الأنعام ١٤٠: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
[[يونس ٧٠ | مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَ إِلَيْنَا...]] (۱) | [[يونس ٧٠ | مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَ إِلَيْنَا...]] (۱) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۴، ص ۴۲۱.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۵۲.</ref> | |||
این آیه درباره قومى از اعراب از طوایف ربیعه و مضر و سایرین نازل شده كه دختران خود را زنده به گور میكردند چنان كه در آیه ۱۳۷ همین سوره نیز فرموده: «كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثِیرٍ مِنَ الْمُشْرِكِینَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَكاؤُهُمْ».<ref> تفسیر كشف الاسرار.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۰#link254 | آيات ۱۵۰ - ۱۳۶، سوره انعام]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۰#link254 | آيات ۱۵۰ - ۱۳۶، سوره انعام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۰#link255 | بيان آيات شريفه ، كه متضمن احتجاج عليه مشركين در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها، و بعض احكام در مورد خوردنى ها، مى باشد.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۰#link255 | بيان آيات شريفه ، كه متضمن احتجاج عليه مشركين در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها، و بعض احكام در مورد خوردنى ها، مى باشد.]] | ||
خط ۳۹: | خط ۵۰: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۱#link260 | در قيامت از جاهل سؤ ال مى شود: چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى ؟.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۱#link260 | در قيامت از جاهل سؤ ال مى شود: چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى ؟.]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۵۰#link314 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۵۰#link314 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ «140» | |||
به يقين زيان كردند كسانى كه فرزندان خود را سفيهانه و از روى جهل كشتند، و آنچه را خداوند روزى آنان ساخته بود با افترا بر خدا حرام كردند، آنان گمراه شدند و هدايت يافته نبودند. | |||
===نکته ها=== | |||
ابن عباس از بزرگان صدر اسلام مىگويد: هر كه مىخواهد ميزان جهالت اقوام دوران جاهلى را بداند، همين آيات سورهى انعام كه بيانگر خرافات و اعتقادات بىاساس مشركان است، را بخواند. «1» | |||
جاهلان عرب، به گمان تقرّب به بتها، يا به جهت حفظ آبرو، دختران خود را گاهى قربانى بتها يا زنده به گور مىكردند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- جهالت و سفاهت، عامل خسارت است. (خسارتهايى چون: از دست دادن فرزند، عاطفه و نعمتهاى حلال و كسب دوزخ و كيفر الهى). «قَدْ خَسِرَ» | |||
2- خسارت واقعى، فدا شدن انسان در راه باطل است. (چه قربانى بت شدن، چه فداى خيال و غيرت نابجا) «قَدْ خَسِرَ» | |||
3- تحريم نابجاى حلالها، افترا بر خداوند است. «وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً» | |||
4- انجام هر كارى و تحريم هر چيزى، يا دليل شرعى مىخواهد يا عقلى. «بِغَيْرِ عِلْمٍ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ» | |||
5- با خرافات، با شديدترين وجه مقابله وبرخورد كنيم. «قَدْ خَسِرَ، سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ، | |||
---- | |||
«1». تفسير نمونه. | |||
جلد 2 - صفحه 566 | |||
افْتِراءً، ضَلُّوا، ما كانُوا مُهْتَدِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ (140) | |||
بعد از آن بيان خسران كسانى كه قتل اولاد و تحريم حلال مىكردند مىفرمايد: | |||
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ: بتحقيق خاسر و زيانكار شدند آنان كه كشتند اولادان خود را سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ: از روى سفاهت و كم خردى و بدون علم و اطلاع از تبعات گناه عظيم خود، يا بدون علم به اينكه خداوند روزيشان را تفضّل مىفرمايد. وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ: و آنچه خداوند روزى آنان نموده بود، مانند حيواناتى كه در آيات قبل ذكر شد، بر خود حرام كردند. افْتِراءً عَلَى اللَّهِ: | |||
به جهت افترا و دروغ بستن بر خدا. وجوه محتمله در افتراء عليه در اينجا جارى است. قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ: به تحقيق گمراه شدند و نبودند راه يافتگان به طريق حق و جاده صواب. | |||
تبصره- اين آيات شريفه دالند بر بطلان مذهب جبريه، زيرا حق سبحانه، اضافه قتل و افتراء تحريم را به كفار نسبت داده، و تنزيه ذات ذو الجلال خود | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 387 | |||
نموده از آن، و ذم آنها فرموده بر قتل اطفال بدون جرم. و اگر نعوذ باللّه فاعل اين قبايح خدا باشد، هر آينه نسبت به غير و ذم آنها لغو و عبث، بعلاوه عقاب اخروى آنها خلاف عدل و نهايت ظلم خواهد بود؛ و حال آنكه در آيه ديگر فرمود: «وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ». «1» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ (140) | |||
ترجمه | |||
بتحقيق زيان كردند آنانكه كشتند اولادشان را بسفاهت بدون دانش و حرام كردند آنچه روزى كردشان خدا بافتراء بر خدا بتحقيق گمراه شدند و نبودند هدايت شدگان. | |||
تفسير | |||
بىخردى و نادانى موجب خسران و زيانكارى است چنانچه كسانيكه اولاد خودشان را از ترس فقر ميكشتند و حرام مينمودند حلال خدا را كه در آيات سابقه ذكر شد محروم شدند از منافع مال و اولاد براى خود سرى و بىاعتمادى بر زاقيت خداوند كه از آثار سفاهت و جهالت است در دنيا و آخرت و گمراه شدند از طريق توكل و- هدايت نشدند براه تسليم و انقياد و معذّب شدند بعذاب قتله و ظلمه و اهل بدعت و ضلالت. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قَد خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَولادَهُم سَفَهاً بِغَيرِ عِلمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللّهُ افتِراءً عَلَي اللّهِ قَد ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهتَدِينَ (140) | |||
بتحقيق زيانكار شدند كساني که كشتند اولاد خود را از روي حماقت و سفاهت بدون علم و حرام كردند آنچه را که روزي داد آنها را خداوند افتراء بستن بر خدا بتحقيق گمراه شدند و نبودند از هدايت شدگان. | |||
قَد خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَولادَهُم تاجر در امر تجارت احتياج بيك سرمايه دارد که بكار تجارت زند، و اينکه سه قسم تصور ميشود: يك قسم نفع ميبرد اگر سرمايه هزار باشد دو هزار ميشود و يك قسم نه نفع ميبرد نه ضرر همان هزار که سرمايه بود باقيست بلسان عوام راست و مايه جسته و يك قسم ضرر ميبرد که همان هزار سرمايه هم از دست رفته بلكه ورشكست شده و طلبكار زيادي هم پيدا كرده آن را خسران ميگويند اهل ضلالت و كفر و فسق سرمايه عمر را در اينکه تجارتخانه دنيا از دست داده و هيچ نفعي بر آخرت خود نبرده بلكه طلبكاري مثل خالق و ساير مخلوقات که عبارت از حق اللّه و حق النّاس باشد هم پيدا كرده چنانچه قتل اولاد | |||
جلد 7 - صفحه 222 | |||
هم جنبه حق الهي دارد و هم جنبه حق الناسي سَفَهاً بِغَيرِ عِلمٍ البته تاجر اگر راه تجارت را نداند و نپيمايد سفيه و جاهل باشد بهمين خسران گرفتار خواهد شد وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللّهُ هم از منافع و فوائد آنها بهرهبرداري نكرده و هم بدعت در دين گذارده و كلّ بدعة في النار، و هم افتِراءً عَلَي اللّهِ دروغ بخدا بسته که ضلالت و گمراهي است قَد ضَلُّوا گمراه شدند بلكه ديگران را هم گمراه كردند وَ ما كانُوا مُهتَدِينَ اگر جامه قبول رنگ نميكند بهيچ لوني ملوّن نخواهد شد روح خبيث و قلب سياه و نفس اماره كجا قابليت هدايت پيدا ميكند كسي که گوش بفرمايشات الهي نميدهد و اعتناء بانبياء نميكند و از آنها پند نميگيرد و آنها را كذّاب و ساحر ميپندارد بچه وسيله هدايت ميشود و مهتدي ميگردد. | |||
بر سيه دل چه سود خواندن وعظ || نرود ميخ آهنين در سنگ | |||
استَحوَذَ عَلَيهِمُ الشَّيطانُ فَأَنساهُم ذِكرَ اللّهِ مجادله آيه 20. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||