تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
<span id='link9'><span>
<span id='link9'><span>


==عرج به آسمانهاى دوم وسوم ==
==عرج به آسمان هاى دوم و سوم ==
سپس به آسمان دوم صعود كرديم ، در آنجا ناگهان به دومرد برخورديم كه شكل هم بودند، از جبرئيل پرسيدم ، اين دوتن كيانند؟ جبرئيل گفت اينان دوپسر خاله هاى تويحيى وعيسى بن مريم (عليهماالسلام )، من بر آن دوسلام كردم ، ايشان نيز بر من سلام كردند، وبرايم طلب مغفرت نموده من هم براى ايشان طلب مغفرت كردم به من گفتند مرحبا به برادر صالح وپيغمبر صالح ، در اين ميان نگاهم به ملائكه اى افتاد كه در حال خشوع بودند، خداوند چهره هايشان را آنطور كه خواسته قرار داده بود احدى از ايشان نبود مگر اينكه خداى را با صوتهاى مختلف حمد و تسبيح مى كردند.  
سپس به آسمان دوم صعود كرديم ، در آنجا ناگهان به دومرد برخورديم كه شكل هم بودند، از جبرئيل پرسيدم ، اين دوتن كيانند؟ جبرئيل گفت اينان دوپسر خاله هاى تويحيى وعيسى بن مريم (عليهما السلام)، من بر آن دو سلام كردم ، ايشان نيز بر من سلام كردند، وبرايم طلب مغفرت نموده من هم براى ايشان طلب مغفرت كردم به من گفتند مرحبا به برادر صالح وپيغمبر صالح ، در اين ميان نگاهم به ملائكه اى افتاد كه در حال خشوع بودند، خداوند چهره هايشان را آنطور كه خواسته قرار داده بود احدى از ايشان نبود مگر اينكه خداى را با صوتهاى مختلف حمد و تسبيح مى كردند.  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۱ </center>
آنگاه به آسمان سوم صعود كرديم در آنجا به مردى برخوردم كه صورتش آنقدر زيبا بود كه از هر خلق ديگرى زيباتر بود، آنچنان كه ماه شب چهارده از ستارگان زيباتر است ، از جبرئيل پرسيدم اين كيست ؟ گفت : اين برادرت يوسف است ، من بر اوسلام كردم وجهتش استغفار نمودم اوهم به من سلام كرده برايم طلب مغفرت نمود، وگفت مرحبا به پيغمبر صالح وبرادر صالح ومبعوث در زمان صالح .
آنگاه به آسمان سوم صعود كرديم در آنجا به مردى برخوردم كه صورتش آنقدر زيبا بود كه از هر خلق ديگرى زيباتر بود، آنچنان كه ماه شب چهارده از ستارگان زيباتر است ، از جبرئيل پرسيدم اين كيست ؟ گفت : اين برادرت يوسف است ، من بر اوسلام كردم وجهتش استغفار نمودم اوهم به من سلام كرده برايم طلب مغفرت نمود، وگفت مرحبا به پيغمبر صالح وبرادر صالح ومبعوث در زمان صالح .
در اين بين ملائكه اى را ديدم كه در حال خشوع بودند به همان نحوى كه در باره ملائكه آسمان دوم توصيف كردم جبرئيل همان حرفهائى را كه در آسمان دوم در معرفى من زد اينجا نيز همان را تكرار نمود ايشان هم همان عكس العمل را نشان دادند.
در اين بين ملائكه اى را ديدم كه در حال خشوع بودند به همان نحوى كه در باره ملائكه آسمان دوم توصيف كردم جبرئيل همان حرفهائى را كه در آسمان دوم در معرفى من زد اينجا نيز همان را تكرار نمود ايشان هم همان عكس العمل را نشان دادند.
<span id='link10'><span>
<span id='link10'><span>
==عروج به آسمانهاى چهارم وششم ==
==عروج به آسمانهاى چهارم وششم ==
آنگاه به سوى آسمان چهارم صعود نموديم در آنجا مردى را ديدم از جبرئيل پرسيدم اين مرد كيست ؟ گفت اين ادريس است كه خداوند به مقام بلندى رفعتش داده ، من به اوسلام كرده برايش طلب مغفرت نمودم ، اونيز جواب سلامم داد، وبرايم طلب مغفرت نمود واز ملائكه در حال خشوع همان را ديدم كه در آسمانهاى قبل ديده بوديم همه مرا و امتم را بشارت به خير دادند، به علاوه آنها در آنجا فرشته اى ديدم كه بر تخت نشسته هفتاد هزار فرشته زير فرمان داشت كه هر يك از آنها هفتاد هزار ملك زير فرمان داشتند در اينجا به خاطر مبارك رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) خطور كرد كه نكند اين همان باشد، پس جبرئيل با صيحه وفرياد به اوگفت بايست واواطاعتش نموده بپا خاست وتا قيامت همچنان خواهد ايستاد.
آنگاه به سوى آسمان چهارم صعود نموديم در آنجا مردى را ديدم از جبرئيل پرسيدم اين مرد كيست ؟ گفت اين ادريس است كه خداوند به مقام بلندى رفعتش داده ، من به اوسلام كرده برايش طلب مغفرت نمودم ، اونيز جواب سلامم داد، وبرايم طلب مغفرت نمود واز ملائكه در حال خشوع همان را ديدم كه در آسمانهاى قبل ديده بوديم همه مرا و امتم را بشارت به خير دادند، به علاوه آنها در آنجا فرشته اى ديدم كه بر تخت نشسته هفتاد هزار فرشته زير فرمان داشت كه هر يك از آنها هفتاد هزار ملك زير فرمان داشتند در اينجا به خاطر مبارك رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) خطور كرد كه نكند اين همان باشد، پس جبرئيل با صيحه وفرياد به اوگفت بايست واواطاعتش نموده بپا خاست وتا قيامت همچنان خواهد ايستاد.