الكهف ٥٦: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۵#link298 | آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۵#link298 | آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۵#link299 | جابجائى كوهها در قيامت كه به تعبيرهاى مختلفى در قرآن آمده است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۵#link299 | جابجائى كوهها در قيامت كه به تعبيرهاى مختلفى در قرآن آمده است]] | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۷#link311 | (چند روايت در ذيل آيات گذشته )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۷#link311 | (چند روايت در ذيل آيات گذشته )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۶۶#link144 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۶۶#link144 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً «56» | |||
وما پيامبران را جز بشارت دهندگان (براى مؤمنان) و بيمدهندگان (براى مجرمان) نمىفرستيم، ولى كافران به باطل مجادله و ستيز مىكنند تا به وسيلهى آن حقّ را در هم كوبند. و آنان نشانهها و آيات مرا و آنچه را كه به آن بيم داده شدند، به مسخره گرفتند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- آگاهى بر سنّت خداوند و رسالت انبيا و عكسالعمل مردم و سرنوشت اقوام لجوج، نوعى تسلّى براى پيامبر است. وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ ... | |||
2- كار انبيا بشارت و انذار است، نه اجبار مردم بر پذيرش. «إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ» | |||
3- خداوند، حجّت را بر مردم تمام مىكند، وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ ... و مردم در پذيرش آن اجبارى ندارند. إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا ... | |||
4- هدف كافران، محو حق، «لِيُدْحِضُوا» و ابزار كارشان، جدال و استهزا مىباشد. | |||
«يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا» | |||
5- درگيرى و جدال ميان حقّ و باطل هميشگى بوده است. «يُجادِلُ» (فعل مضارع رمز تداوم كار است.) | |||
6- كافران مىخواهند جلوى حقّ را با باطل بگيرند، «لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ» غافل از آنكه باطل رفتنى است. «إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً» «1» | |||
7- مژدهها و هشدارهاى انبيا، واقعيّتهايى است كه كفّار براى محو آن تلاش مىكنند. مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ ... لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَ | |||
---- | |||
«1». اسراء، 81. | |||
جلد 5 - صفحه 191 | |||
8- مسخره كردن آيات خدا و احكام الهى، كار كافران است. «وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً (56) | |||
بعد از آن براى اتمام حجت مىفرمايد: | |||
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ: و نفرستاديم ما پيغمبران را. إِلَّا مُبَشِّرِينَ: مگر در حالتى كه مژده دهنده بودند مؤمنان را به ثواب و نعيم دائمى. وَ مُنْذِرِينَ: و ترساننده بودند كافران را به عذاب و عقاب ابدى. وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ: و مجادله مىكنند آنانكه كافر شدهاند به بيهوده كه آن اقتراح آيات است بعد از ظهور معجزات، يا نسبت سحر و شعر و كهانت به آن دادند. | |||
لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَ: تا زايل سازند از مقرّ خود و باطل كنند به آن جدال، كلام | |||
جلد 8 - صفحه 77 | |||
حق را كه قرآن است، يا دين قويم حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله را، يعنى غرض ايشان از جدال آنست كه حق را بپوشانند و باطل را آشكار كنند، و اگرچه بر آن قدرت ندارند. وَ اتَّخَذُوا آياتِي: و فرا گرفتند آيات قرآن، يا دلايل قدرت مرا. | |||
وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً: و آنچه را كه ترسانيده شده به آن از قيامت و عذاب را سخريه، يعنى قرآن و مواعيد آخرت را سخريه گرفتند و استهزاء نمودند. | |||
تنبيه: اين مطلب در علم كلام ثابت شده كه لطف بر خداى تعالى واجب است، و لطف عبارت است از آنچه بنده را نزديك كند به طاعت، و دور گرداند از معصيت؛ و به همين قاعده لطف، بعث انبياء لازم آيد كه جمعى را از طرف خود برگمارد كه راه خير و شر و سعادت و شقاوت و ايمان و كفر و طاعت و معصيت را به بندگان تبليغ نمايند و مبشر باشند به ثواب و درجات بهشتى، و منذر باشند از ثواب و دركات جهنمى، تا بدين سبب اتمام حجت بر خلق شود و بندگان را بر خداى، حجت نباشد، بلكه خداى را بر آنها حجت باشد، چنانچه در آيه ديگر فرمايد «رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» «1». | |||
بنابراين انبياء عظام با معجزات قاهرات آمدند و تبليغ فرامين الهى نمودند، و حق و حقانيت مانند آفتاب بر عالميان روشن و هويدا گرديد؛ با اين وصف كافران و معاندان هر عصرى طريق مجادله و مخاصمه و استهزاء به آيات سبحانى را پيش گرفته كه حق را پايمال كنند، لكن سعى و جديت آنها موجب انهدام اساس خاندان آنها گرديد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها وَ لَمْ يَجِدُوا عَنْها مَصْرِفاً (53) وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِي هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلاً (54) وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ قُبُلاً (55) وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً (56) | |||
ترجمه | |||
و به بينند گناهكاران آتش را پس يقين كنند كه آنها داخل شوندگانند در آن و نيابند از آن گريز گاهى | |||
و بتحقيق بيان نموديم در اين قرآن براى مردم از هر گونه مثلى و باشد آدمى بيشتر چيزى از راه جدال | |||
و باز نداشته است مردم را كه ايمان آورند وقتى كه آمد آنها را هدايت و طلب آمرزش نمايند از پروردگارشان مگر آنكه آيد آنها را آنچه رسم شده بود براى پيشينيان يا آيد آنها را عذاب رو برو | |||
و نميفرستيم فرستادگان را مگر بشارت دهندگان و بيم- دهندگان و مجادله ميكنند آنانكه كافر شدند بباطل تا زائل نمايند بآن حق را و گرفتند آيتهاى مرا و آنچه را بيم داده شدند بآن از راه استهزاء. | |||
تفسير | |||
در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد از ظنّ در اين آيه يقين است يعنى يقين كردند كه داخل جهنّم ميشوند و در احتجاج نيز اينمعنى را از آنحضرت روايت نموده و تصريف امثال مانند تصريف آيات آوردن امثال و حكايات و دلائل واضحه است ببيانات مختلفه و عبارات متفاوته براى تنبّه و ازدياد بصيرت و زيادى جدال انسان بالنّسبه بساير موجودات از مراجعه بحال بعضى از | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 433 | |||
آنها مانند ابو جهل و امثال او از قبيل نضر بن الحارث كه گفته شده اينجا مراد از انسان او است واضح ميشود كه چه تقاضاهاى بيجا و اشكالات بىاساسى ميكردند مانند آنكه به پيغمبران ميگفتند شما هم بشرى هستيد مانند ما چرا خدا ملائكه را برسالت نزد ما نفرستاد و بيا كوه صفا را براى ما طلا كن و امثال اينها كه شمّهاى از آن سابقا ذكر شد و بعد از نزول آيات بيّنات و ظهور معجزات باهرات باقى نمانده است چيزى كه باز دارد آنها را از ايمان بخدا و توبه از معاصى جز آنكه منتظرند عذابهائى كه بر پدرانشان در دنيا نازل شد بر آنها نازل شود يا عذاب آخرت را در برابر خودشان معاينه نمايند و اين از نهايت غفلت و فرط جهالت است چون خداوند پيغمبران را براى هدايت مردم فرستاده نه براى عذاب آنها و وظيفه ايشان فقط بشارت ببهشت است در صورت اطاعت و ترساندن از جهنّم در صورت معصيت و منظور آنها از مجادله و گفتگو تحقيق حقّ و صدق گفتار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيست چون امر او بر همه ظاهر شده بلكه مقصودشان آنستكه حق را از مقرّ خود زائل نمايند تا باطل جلوه پيدا كند و رياست چند روزه آنها محفوظ بماند لذا آيات الهى را كه راجع بمعاد و عذاب آخرت است مورد تمسخر و استهزاء خودشان قرار ميدهند .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما نُرسِلُ المُرسَلِينَ إِلاّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالباطِلِ لِيُدحِضُوا بِهِ الحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنذِرُوا هُزُواً (56) | |||
و ما نفرستاديم پيغمبران را مگر به اينكه بشارت دهند اهل ايمان و تقوي و اعمال صالحه را ببهشت و سعادت و بترسانند اهل شرك و كفر و فسق و فجور و ضلالت را از آتش جهنم و مجادله ميكنند كساني که كافر شدند بباطل خود که حق را پايمال كنند و از بين ببرند و آيات ما را گرفتند سخريّه و استهزاء و آنچه را که ما آنها را انذار كرده بوديم وَ ما نُرسِلُ المُرسَلِينَ از آدم سر حلقه انبياء تا خاتم سيّد اصفياء تمام آنها بدو امر مأمور بودند إِلّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ در فقه علماء شيعه متعرّض شدند که احكام شرعيّه تابع حكم و مصالح است بخلاف اكثر اهل سنت و جماعت و يك اختلاف مختصري هم در ميانه علماء هست که آيا مصلحت در مأمور به است يا در امر و حق اول است بلكه جميع افعال الهي تابع حكم و مصالح است که معناي عدل است و لذا ميگوئيم خداوند حكيم است عالم بجميع حكم و مصالح است و عادل است ظلم نميكند فعل لغو از او صادر نميشود كار قبيح از ساحت قدس او دور است بخلاف اشاعره که منكر حسن و قبح هستند و اينکه مصالح اگر ملزمه باشد امر ايجابي ميفرمايد و اگر غير ملزمه باشد امر استحبابي و اگر مفسده ملزمه دارد نهي الزامي و غير ملزمه نهي تنزيهي و اگر مصلحة و مفسده ندارد يا مساويست اباحه و اينکه مصالح و مفاسد راجع ببندگانست. | |||
لذا انبياء مأمورند که بندگان را آگاه كنند اموري که براي آنها مصلحت دنيوي و اخروي دارد امر كنند و فوايد و نتايج آنها را گوشزد بندهگان و امّت كنند و اينکه معناي مبشّر است و اموري که مفسده دنيوي و اخروي دارد نهي كنند و اينکه معناي منذر است چه امور قلبيه عقايد حقه و باطله و چه امور نفسانيه اخلاق حميده و رذيله و چه امور جوارحيه احكام شرعيه وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالباطِلِ مطالب باطله خود را جلوه ميدهند و بصورت حق نشان ميدهند و قلوب جهال را جلب ميكنند. | |||
جلد 12 - صفحه 373 | |||
لِيُدحِضُوا بِهِ الحَقَّ حق را بصورت باطل نشان ميدهند و باطل را بصورت حق در ميآورند چنانچه عمل شيطان هم همين است. | |||
وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنذِرُوا هُزُواً معجزات انبياء را سحر ميگويند انبياء را ساحر و كذاب و مجنون ميشمارند قرآن مجيد را افك مينامند وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِن هَذا إِلّا إِفكٌ افتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَيهِ قَومٌ آخَرُونَ فرقان آيه 5. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 56)- سپس برای دلداری پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در برابر سماجت و لجاجت مخالفان میفرماید: وظیفه تو تنها بشارت و انذار است «ما پیامبران را جز به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده نمیفرستیم» (وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ). | |||
سپس اضافه میکند این مسأله تازهای نیست که این گونه افراد به مخالفت و استهزاء بر خیزند، بلکه: «کافران همواره مجادله به باطل میکنند، تا (به گمان خود) حق را به وسیله آن از میان بردارند و آیات ما و مجازاتهایی را که به آنان وعده داده شده است، به باد مسخره گرفتند» (وَ یُجادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْباطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آیاتِی وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً). | |||
در حقیقت این آیه شبیه آیه 42 تا 45 سوره حج است که میگوید: «اگر آنها تو را تکذیب کنند پیش از تو نیز قوم نوح و عاد و ثمود ... پیامبرانشان را تکذیب کردند». | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||