گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵: خط ۵:


<span id='link314'><span>
<span id='link314'><span>
==وصف جنّت عاليه اى كه چهره هاى ناعمه در قيامت در آن جاى دارند ==
==وصف جنّت عاليه اى كه چهره هاى «ناعمه» در قيامت در آن جاى دارند ==
فى جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ... وَ زَرَابىُّ مَبْثُوثَةٌ
«'''فى جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ... وَ زَرَابىُّ مَبْثُوثَةٌ'''»:
مراد از «'''عالى بودن بهشت '''» ارتفاع درجات و شرافت و جلالت قدر و گوارايى عيش آن است ، چون در بهشت حياتى هست كه دنبالش ‍ مماتى نيست ، و لذتى است كه آميخته با الم و درد نيست ، و سرورى هست كه مشوب با هيچ غم و اندوهى نيست ، و اهل بهشت نه تنها هر چه دوست بدارند در دسترسشان هست ، بلكه لذايذى هست كه مافوق خواست آنان است .
 
«'''لا تسمع فيها لاغيه '''» - يعنى وجوه نامبرده و يا به عبارتى اهل بهشت ، در بهشت حتى يك كلمه لاغيه - بيهوده و بى فايده - نمى شنوند.
مراد از «عالى بودن بهشت»، ارتفاع درجات و شرافت و جلالت قدر و گوارايى عيش آن است. چون در بهشت حياتى هست كه دنبالش ‍ مماتى نيست، و لذتى است كه آميخته با الم و درد نيست، و سرورى هست كه مشوب با هيچ غم و اندوهى نيست. و اهل بهشت نه تنها هر چه دوست بدارند، در دسترسشان هست، بلكه لذايذى هست كه مافوق خواست آنان است.
«'''فيها عين جاريه '''» - مراد از كلمه «'''عين '''» جنس چشمه است ، نه اينكه بخواهد بفرمايد در بهشت تنها يك چشمه هست ، چون در جاى ديگر صريحا فرموده در بهشت چشمه هايى هست ، مانند «'''چشمه سلسبيل '''» و «'''چشمه شراب '''» و «'''چشمه طهور'''» و غير آن .
 
«'''فيها سرر مرفوعه '''» - كلمه «'''سرر'''» جمع «'''سرير - تخت '''» است ، و منظور از «'''مرفوع بودن تخت '''»، مرفوع بودن مقام و منزلت كسى است كه بر آن تكيه مى زند.
«'''لا تَسمَعُ فِيهَا لاغِيَةً '''»: يعنى وجوه نامبرده و يا به عبارتى اهل بهشت، در بهشت حتى يك كلمۀ لاغيه - بيهوده و بى فايده - نمى شنوند.
«'''و اكواب موضوعه '''» - كلمه «'''اكواب '''» جمع «'''كوب '''» است ، كه به معناى آفتابه بدون خرطوم و دسته است (كه در فارسى آن را تنگ مى گويند) كه در آن شراب مى گيرند.
 
«'''و نمارق مصفوفه '''» - كلمه «'''نمارق '''» جمع «'''نمرقه '''» است ، كه به معناى بالش و پشتى است ، كه بدان تكيه مى دهند. و «'''مصفوفه بودن نمارق '''» به اين معنا است كه اين پشتى ها را در مجلس پشت سر هم بگذارند، همانطور كه در مجالس فاخر دنيا چنين مى كنند.
«'''فِيهَا عين جَارِيَةٌ'''»: مراد از كلمۀ «عين» جنس چشمه است، نه اين كه بخواهد بفرمايد در بهشت تنها يك چشمه هست؛ چون در جاى ديگر صريحا فرموده: در بهشت، چشمه هايى هست. مانند «چشمۀ سلسبيل» و «چشمه شراب» و «چشمه طهور» و غير آن.
 
«'''فِيهَا سُرُرٌ مَرفُوعَةٌ'''»: كلمۀ «سُرُر» جمع «سرير: تخت» است، و منظور از «مرفوع بودن تخت»، مرفوع بودن مقام و منزلت كسى است كه بر آن تكيه مى زند.
 
«'''وَ أكوَابٌ مَوضُوعَةٌ»: كلمۀ «اكواب» جمع «كوب» است ، كه به معناى آفتابه بدون خرطوم و دسته است (كه در فارسى آن را تُنگ مى گويند) كه در آن شراب مى گيرند.
 
«'''وَ نَمَارِقُ مَصفُوفَةٌ'''»: كلمۀ «نَمَارِق» جمع «نمرقه» است، كه به معناى بالش و پشتى است، كه بدان تكيه مى دهند. و «مصفوفه بودن نمارق»، به اين معنا است كه اين پشتى ها را در مجلس پشت سر هم بگذارند؛ همان طور كه در مجالس فاخر دنيا چنين مى كنند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۵۹ </center>
«'''و زرابى مبثوثه '''» - كلمه «'''زرابى '''» جمع «'''زربيه '''» است كه هم با فتحه اول و هم با ضمه و هم با كسره آن خوانده مى شود، و زربيه به معناى بساط فاخر است ، و منظور از مبثوثه آن مبسوطه بودن و گسترده شدن آن است ، تا رويش بنشينند.
«'''وَ زَرَابِىُّ مَبثَوثَةٌ'''»: كلمۀ «زرابى» جمع «زربيه» است، كه هم با فتحه اول و هم با ضمه و هم با كسره آن خوانده مى شود. و «زربيه» به معناى بساط فاخر است، و منظور از «مبثوثه» آن، مبسوطه بودن و گسترده شدن آن است، تا رويش بنشينند.
<span id='link315'><span>
<span id='link315'><span>
==دعوت به نظر در مظهر تدبير الهى ==
==دعوت به نظر در مظهر تدبير الهى ==
أَ فَلا يَنظرُونَ إِلى الابِلِ كيْف خُلِقَت
أَ فَلا يَنظرُونَ إِلى الابِلِ كيْف خُلِقَت
۱۴٬۱۹۷

ویرایش