الإسراء ٨٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link164 | آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره اسراى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link164 | آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره اسراى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link165 | وجه اينكه قرآن براى مؤ منين ((شفاء(( و((رحمت (( ناميده شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link165 | وجه اينكه قرآن براى مؤ منين ((شفاء(( و((رحمت (( ناميده شده است .]]
خط ۶۶: خط ۶۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link196 | چند روايت درباره شاءن نزول آيه : ((يسئلونك عن الروح ...(( وبيان مراد از روح]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link196 | چند روايت درباره شاءن نزول آيه : ((يسئلونك عن الروح ...(( وبيان مراد از روح]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link101 | &nbsp;&nbsp;آيه ۸۳ ـ ۸۴]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link101 | &nbsp;&nbsp;آيه ۸۳ ـ ۸۴]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link102 | &nbsp;&nbsp; تفسير: ]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link102 | &nbsp;&nbsp; تفسير: ]]
خط ۷۲: خط ۷۵:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link104 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۱ - غرور و ياس دو بيمارى خطرناك اخلاقى]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link104 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۱ - غرور و ياس دو بيمارى خطرناك اخلاقى]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۵#link105 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۲ - شاكلة چيست ؟!]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۵#link105 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۲ - شاكلة چيست ؟!]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‌ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً «83»
و هرگاه كه به انسان نعمتى عطا كرديم، روى گرداند و شانه‌ى خودرا (از روى تكبّر) چرخاند و چون (كمترين) گزندى به او رسد (از همه چيز) مأيوس و نوميد شود.
===نکته ها===
«نَأى‌ بِجانِبِهِ» يعنى به سوى خود رفته، به خود گرايش مى‌يابد و شانه مى‌چرخاند.
===پیام ها===
1- رفاه و آسايش، زمينه ساز غفلت است. «إِذا أَنْعَمْنا أَعْرَضَ»
2- انسان به جاى اينكه نعمت را از خدا بداند و به او بگرود، آن را از فكر، استعداد، نبوغ و كار خود مى‌پندارد و خدا را رها مى‌كند. «نَأى‌ بِجانِبِهِ»
3- نعمت‌ها از خداست، ولى شرّ وبدى از عملكرد خودماست. «أَنْعَمْنا مَسَّهُ الشَّرُّ»
4- انسان آن قدر ضعيف است كه با نعمتى، گرفتار غفلت شده و با سختى و حادثه‌ى كوچكى، نا اميد مى‌شود. إِذا أَنْعَمْنا ... أَعْرَضَ‌ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‌ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً (83)
وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ‌: و چون انعام كنيم بر انسان به صحت و وسعت. أَعْرَضَ وَ نَأى‌ بِجانِبِهِ‌: روى برگرداند از شكر ما و دور دارد جانب خود را از ما و از طريق حق برگرديد. كنايه از آنكه تكبر و تعظيم نمايد و حق‌ناشناسى و نمك‌نشناسى را پيش گيرد. حاصل آيه شريفه يادآورى است به ناسپاسى انسانى كه وقتى او را به انواع نعم متنعم فرمائيم از تندرستى و فراخى و كارروانى و كارفرمائى انتظام امور، سركشى كند و از شكرگزارى روى برگرداند، و حال آنكه عقل و وجدانش شكر منعم را واجب داند.
وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ: و چون او را مس كند شر از آفتى و دردى و مضرتى و فقرى. كانَ يَؤُساً: باشد در نهايت نوميدى از فرج و فضل الهى كه آن علامت لئامت نفس و دنائت شخص خواهد بود. وصف براى جنس به اعتبار بعض افراد، پس مراد به آيه خاص باشد نسبت به آنانكه كفران نعمت نمايند به خلاف مؤمن كه در عين شدت و محنت، اميد فرج و روح الهى را دارد. تسميه بلا و محنت به شر به اعتبار نظر كافى است از جهت آنكه اميد ثواب و عوض ندارد و مكروه طبع داند، و الا در حقيقت بلا و شدائد، صلاح و حكمت و صواب مى‌باشد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَساراً (82) وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‌ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً (83) قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى‌ سَبِيلاً (84)
ترجمه‌
و نازل مينمائيم از قرآن چيزى را كه آن شفاء و رحمت است براى گروندگان و نمى‌افزايد ستمكاران را جز زيان‌
و چون نعمت دهيم بر انسان روى گرداند و دور شود و پهلو تهى كند و چون برسد او را شرّ باشد نااميد
بگو هر كس كار ميكند مانند فطرت خود پس پروردگار شما داناتر است بآنكه او راه يافته‌تر است براه.
تفسير
خداوند كريم نازل فرموده است در قرآن مجيد آنچه را موجب‌
----
جلد 3 صفحه 384
شفاء امراض باطنى و ظاهرى و روحى و جسمى است از حيث لفظ و معنى و در صافى فرموده در معانى آن شفاء ارواح است و در الفاظ آن شفاء ابدان و بنظر حقير در هر دو شفاء هر دو است چون در توجّه بمعانى آن شفاء امراض روحى از قبيل جهل و شك و حيرت و ضلالت است و در عمل باحكام آن سلامتى از امراض باطنى و ظاهرى است و در استشفاء بالفاظ آن بهبودى از تمام آلام و اسقام است چنانچه از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه شفاء فقط در علم قرآن است چون خداوند فرموده نازل ميكنيم در قرآن آنچه شفاء و رحمت است براى اهلش و شكّى در آن نيست و اهل قرآن ائمه هدايند كه خداوند در باره ايشان فرموده ما آنها را برگزيديم از بندگان خود و وارث كتاب فرموديم و نيز از آنحضرت مروى است كه هيچ كس بدردى و مرضى مبتلا نشود كه با نيت خالص دست بجاى درد و مرض بگذارد و اين آيه را بخواند تا آخر مگر آنكه شفا يابد هر درد و مرضى باشد و دليل بر اين خود اين آيه است و بنابراين اگر كسى مبتلا بمرض بخل و حسد و كينه باشد و دست بقلب خود بگذارد و بخواند شفاء يابد انشاء اللّه تعالى و نيز نازل فرموده است خداوند در قرآن آنچه را موجب رحمت و نعمت و مغفرت است براى اهل ايمان بآن نه كفّار چون كسيكه منكر قرآن شود ظلم بخود نموده كه خويش را از منافع دنيوى و اخروى عمل بآن محروم كرده و بسبب كفر و كفران بر خسران و زيان خود افزوده كه بعذاب ابدى گرفتار شده و اين بمقتضاى طبع و خوى بد انسان است كه چون خداوند نعمت و ثروت و مكنت و عزّت و عظمت باو عنايت فرمايد روى گرداند و پهلو تهى كند از قبول آن مانند رو گرداندن كفّار از پيغمبر اكرم كه بزرگترين نعمت خداوند بود براى آنها در دنيا و آخرت و چون دچار سختى و گرفتارى و بلا و مرض شود از روح و رحمت الهى مأيوس باشد و هيچ گاه روى نياز بدرگاه كريم كار ساز نياورد و توبه و انا به ننمايد و لذا در آيه اخيره به پيغمبر اكرم دستور داده شده كه بآنها بفرمايد هر يك از مؤمن و كافر بر حسب نيت و طبع و ساختمان و عادت خوب و بد خودكار ميكند و خداوند از هر كس بسرائر و ضمائر خلق آگاه‌تر است و آنها را بپاداش اعمالشان خواهد رسانيد در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود نيت‌
----
جلد 3 صفحه 385
بالاتر است از عمل آگاه باشيد كه نيت همان عمل است و اين آيه را تلاوت فرمود و نيز در آنكتاب و عياشى ره از آنحضرت نقل نموده كه اهل آتش هميشه در آن بمانند براى آنكه قصدشان آنستكه اگر هميشه در دنيا باشند گناه كنند و اهل بهشت هميشه در آن بمانند براى آنكه قصدشان آنستكه اگر هميشه در دنيا بمانند ثواب كنند پس هر دو دسته براى نيت بد و خوبشان مخلّدند و اين آيه را تلاوت فرمود «از كوزه برون همان تراود كه در او است» و شاكله بر مشاكل حال و طبيعت و خليقت و سريرت و طريقت و عادت و نيّت اطلاق ميشود و در اينجا همه معانى مناسب است و اللّه و اوليائه اعلم خداوند هم با ما بمقتضاى عادت و رويّه و طريقه خود كه جود و عفو و احسان است عمل خواهد فرمود انشاء اللّه تعالى و كلمه سبيلا ظاهرا تميز است و براى تأكيد ذكر شده يعنى پروردگار شما داناتر است بحال كسيكه راه يافته‌تر است از جهت راه يعنى راهش راست‌تر و دينش بهتر و ثوابش زيادتر است ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذا أَنعَمنا عَلَي‌ الإِنسان‌ِ أَعرَض‌َ وَ نَأي‌ بِجانِبِه‌ِ وَ إِذا مَسَّه‌ُ الشَّرُّ كان‌َ يَؤُساً (83)
و زماني‌ ‌که‌ ‌ما نعمت‌ عنايت‌ كرديم‌ ‌بر‌ انسان‌ متنعم‌ شد بنعمت‌هاي‌ ‌ما اعراض‌ ميكند ‌از‌ ‌ما و ميرود بطرف‌ ‌خود‌ و زماني‌ ‌که‌ شر و بلائي‌ باو متوجه‌ شد نااميد و مأيوس‌ ميشود طبيعت‌ انسان‌ چون‌ غريزه‌ شهوت‌ و غضب‌ دارد موقعي‌ ‌که‌ غرق‌ شهوات‌ نفسانيه‌ شد مخصوصا مال‌ و جاه‌ و مقام‌ ديگر دين‌ و ‌خدا‌ و وظايف‌ دينيه‌ ‌را‌ فراموش‌ ميكند و دست‌ برميدارد چنانچه‌ ميفرمايد:
جلد 12 - صفحه 299
إِن‌َّ الإِنسان‌َ لَيَطغي‌ أَن‌ رَآه‌ُ استَغني‌ علق‌ ‌آيه‌ 6 وَ إِذا أَنعَمنا عَلَي‌ الإِنسان‌ِ اغلب‌ نعمت‌هاي‌ الهي‌ ‌براي‌ امتحان‌ ‌است‌ ‌که‌ موقعي‌ ‌که‌ بنده‌ غرق‌ نعمت‌ ميشود بايد ‌بر‌ ‌هر‌ يك‌ ‌از‌ نعم‌ الهي‌ شكر گذاري‌ كند و اقسام‌ شكر بسيار ‌است‌.
«1» آنكه‌ بداند ‌از‌ جانب‌ خداوند ‌است‌ مثل‌ قارون‌ نباشد ‌که‌ ‌گفت‌ إِنَّما أُوتِيتُه‌ُ عَلي‌ عِلم‌ٍ عِندِي‌ قصص‌ ‌آيه‌ 78.
«2» صرف‌ كند ‌در‌ مصارف‌ شرعيه‌ ‌که‌ منظور اوليه‌ ‌است‌.
«3» شكر لسانيست‌ بذكر حمد و شكر.
«4» بازاء ‌هر‌ نعمتي‌ يك‌ عبادتي‌ ‌بر‌ ‌خود‌ زياد كند لكن‌ بدبختانه‌ چون‌ غريزه‌ شهوت‌ و حب‌ جاه‌ و مقام‌ و زخارف‌ دنيويه‌ دارد (أَعرَض‌َ) اعراض‌ ‌از‌ ‌خدا‌ و دين‌ و وظايف‌ ‌حتي‌ مجال‌ دو ركعت‌ نماز ‌را‌ ‌هم‌ ندارد چنانچه‌ امروز نوع‌ مجالس‌ ديني‌ خالي‌ ‌از‌ اغنياء و اعيان‌ و اولياء امور ‌است‌ وَ نَأي‌ بِجانِبِه‌ِ ‌يعني‌ ‌خود‌ پسند و ‌خود‌ نما ميشود تكبر و تجبر و عجب‌ و طغيان‌ و هزار گونه‌ معاصي‌ و مخصوصا ظلم‌ بزير دستان‌ مينمايد.
وَ إِذا مَسَّه‌ُ الشَّرُّ تعبير بشر ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ ‌بر‌ خلاف‌ هواهاي‌ نفساني‌ ‌است‌ ‌از‌ بليات‌ و فقر و امراض‌ و اسقام‌ و مصائب‌ و الا اينها ‌هم‌ امتحانات‌ ‌است‌ ‌که‌ صبر و تحمل‌ و توجه‌ بدرگاه‌ احديت‌ پيدا كند و ‌از‌ ‌خدا‌ دفع‌ ‌آنها‌ ‌را‌ طلب‌ نمايد لكن‌ بدبختانه‌ ‌کان‌ يؤسا بكلي‌ ‌از‌ درب‌ خانه‌ ‌خدا‌ دور مي‌شود و مأيوس‌ و نااميد مي‌‌-‌ گردد و بسا بكفر منجر ميشود ‌که‌ گفتند
كاد الفقران‌ ‌ان‌ ‌يکون‌ كفرا
فقط مؤمن‌ متقي‌ شكرگزار نعم‌ و صابر ‌در‌ بليات‌ ‌است‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 83)- در این آیه به یکی از ریشه‌دارترین بیماریهای اخلاقی «انسانهای تربیت نایافته» اشاره کرده، می‌گوید: «و هنگامی که به این انسان نعمت می‌بخشیم (غرور و استکبار به او دست می‌دهد) به پروردگار خود پشت می‌کند و با حالت تکبر، دور می‌شود» (وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَی الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأی بِجانِبِهِ).
«اما هنگامی که (نعمت را از او سلب کنیم، و حتی) مختصر ناراحتی به او برسد یأس و نومیدی سر تا پای او را فرا می‌گیرد» (وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ کانَ یَؤُساً).
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>