تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۵۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲: خط ۲:




چند روايت حاكى از نزول «'''معوّذتين '''» بعد از بيمار شدن پيامبر (صلى الله عليه و آله) بر اثر سحر يك يهودى:
چند روايت حاكى از نزول «'''معوّذتين'''» بعد از بيمار شدن پيامبر «ص» بر اثر سحر يك يهودى:


در الدرّ المنثور است كه عبد بن حميد، از زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت: مردى يهودى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت بيمار شد. جبرئيل بر او نازل گشته، دو سوره معوّذتين را آورد و گفت: مردى يهودى تو را سحر كرده و سحر مذكور در فلان چاه است.
در الدرّ المنثور است كه عبد بن حميد، از زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت: مردى يهودى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت بيمار شد. جبرئيل بر او نازل گشته، دو سوره معوّذتين را آورد و گفت: مردى يهودى تو را سحر كرده و سحر مذكور در فلان چاه است.
خط ۴۸: خط ۴۸:


و در الدرّ المنثور است كه: ابن ابى شيبة، از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) فرمود: حسد حسنات آدمى را مى خورد، آن چنان كه آتش هيزم را. (لطفى كه در اين تشبيه به كار رفته از نظر خواننده مخفى نماند).
و در الدرّ المنثور است كه: ابن ابى شيبة، از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) فرمود: حسد حسنات آدمى را مى خورد، آن چنان كه آتش هيزم را. (لطفى كه در اين تشبيه به كار رفته از نظر خواننده مخفى نماند).
 
<center>''' * * * ''' </center>
سوره ناس
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۶ </center>
<span id='link477'><span>
<span id='link477'><span>
<center> «'''سوره ناس'''» </center>
==آيات ۱ - ۶ سوره ناس ==
==آيات ۱ - ۶ سوره ناس ==
سوره ناس، مدنى است و شش آيه دارد:
سوره ناس، مدنى است و شش آيه دارد:
خط ۸۵: خط ۸۸:
شرحى در مورد اين كه خداى تعالى از سه جهت «'''ربّ الناس '''»، «'''ملك النّاس '''» و «'''إله النّاس '''» بودن ملجأ و معاذ است:
شرحى در مورد اين كه خداى تعالى از سه جهت «'''ربّ الناس '''»، «'''ملك النّاس '''» و «'''إله النّاس '''» بودن ملجأ و معاذ است:


قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلَهِ النَّاسِ:
* «'''قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ النَّاسِ * مَلِكِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ'''»:


طبع آدمى چنين است كه وقتى شرّى به او متوجه مى شود و جان او را تهديد مى كند، و در خود نيروى دفع آن را نمى بيند، به كسى پناهنده مى شود كه نيروى دفع آن را دارد تا او، وى را در رفع آن شرّ كفايت كند. و انسان در اين گونه موارد به يكى از سه پناه، پناهنده مى شود:  
طبع آدمى چنين است كه وقتى شرّى به او متوجه مى شود و جان او را تهديد مى كند، و در خود نيروى دفع آن را نمى بيند، به كسى پناهنده مى شود كه نيروى دفع آن را دارد تا او، وى را در رفع آن شرّ كفايت كند. و انسان در اين گونه موارد به يكى از سه پناه، پناهنده مى شود:  
خط ۱۱۶: خط ۱۱۹:
اين بود توجيهات ما در باره آيات اين سوره؛ ولى مفسّرين در توجيه هر يك از سؤال هاى بالا وجوهى ذكر كرده اند كه دردى را دوا نمى كند.
اين بود توجيهات ما در باره آيات اين سوره؛ ولى مفسّرين در توجيه هر يك از سؤال هاى بالا وجوهى ذكر كرده اند كه دردى را دوا نمى كند.


مراد از «'''وسواس خنّاس'''» و اين كه فرمود: «'''من الجنّة و النّاس '''»:
«'''مراد از «وسواس خنّاس» و اين كه فرمود: «من الجنّة و النّاس'''»:
 
* «'''مِن شرِّ الْوَسوَاسِ الخَْنَّاسِ'''»:


* مِن شرِّ الْوَسوَاسِ الخَْنَّاسِ:
در مجمع البيان آمده كه: كلمۀ «'''وسواس '''» به معناى حديث نفس ‍ است، به نحوى كه گويى صدايى آهسته است كه به گوش مى رسد. و بنا به گفتۀ وى، كلمۀ «'''وسواس '''» مانند كلمه «'''وسوسه '''»، مصدر خواهد بود، و ديگران آن را مصدرى سماعى و بر خلاف قاعده دانسته اند. چون قاعده اقتضا مى كرد «'''واو'''» اول اين كلمه به كسره خوانده شود، همچنان كه حرف اوّل مصدر ساير افعال چهار حرفى به كسره خوانده مى شود. مثلا مى گويند: «'''دحرج، يدحرج، دحراجا و زلزل، يزلزل، زلزالا'''».  
در مجمع البيان آمده كه: كلمۀ «'''وسواس '''» به معناى حديث نفس ‍ است، به نحوى كه گويى صدايى آهسته است كه به گوش مى رسد. و بنا به گفتۀ وى، كلمۀ «'''وسواس '''» مانند كلمه «'''وسوسه '''»، مصدر خواهد بود، و ديگران آن را مصدرى سماعى و بر خلاف قاعده دانسته اند. چون قاعده اقتضا مى كرد «'''واو'''» اول اين كلمه به كسره خوانده شود، همچنان كه حرف اوّل مصدر ساير افعال چهار حرفى به كسره خوانده مى شود. مثلا مى گويند: «'''دحرج، يدحرج، دحراجا و زلزل، يزلزل، زلزالا'''».  


خط ۱۲۷: خط ۱۳۱:
بعضى گفته اند: شيطان را از اين جهت «خنّاس» خوانده كه به طور مداوم، آدمى را وسوسه مى كند، و به محضى كه انسان به ياد خدا مى افتد، پنهان مى شود و عقب مى رود. باز همين كه انسان از ياد خدا غافل مى شود، جلو مى آيد و به وسوسه مى پردازد.
بعضى گفته اند: شيطان را از اين جهت «خنّاس» خوانده كه به طور مداوم، آدمى را وسوسه مى كند، و به محضى كه انسان به ياد خدا مى افتد، پنهان مى شود و عقب مى رود. باز همين كه انسان از ياد خدا غافل مى شود، جلو مى آيد و به وسوسه مى پردازد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۹۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۹۰ </center>
* الَّذِى يُوَسوِس فى صدُورِ النَّاسِ:
* «'''الَّذِى يُوَسوِس فى صدُورِ النَّاسِ'''»:


اين جمله، صفت «'''وسواس خنّاس '''» است، و مراد از «'''صدور ناس'''»، محلّ وسوسه شيطان است. چون شعور و ادراك آدمى به حسب استعمال شايع، به قلب آدمى نسبت داده مى شود كه در قفسه سينه قرار دارد، و قرآن هم در اين باب فرموده: «'''و لكن تعمى القلوب الّتى فى الصدور'''».
اين جمله، صفت «'''وسواس خنّاس '''» است، و مراد از «'''صدور ناس'''»، محلّ وسوسه شيطان است. چون شعور و ادراك آدمى به حسب استعمال شايع، به قلب آدمى نسبت داده مى شود كه در قفسه سينه قرار دارد، و قرآن هم در اين باب فرموده: «'''و لكن تعمى القلوب الّتى فى الصدور'''».


* مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ:
* «'''مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ'''»:


اين جمله، بيان «'''وسواس خنّاس'''» است و در آن، به اين معنا اشاره شده كه: بعضى از مردم كسانى هستند كه از شدّت انحراف، خود شيطانى شده و در زمره شيطان ها قرار گرفته اند، همچنان كه قرآن در جاى ديگر نيز فرموده: «'''شياطين الإنس و الجنّ '''».
اين جمله، بيان «'''وسواس خنّاس'''» است و در آن، به اين معنا اشاره شده كه: بعضى از مردم كسانى هستند كه از شدّت انحراف، خود شيطانى شده و در زمره شيطان ها قرار گرفته اند، همچنان كه قرآن در جاى ديگر نيز فرموده: «'''شياطين الإنس و الجنّ '''».
خط ۱۳۹: خط ۱۴۳:
همچنين به اين سخن كه بعضى گفته اند كه: كلمه «'''و النّاس'''»، عطف است بر كلمه «'''وسواس'''»، و معناى عبارت اين است كه: پناه مى برم به خدا از شرّ وسواس خنّاس كه از طائفه جنّ هستند، و از شرّ مردم. چون اين معنايى است كه همه مى دانند، از فهم به دور است.
همچنين به اين سخن كه بعضى گفته اند كه: كلمه «'''و النّاس'''»، عطف است بر كلمه «'''وسواس'''»، و معناى عبارت اين است كه: پناه مى برم به خدا از شرّ وسواس خنّاس كه از طائفه جنّ هستند، و از شرّ مردم. چون اين معنايى است كه همه مى دانند، از فهم به دور است.


* بحث روایى:
<center> «'''بحث روایی'''» </center>


(رواياتى درباره شأن نزول و مراد از «'''وسواس '''» و وساوس و تسويلات آن):
«'''رواياتى درباره شأن نزول و مراد از «وسواس» و وساوس و تسويلات آن'''»:


در مجمع البيان است كه ابو خديجه، از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: جبرئيل نزد رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلّم) آمد، در حالى كه آن جناب بيمار بود. پس آن جناب را با دو سوره «'''قل أعوذ'''» و سوره «'''قل هو الله أحد'''» افسون نموده، سپس گفت: «'''بسم الله ارقيك و الله يشفيك من كلّ داء يؤذيك خذها فلتهنيك: من تو را به نام خدا افسون مى كنم، و خدا تو را از هر دردى كه آزارت دهد، شفا مى دهد. بگير اين را كه گوارايت باد'''».  
در مجمع البيان است كه ابو خديجه، از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: جبرئيل نزد رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلّم) آمد، در حالى كه آن جناب بيمار بود. پس آن جناب را با دو سوره «'''قل أعوذ'''» و سوره «'''قل هو الله أحد'''» افسون نموده، سپس گفت: «'''بسم الله ارقيك و الله يشفيك من كلّ داء يؤذيك خذها فلتهنيك: من تو را به نام خدا افسون مى كنم، و خدا تو را از هر دردى كه آزارت دهد، شفا مى دهد. بگير اين را كه گوارايت باد'''».  
خط ۱۵۷: خط ۱۶۱:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۹۲ </center>
مؤلّف: در اوائل جلد هشتم اين كتاب، گفتارى در اين باره گذشت.
مؤلّف: در اوائل جلد هشتم اين كتاب، گفتارى در اين باره گذشت.
<center>''' * * * ''' </center>


* الحمد للّه كه اين كتاب به پايان رسيد، و فراغت از تأليف آن در شب مبارك قدر، يعنى بيست و سوم ماه مبارك رمضان سال هزار و سيصد و نود و دوى هجرى اتفاق افتاد و الحمد للّه على الدوام و الصلوة على سيّدنا محمّد و آله و السلام.
* الحمد للّه كه اين كتاب به پايان رسيد، و فراغت از تأليف آن در شب مبارك قدر، يعنى بيست و سوم ماه مبارك رمضان سال هزار و سيصد و نود و دوى هجرى اتفاق افتاد و الحمد للّه على الدوام و الصلوة على سيّدنا محمّد و آله و السلام.
<center>''' * * * ''' </center>


* مترجم: سپاس خداى را كه توفيق ترجمۀ «تفسير الميزان» را به اين بنده ناچيزش عطا فرمود، و ترجمۀ آخرين جلدش در روز عيد غدير به پايان رسيد. اميد آن دارم كه اين خدمت ناچيز در درگاه ربوبيتش و در پيشگاه مقدس خاتم الأنبيا، و اوصياى گرام آن حضرت مقبول افتد؛ و خداوند عزّوجلّ، در اين ترجمه بركتى قرار دهد تا افراد بيشترى از آن منتفع گردند.
* مترجم: سپاس خداى را كه توفيق ترجمۀ «تفسير الميزان» را به اين بنده ناچيزش عطا فرمود، و ترجمۀ آخرين جلدش در روز عيد غدير به پايان رسيد. اميد آن دارم كه اين خدمت ناچيز در درگاه ربوبيتش و در پيشگاه مقدس خاتم الأنبيا، و اوصياى گرام آن حضرت مقبول افتد؛ و خداوند عزّوجلّ، در اين ترجمه بركتى قرار دهد تا افراد بيشترى از آن منتفع گردند.
<center> «'''خاطره'''» </center>


* در اين جا، به ياد خاطره اى كه با مرحوم استادم علامه طباطبایى داشتم، افتادم كه فرمود:  
* در اين جا، به ياد خاطره اى كه با مرحوم استادم علامه طباطبایى داشتم، افتادم كه فرمود:  
خط ۱۷۱: خط ۱۸۱:
سيد محمّدباقر شريف موسوى، معروف به سيّد محمدباقر موسوى همدانى، فرزند حجت الاسلام و المسلمين مرحوم سيّد هادى گروسى، تغمّده الله بغفرانه.
سيد محمّدباقر شريف موسوى، معروف به سيّد محمدباقر موسوى همدانى، فرزند حجت الاسلام و المسلمين مرحوم سيّد هادى گروسى، تغمّده الله بغفرانه.


<center>''' * * * ''' </center>


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]