تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۲۸: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
كلمه «آنفا»، اسم فاعل است كه بنابر ظرفيت منصوب شده. ممكن هم هست نصب آن از اين جهت باشد كه مفعول فيه قرار گرفته و معناى آن «لحظه اى قبل از اين لحظه» است. بعضى گفته اند: معناى «آنفا»، همين ساعت است. به هر حال اين كلمه، از واژه «أنف: بينى» گرفته شده. | كلمه «آنفا»، اسم فاعل است كه بنابر ظرفيت منصوب شده. ممكن هم هست نصب آن از اين جهت باشد كه مفعول فيه قرار گرفته و معناى آن «لحظه اى قبل از اين لحظه» است. بعضى گفته اند: معناى «آنفا»، همين ساعت است. به هر حال اين كلمه، از واژه «أنف: بينى» گرفته شده. | ||
و ضمير در جمله | و ضمير در جمله «وَ مِنهُم مَن يَستَمِعُ إلَيكَ»، به كفار بر مى گردد. و مراد از گوش دادنشان به رسول خدا، گوش دادن به قرآن خواندن آن جناب و بياناتى است كه در اصول معارف و احكام دين داشته. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۵۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۵۶ </center> | ||
«''' | «'''حَتّى إذَا خَرَجُوا مِن عِندِك'''» - ضمير در «خَرَجُوا»، به كلمه «مَن: كسى كه» بر مى گردد. و اگر آن را جمع آورده، به اعتبار معناى آن است، همچنان كه اگر «يَستَمِعُ» را مفرد آورده، به اعتبار لفظ آن است. | ||
و استفهام در جمله | و استفهام در جمله «مَاذَا قَالَ آنِفا»، به قول بعضى، براى به دست آوردن حقيقت مطلب است. چون آن ها غرق در كبر و غرور و پيروى هواهاى خود بودند و اين هواها نمى گذاشت سخن حق را بفهمند، همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «فَمَالِ هَؤُلاء القَومَ لا يَكَادُونَ يَفقَهُونَ حَدِيثا». | ||
بعضى هم گفته اند: استفهام به منظور استهزاء است. بعضى گفته اند: براى تحقير است. تو گويى سخن حق در نظرشان پر از اباطيل بوده و اصلا معناى درستى نداشته. و براى هر يك از اين سه قول، وجهى است. | |||
«'''اولئك الذين طبع اللّه على قلوبهم'''» - اين جمله در مقام معرفى كفار است ، و جمله ((و اتبعوا اهواءهم (( تعريفى ديگر و به منزله عطف تفسير است براى تعريف اول و از آن بر مى آيد كه در حقيقت معناى پيروى هواها، امارت و فرماندهى طبع بر قلب و عقل است ، پس قلبى كه محكوم طبع نبوده و بر طهارت فطرى و اصلى خود باقى مانده باشد، در فهم معارف دينى و حقائق الهى درنگى ندارد. | «'''اولئك الذين طبع اللّه على قلوبهم'''» - اين جمله در مقام معرفى كفار است ، و جمله ((و اتبعوا اهواءهم (( تعريفى ديگر و به منزله عطف تفسير است براى تعريف اول و از آن بر مى آيد كه در حقيقت معناى پيروى هواها، امارت و فرماندهى طبع بر قلب و عقل است ، پس قلبى كه محكوم طبع نبوده و بر طهارت فطرى و اصلى خود باقى مانده باشد، در فهم معارف دينى و حقائق الهى درنگى ندارد. |