تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵: خط ۵:


<span id='link27'><span>
<span id='link27'><span>
==استشهاد بر اينكه جنس حمد و همه حمد از آن خدا است ==
==استشهاد بر اين كه جنس حمد و همه حمد از آن خدا است ==
پس روشن شد كه خدايتعالى هم در برابر اسماء جميلش محمود و سزاوار ستايش است ، و هم در برابر افعال جميلش ، و نيز روشن شد كه هيچ حمدى از هيچ حامدى در برابر هيچ امرى محمود سر نمى زند مگر آنكه در حقيقت حمد خدا است ، براى آنكه آن جميلى كه حمد و ستايش حامد متوجه آنست فعل خدا است ، و او ايجادش كرده ، پس جنس ‍ حمد و همه آن از آن خدا است .
پس روشن شد كه: خداي تعالى هم در برابر اسماء جميلش محمود و سزاوار ستايش است ، و هم در برابر افعال جميلش. و نيز روشن شد كه: هيچ حمدى از هيچ حامدى در برابر هيچ امرى محمود سر نمى زند، مگر آن كه در حقيقت حمد خدا است. براى آن كه آن جميلى كه حمد و ستايش حامد متوجه آن است، فعل خدا است و او ايجادش كرده. پس جنس ‍ حمد و همه آن، از آنِ خدا است.
از سوى ديگر ظاهر سياق و به قرينه التفاتيكه در جمله : «'''اياك نعبد'''»...، بكار رفته ، و ناگهان خداى سبحان مخاطب بندگان قرار گرفته ، چنين دلالت دارد كه سوره مورد بحث كلام بنده خداست ، به اين معنا كه خدايتعالى در اين سوره به بنده خود ياد مى دهد كه چگونه حمدش گويد، و چگونه سزاوار است ادب عبوديت را در مقامى كه مى خواهد اظهار عبوديت كند، رعايت نمايد، و اين ظاهر را جمله (الحمد لله ) نيز تاءييد ميكند.
از سوى ديگر، ظاهر سياق و به قرينه التفاتي كه در جمله: «'''إياك نعبد'''»...، به كار رفته، و ناگهان خداى سبحان مخاطب بندگان قرار گرفته، چنين دلالت دارد كه سوره مورد بحث كلام بنده خداست. به اين معنا كه خداي تعالى در اين سوره به بنده خود ياد مى دهد كه چگونه حمدش گويد، و چگونه سزاوار است ادب عبوديت را در مقامى كه مى خواهد اظهار عبوديت كند، رعايت نمايد. و اين ظاهر را جمله «الحمد لله» نيز تأييد مي كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۲ </center>
براى اينكه حمد توصيف است ، و خداى سبحان خود را از توصيف واصفان از بندگانش منزه دانسته ، و فرموده : «'''سبحان اللّه عما يصفون ، الا عباد اللّه المخلصين '''»، خدا منزه است از آنچه توصيفش مى كنند، مگر بندگان مخلص ‍ او)، و در كلام مجيدش هيچ جا اين اطلاق را مقيد نكرده ، و هيچ جا عبارتى نياورده كه حكايت كند حمد خدا را از غير خدا، بجز عده اى از انبياء مخلصش ، كه از آنان حكايت كرده كه حمد خدا گفته اند، در خطابش به نوح عليه السلام فرموده : (فقل الحمد لله الذى نجينا من القوم الظالمين ، پس بگو حمد آن خدائى را كه ما را از قوم ستمكار نجات داد)، و از ابراهيم حكايت كرده كه گفت : «'''الحمد لله الذى وهب لى على الكبر اسمعيل و اسحق '''»، (سپاس خدائى را كه در سر پيرى اسماعيل و اسحاق را بمن داد) و در چند جا از كلامش به رسول گراميش محمد (ص ) فرموده : كه «'''و قل الحمد لله بگو الحمد لله '''»، و از داود و سليمان (عليهماالسلام ) حكايت كرده كه : قالا الحمد لله گفتند: الحمد لله ) و از اهل بهشت يعنى پاك دلانى كه از كينه درونى ، و كلام بيهوده ، و فسادانگيز پاكند، نقل كرده كه آخرين كلامشان حمد خدا است ، و فرموده : «'''و آخر دعوايهم ان الحمد لله رب العالمين '''».
براى اين كه حمد توصيف است، و خداى سبحان خود را از توصيف واصفان از بندگانش منزه دانسته و فرموده: «'''سبحان اللّه عما يصفون، الا عباد اللّه المخلصين '''»، خدا منزه است از آنچه توصيفش مى كنند، مگر بندگان مخلص ‍ او)، و در كلام مجيدش هيچ جا اين اطلاق را مقيد نكرده، و هيچ جا عبارتى نياورده كه حكايت كند حمد خدا را از غير خدا، به جز عده اى از انبياء مخلصش، كه از آنان حكايت كرده كه حمد خدا گفته اند. در خطابش به نوح عليه السلام فرموده: «فقل الحمد لله الذى نجينا من القوم الظالمين»، (پس بگو حمد آن خدایى را كه ما را از قوم ستمكار نجات داد). و از ابراهيم حكايت كرده كه گفت: «'''الحمد لله الذى وهب لى على الكبر اسمعيل و اسحق '''»، (سپاس خدایى را كه در سر پيرى اسماعيل و اسحاق را به من داد). و در چند جا از كلامش به رسول گراميش محمد (ص) فرموده كه: «'''و قل الحمد لله: بگو الحمد لله '''». و از داود و سليمان (عليهماالسلام) حكايت كرده كه: «و قالا الحمد لله، گفتند: الحمد لله». و از اهل بهشت يعنى پاكدلانى كه از كينه درونى و كلام بيهوده و فسادانگيز پاكند، نقل كرده كه آخرين كلامشان حمد خدا است و فرموده: «'''و آخر دعوايهم ان الحمد لله رب العالمين '''».
و اما غير اين موارد هر چند خدايتعالى حمد را از بسيارى مخلوقات خود حكايت كرده ، و بلكه آنرا به همه مخلوقاتش ‍ نسبت داده ، و فرموده : «'''و الملائكه يسبحون بحمد ربهم '''»، و نيز فرموده : «'''و يسبح الرعد بحمده '''»، و نيز فرموده : «'''و ان من شى ء الا يسبح بحمده '''»، (هيچ چيز نيست مگر آنكه خدا را با حمدش تسبيح مى گويد).
و اما غير اين موارد، هرچند خداي تعالى حمد را از بسيارى مخلوقات خود حكايت كرده، و بلكه آن را به همه مخلوقاتش ‍ نسبت داده و فرموده: «'''و الملائكه يسبحون بحمد ربهم '''»، و نيز فرموده: «'''و يسبح الرعد بحمده '''»، و نيز فرموده: «'''و إن من شىء الا يسبح بحمده '''»، (هيچ چيز نيست مگر آن كه خدا را با حمدش تسبيح مى گويد).
<span id='link28'><span>
<span id='link28'><span>
==بيان اينكه خدا از حمد حامدان منزه است و دليل آن ==
==بيان اينكه خدا از حمد حامدان منزه است و دليل آن ==
الا اينكه بطورى كه ملاحظه مى كنيد همه جا خود را از حمد حامدان ، مگر آن عده كه گفتيم ، منزه ميدارد، هر جا سخن از حمد حامدان كرده ، حمد ايشانرا با تسبيح جفت كرده ، و بلكه تسبيح را اصل در حكايت قرار داده ، و حمد را با آن ذكر كرده ، و همانطور كه ديديد فرموده : تمامى موجودات با حمد خود او را تسبيح مى گويند.
الا اينكه بطورى كه ملاحظه مى كنيد همه جا خود را از حمد حامدان ، مگر آن عده كه گفتيم ، منزه ميدارد، هر جا سخن از حمد حامدان كرده ، حمد ايشانرا با تسبيح جفت كرده ، و بلكه تسبيح را اصل در حكايت قرار داده ، و حمد را با آن ذكر كرده ، و همانطور كه ديديد فرموده : تمامى موجودات با حمد خود او را تسبيح مى گويند.