تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۱: خط ۸۱:
<span id='link96'><span>
<span id='link96'><span>


==توضيحى در مورد اينكه فرمود: «لاتجزون الا ما كنتم تعملون»==
==امروز، خودِ اعمالتان، جزای اعمالتان است و بس ==
جمله ((و لا تجزون الا ما كنتم تعملون (( عطف تفسيرى است براى جمله ((فاليوم لا تظلم نفس شيئا(( و در حقيقت بيانى برهانى براى نبودن ظلم در آن روز است؛ چون دلالت مى كند بر اينكه جزاى اعمال هر صاحب عملى در آن روز خود اعمال اوست ، ديگر با چنين جزايى ظلم تصور ندارد، براى اينكه ظلم عبارت است از بيجا مصرف كردن چيزى، ولى عمل كسى را جزاى عملش قرار دادن، بى جا مصرف كردن جزا نيست، و بهتر از آن تصور ندارد، چه جزايى عادلانه تر از اينكه عين عمل كسى را مزد عملش قرار دهند؟
جملۀ «وَ لَا تُجزَونَ إلّا مَا كُنتُم تَعمَلُون»، عطف تفسيرى است براى جملۀ «فَاليَومَ لَا تُظلَمُ نَفسٌ شَيئاً»، و در حقيقت، بيانى برهانى براى نبودن ظلم در آن روز است. چون دلالت مى كند بر اين كه جزاى اعمال هر صاحب عملى، در آن روز، خودِ اعمال اوست. ديگر با چنين جزايى، ظلم تصور ندارد. براى اين كه «ظلم»، عبارت است از بی جا مصرف كردن چيزى. ولى عمل كسى را جزاى عملش قرار دادن، بى جا مصرف كردن جزا نيست، و بهتر از آن تصور ندارد. چه جزايى عادلانه تر از اين كه عينِ عمل كسى را، مزد عملش قرار دهند؟


خطابى كه در اين آيه است كه مى فرمايد: ((امروز خود اعمالتان را جزاى اعمالتان قرار مى دهند(( با اينكه روز قيامت هنوز نيامده ، از باب تمثيل قيامت و احضار آن و احضار مردمى است كه در آن هستند، و اين خود عنايتى است در كلام كه گوينده آينده را احضار كند، و با مردمى كه در آينده قرار مى گيرند، سخن بگويد.
خطابى كه در اين آيه است كه مى فرمايد: «امروز، خود اعمالتان را جزاى اعمالتان قرار مى دهند»، با اين كه روز قيامت هنوز نيامده، از باب تمثيل قيامت و احضار آن و احضار مردمى است كه در آن هستند. و اين، خود عنايتى است در كلام، كه گوينده، آينده را احضار كند، و با مردمى كه در آينده قرار مى گيرند، سخن بگويد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۹ </center>
اين است نكته خطاب ، نه آن طور كه بعضى توهم كرده اند كه : ((كلام مذكور حكايت از آينده كفار است ، و يا خطابى است كه از ناحيه خداى سبحان و يا ملائكه و يا مومنين در روز قيامت به ايشان مى شود((؛ چون احتياجى به اين توجيهات نيست، و سياق گوياى به آن معنايى است كه ما بيان كرديم.
اين است نكته خطاب. نه آن طور كه بعضى توهم كرده اند كه: «كلام مذكور، حكايت از آينده كفار است، و يا خطابى است كه از ناحيه خداى سبحان و يا ملائكه و يا مومنان، در روز قيامت، به ايشان مى شود»؛ چون احتياجى به اين توجيهات نيست، و سياق، گوياى به آن معنايى است، كه ما بيان كرديم.


و مخاطب به جمله ((و لا تجزون الا ما كنتم تعملون (( همه مردمند، چه اهل سعادت و چه اهل شقاوت ، هركس هر چه كرده چه خوب و چه بد، عين آن را جزاى عملش قرار مى دهد.
و مخاطب به جمله «وَ لا تُجزَونَ إلّا مَا كُنتُم تَعمَلُون»، همۀ مردم اند. چه اهل سعادت و چه اهل شقاوت. هر كس، هر چه كرده، چه خوب و چه بد، عين آن را جزاى عملش قرار مى دهد.
و اينكه بعضى در اين خصوص اشكال كرده اند كه : ((انحصار (الا) با عموميت ((سعدا(( و ((اشقيا(( نمى سازد، علاوه بر اين خود خداى تعالى فرموده : اءجر مومنان را به طور كامل مى دهد، و بيشتر هم مى دهد، و به فضل خود آن را دو چندان و بلكه چند برابر مى كند(( اشكالشان وارد نيست ؛ براى اينكه:


انحصارى كه در مورد آيه مورد بحث هست ، ناظر به جزاى اعمال و پاداش و كيفر آن است و آن ادله و آياتى كه دلالت دارد بر اجر چند برابر از قبيل آيه ((لهم ما يشاون فيها و لدينا مزيد(( مساءله اى است ماوراى جزا و اجر، و خارج از طور عمل است ، ما هم نخواستيم بگوييم خداوند به اهل سعادت بيش از اعمالشان چيزى نمى دهد، بلكه خواستيم بگوييم اجر همان عمل است و بس ، و اما اينكه ممكن است خداوند به فضل خود مثوباتى به اشخاصى بدهد، از محل بحث بيرون است.
و اين كه بعضى در اين خصوص اشكال كرده اند كه: «انحصار «إلّا»، با عموميت «سُعَدا» و «اشقيا» نمى سازد، علاوه بر اين، خود خداى تعالى فرموده: اجر مؤمنان را به طور كامل مى دهد، و بيشتر هم مى دهد، و به فضل خود، آن را دو چندان و بلكه چند برابر مى كند»، اشكالشان وارد نيست. براى اين كه:


بعضى از مفسرين از اشكالى كه ذكر شد، جواب داده اند به اينكه : معناى آيه شريفه اين است كه : صالح ثواب ش كم نمى شود، و طالح هم عقابش ‍ زياد نمى شود؛ چون هم كم دادن اجر صالح منافات با حكمت دارد، و هم زياد كردن عقاب طالح ، و اما زياد ثواب دادن و كمتر عقاب كردن مورد نظر آيه نيست ، و هيچ مانعى هم ندارد.
انحصارى كه در مورد آيه مورد بحث هست، ناظر به جزاى اعمال و پاداش و كيفر آن است، و آن ادله و آياتى كه دلالت دارد بر اجر چند برابر، از قبيل آيه: «لَهُم مَا يَشَاؤُنَ فِيهَا وَ لَدَينَا مَزِيدً»، مسأله اى است ماوراى جزا و اجر، و خارج از طور عمل است. ما هم نخواستيم بگوييم خداوند به اهل سعادت، بيش از اعمالشان چيزى نمى دهد، بلكه خواستيم بگوييم «اجر»، همان «عمل» است و بس. و اما اين كه ممكن است خداوند، به فضل خود، مثوباتى به اشخاصى بدهد، از محل بحث بيرون است.


و يا جواب داده اند به اينكه : مراد از جمله ((لا تجزون الا ما كنتم تعملون (( اين است كه : شما جزايى نخواهيد ديد مگر جزايى را كه از سنخ عمل خودتان است ، چه خير و چه شر.
بعضى از مفسران، از اشكالى كه ذكر شد، جواب داده اند به اين كه:  


ولى اشكالى كه در اين جواب است اين است كه : اگر مدلول آيه اين بود اصلا اشكالى وارد نمى شد، ليكن همه حرفها در اين است كه آيا آيه چنين مدلولى دارد يا نه؟
معناى آيه شريفه، اين است كه: صالح، ثوابش كم نمى شود، و طالح هم، عقابش زياد نمى شود. چون هم كم دادن اجر صالح، منافات با حكمت دارد، و هم زياد كردن عقاب طالح. و اما زياد ثواب دادن و كمتر عقاب كردن، مورد نظر آيه نيست، و هيچ مانعى هم ندارد.
 
و يا جواب داده اند به اين كه: مراد از جملۀ «لا تُجزَونَ إلّا مَا كُنتُم تَعمَلُون»، اين است كه: شما، جزايى نخواهيد ديد، مگر جزايى را كه از سنخ عمل خودتان است. چه خير و چه شرّ.
 
ولى اشكالى كه در اين جواب است، اين است كه: اگر مدلول آيه اين بود، اصلا اشكالى وارد نمى شد، ليكن همه حرف ها در اين است كه آيا آيه، چنين مدلولى دارد يا نه؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۵۰ </center>
<span id='link97'><span>
<span id='link97'><span>
==وصف و حال اصحاب الجنة در بهشت برين ==
==وصف و حال اصحاب الجنة در بهشت برين ==
«'''إِنَّ أَصحَاب الجَْنَّةِ الْيَوْمَ فى شغُلٍ فَاكِهُونَ'''»:
«'''إِنَّ أَصحَاب الجَْنَّةِ الْيَوْمَ فى شغُلٍ فَاكِهُونَ'''»: