تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:


==وسعت آمرزش گناهان، به مقدار وسعت ايمان وعمل صالح است ==
==وسعت آمرزش گناهان، به مقدار وسعت ايمان وعمل صالح است ==
و اما آيه شريفه «'''يا ايها الذين امنوا هل ادلكم على تجاره تنجيكم من عذاب اليم تومنون باللّه و رسوله و تجاهدون فى سبيل اللّه باموالكم و انفسكم ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون يغفر لكم ذنوبكم ويدخلكم جنات '''». كه ظاهرش آمرزش همه گناهان است ، منافاتى با آيات مذكور ندارد، براى اينكه مغفرت را در اين آيه مترتب كرده بر استمرار ايمان و عمل صالح ، و ادامه آن تا آخر عمر، پس اين آيه هم شامل گناهانى كه هنوز واقع نشده مى شود، و چنين وعده اى نداده كه ايمان امروز گناهان آينده و يا به طور كلى گناهان را مى آمرزد، نه، بلكه وسعت آمرزش درست به مقدار وسعت ايمان و عمل صالح است ، و حاصلش ‍ اين است كه ايمان تا آخر عمر، گناهان تا آخر عمر را مى آمرزد.
و اما آيه شريفه «يَا أيّهَا الّذِينَ آمَنُوا هَل أدُلّكُم عَلى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِن عَذَابٍ ألِيمٍ * تُؤمِنُونَ بِاللّه وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِى سَبِيلَ اللّه بِأموَالِكُم وَ أنفُسِكُم ذَلِكُم خَيرٌ لَكُم إن كُنتُم تَعلَمُونَ * يَغفِر لَكُم ذُنُوبَكُم وَ يُدخِلكُم جَنّات»، كه ظاهرش آمرزش همه گناهان است، منافاتى با آيات مذكور ندارد. براى اين كه مغفرت را در اين آيه، مترتب كرده بر استمرار ايمان و عمل صالح، و ادامۀ آن تا آخر عمر. پس اين آيه هم، شامل گناهانى كه هنوز واقع نشده، مى شود، و چنين وعده اى نداده كه ايمان امروز، گناهان آينده و يا به طور كلى گناهان را مى آمرزد. نه، بلكه وسعت آمرزش، درست به مقدار وسعت ايمان و عمل صالح است، و حاصلش ‍ اين است كه: ايمانِ تا آخر عمر، گناهان تا آخرِ عمر را مى آمرزد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۲ </center>
بعضى از مفسرين به عموميت آيه سوره صف اعتماد نموده ، متمايل به اين نظريه شده اند كه آمرزش گناهان به وسيله ايمان در بين امتها فرق دارد، به حكم اين آيه در امت اسلام باعث آمرزش همه گناهان است و در ساير امتها باعث آمرزش بعضى از گناهان مى شود كما اينكه اين ظاهر قول نوح به امتش مى باشد: «'''يغفر لكم من ذنوبكم '''» و قول رسولان در آيه دهم سوره ابراهيم : «'''يدعوكم ليغفر لكم من ذنوبكم '''» - «'''خداوند شما را دعوت مى كند تا بعضى از گناهانتان را بيامرزد'''» و قول جن در آيه سى و يكم سوره احقاف : «'''يا قومنا اجيبوا داعى اللّه و امنوا به يغفر لكم من ذنوبكم '''» - «'''اى قوم ما! دعوت كننده الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا بعضى از گناهانتان را ببخشد'''».
بعضى از مفسران به عموميت آيه سوره صف اعتماد نموده، متمايل به اين نظريه شده اند كه آمرزش گناهان به وسيله ايمان در بين امت ها فرق دارد. به حكم اين آيه، در امت اسلام، باعث آمرزش همه گناهان است و در ساير امت ها، باعث آمرزش بعضى از گناهان مى شود. كما اين كه اين ظاهر قول نوح به امتش مى باشد: «يَغفِر لَكُم مِن ذُنُوبِكُم»، و قول رسولان در آيه دهم سوره ابراهيم: «يُدعُوكُم لِيَغفِرَ لَكُم مِن ذُنُوبِكُم: خداوند شما را دعوت مى كند تا بعضى از گناهانتان را بيامرزد»؛ و قول جن در آيه سى و يكم سوره احقاف: «يَا قَومَنَا أجِيبُوا دَاعِىَ اللّه وَ آمِنُوا بِهِ يَغفِر لَكُم مِن ذُنُوبِكُم» = «اى قوم ما! دعوت كننده الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد، تا بعضى از گناهانتان را ببخشد».


ليكن اين نظريه درست نيست براى اينكه هر چند ظهور آيه سوره صف چنين ظهورى است ، اما مورد آن با مورد آيات ديگر تفاوت دارد، كه بيانش گذشت . علاوه بر اين ، آيه سوره انفال صراحت داشت در مغفرت گناهان گذشته و مخاطب در آن ، كفار همين امت اند.
ليكن اين نظريه درست نيست، براى اين كه هرچند ظهور آيه سوره صف چنين ظهورى است، اما مورد آن با مورد آيات ديگر تفاوت دارد، كه بيانش گذشت. علاوه بر اين، آيه سوره انفال صراحت داشت در مغفرت گناهان گذشته و مخاطب در آن، كفّار همين امت اند.


بعضى ديگر گفته اند: كلمه «'''من '''» در جمله «'''من ذنوبكم '''» اصلا براى تبعيض نيست ، تا اين همه بگو مگو راه بيندازد، بلكه زايده است . اين سخن هم درست نيست ، براى اينكه اين كلمه در جمله اثباتى (مثبت ) زايده واقع نمى شود و اگر بعضى از علما اين كلمه را در بعضى از جملات اثباتى زايده گرفته اند، قولشان ضعيف است . و نظير اين قول در ضعف ، قول كسى است كه گفته : كلمه «'''من'''» بيانيه است . و قول آن ديگرى كه گفته : اين كلمه براى ابتداى غايت است .
بعضى ديگر گفته اند: كلمه «مِن» در جمله «مِن ذُنُوبِكُم» اصلا براى تبعيض نيست، تا اين همه بگومگو راه بيندازد، بلكه زايده است. اين سخن هم درست نيست، براى اين كه اين كلمه در جمله اثباتى (مثبت) زايده واقع نمى شود و اگر بعضى از علما اين كلمه را در بعضى از جملات اثباتى زايده گرفته اند، قولشان ضعيف است. و نظير اين قول در ضعف، قول كسى است كه گفته: كلمه «مِن» بيانيه است. و قول آن ديگرى كه گفته: اين كلمه براى ابتداى غايت است.