرب، و نضر بن حارث، و ابوالبخترى، و اسود بن مطلب، و زمعة بن اسود، و وليد بن مغيره، و ابوجهل بن هشام، و عبداللّه بن اميه، و امية بن خلف، و عاص بن وائل، و نبيه بن حجاج، اجتماعى تشكيل داده و گفتند: بفرستيد نزد محمد، و با او گفتگو و مخاصمه كنيد، تا عذرتان موجه باشد. پس كسى را نزد آن جناب فرستادند كه اشراف قومت، اجتماعى تشكيل داده اند، تا با تو گفتگو كنند. | |||
مى گويد: پس رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» نزد ايشان رفت. گفتند: اى محمّد! ما تو را براى اين خواستيم تا عذرمان موجه شود (و آخرين حرف را به تو بزنيم)، و آن، اين است كه اگر منظورت از اين سر و صدا كه راه انداخته اى، مال دنيا است، ما از اموال خود برايت مالى گرد مى آوريم، و اگر اسم و رسم و جاه است، همگى تو را به سيادت و آقايى خود بر مى گزينيم، و اگر سلطنت و قدرت است، همه به سلطنت تو گردن مى نهيم. | مى گويد: پس رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» نزد ايشان رفت. گفتند: اى محمّد! ما تو را براى اين خواستيم تا عذرمان موجه شود (و آخرين حرف را به تو بزنيم)، و آن، اين است كه اگر منظورت از اين سر و صدا كه راه انداخته اى، مال دنيا است، ما از اموال خود برايت مالى گرد مى آوريم، و اگر اسم و رسم و جاه است، همگى تو را به سيادت و آقايى خود بر مى گزينيم، و اگر سلطنت و قدرت است، همه به سلطنت تو گردن مى نهيم. |
ویرایش