الأنعام ٦٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
[[الكهف ٢٩ | وَ قُلِ‌ الْحَقُ‌ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌...]] (۲)   
[[الكهف ٢٩ | وَ قُلِ‌ الْحَقُ‌ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌...]] (۲)   
</div>
</div>
== نزول ==
'''محل نزول:'''
این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۴، ص ۴۲۱.</ref>
'''شأن نزول آیات ۶۵، ۶۶ و ۶۷:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۳۸.</ref>
زید بن اسلم گوید: هنگامى كه اوائل آیه ۶۵ نازل شد، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: مبادا بعد از من كافر شده و به كفر برگردید كه مجبور شوید بعضى از شما بعضى دیگر را با شمشیر به خاطر كفر گردن بزنید.
مردم گفتند: یا رسول الله ما شهادت به یكتائى خداوند و به رسالت و نبوت تو مى‌دهیم، بعضى دیگر از آن‌ها گفتند: این همیشه نخواهد بود كه ما در حال اسلام آوردن بعضى از ما بعضى دیگر را كشته و به قتل برسانیم سپس بقیه آیه ۶۵ و نیز آیات ۶۶ و ۶۷ نازل گردید.<ref> تفسیر ابن ابى‌حاتم.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۲#link77 | آيات ۷۳ - ۵۶، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۲#link77 | آيات ۷۳ - ۵۶، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۳#link78 | حكم تكوينى ، مختص به خدا و حكم تشريعى ، همانند امور ديگر، بالاصالة و مستقلا منتسب به خداى تعالى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۳#link78 | حكم تكوينى ، مختص به خدا و حكم تشريعى ، همانند امور ديگر، بالاصالة و مستقلا منتسب به خداى تعالى است .]]
خط ۶۰: خط ۷۳:
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۷#link105 | چند روايت در ذيل آيه نهى از نشستن با كسانى كه در آيات خدا خوض ‍ مى كنند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۷#link105 | چند روايت در ذيل آيه نهى از نشستن با كسانى كه در آيات خدا خوض ‍ مى كنند.]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۱#link192 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۱#link192 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ «66»
و قوم تو اين قرآن را تكذيب كردند، با آنكه سخن حقّى است، بگو: من وكيل و عهده‌دار ايمان آوردن شما نيستم.
جلد 2 - صفحه 481
===نکته ها===
«لبس» به معناى آميختن، و «شيع» جمع «شيعه»، به معناى گروه است.
در آيه‌ى قبل، قدرت نجات‌بخش الهى مطرح شد، اينجا قدرت قهر و عذاب او.
امام باقر عليه السلام فرمودند: مراد از عذاب آسمانى، دود و صيحه و مراد از عذاب زمينى، فرورفتن در آن و مراد از «يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً» 6: 65، تفرقه در دين و بدگويى و كشتن يكديگر است. «1» شايد آن حضرت در مقام بيان بعضى از نمونه‌ها بوده‌اند نه تمام مصاديق، زيرا مثلا عذاب فوق شامل فشار طاغوت‌ها كه حاكم بر مردمند و عذاب تحت شامل قهرى بدنبال نافرمانى مردم از رهبر حقّ كه از مردم و در مردم و هم سطح آنان است نيز مى‌شود.
تعابير گوناگونى در قرآن خطاب به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، اين مضمون را بيان مى‌كند كه پيامبر مسئولِ ابلاغ دين خداست، نه اجبار مردم به ايمان آوردن. از جمله: «ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً» «2»، «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ» «3»، «ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ» «4»، «ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ» «5»، «أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ» «6»، «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» «7»، «إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ» «8» و «قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ».
===پیام ها===
1- يكى از وظايف پيامبر، يادآورى قدرت بى‌مانند خداوند است. «قُلْ هُوَ الْقادِرُ» 6: 65
2- شرك، زمينه‌ساز دريافت انواع عذاب‌هاست. ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ قُلْ هُوَ الْقادِرُ ...
3- خداوند، هم نجات‌بخش است، هم عذابگر، آنكه آگاهانه سراغ غير خدا مى‌رود، بايد منتظر عذاب باشد. قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‌ أَنْ يَبْعَثَ‌ ...
4- تفرقه و تشتّت، از عذاب‌هاى الهى و در كنار عذاب آسمانى و زمينى مطرح شده است. «يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً» 6: 65
----
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». انعام، 107.
«3». غاشيه، 22.
«4». ق، 45.
«5». مائده، 99.
«6». يونس، 99.
«7». بقره، 256.
«8». فاطر، 23.
جلد 2 - صفحه 482
5- گاهى مردم، به وسيله‌ى مردم و با دست يكديگر عذاب و تنبيه مى‌شوند.
«يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ» 6: 65
6- مبلّغان دينى بايد از روشهاى گوناگونى براى ارشاد مردم بهره‌گيرند. «انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ»
7- اگر مفهومى را در قالب‌هاى متنوّع ارائه داديم، به تأثيرات بيشترى اميدوار باشيم. «نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ» 6: 65
8- چون راه شما حقّ است، از تكذيب مردم نگران نباشيد. «وَ هُوَ الْحَقُّ»
9- تو مسئول وظيفه هستى، ضامن نتيجه نيستى. «لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ» 6: 66
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ (66)
بعد از ذكر آيات در عقب آن مى‌فرمايد:
وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُ‌: و دروغ مى‌پندارند عذاب يا قرآن را قوم تو و حال آنكه آن عذاب حق و صدق است در وقوع، يا قرآن حق و راست از نزد حق تعالى‌ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ‌: بگو اى پيغمبر من نيستم بر شما نگهبان و حافظ كه مهمّ شما را به من گذاشته باشند تا شما را از تكذيب منع نمايم يا به تعذيب جزا دهم، چه بر من تبليغ و انذار است، و و كيل و حفيظ حق تعالى است. پس اين آيه منسوخ است به آية السيف، چه در وقت نزول اين آيه، بر حضرت واجب شد كه كفار را به قهر و غلبه از كفر و تكذيب منع نمايد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ (66)
ترجمه‌
و تكذيب نمودند آنرا قوم تو و او است حق بگو نيستم بر شما نگهبان از براى هر خبرى وقت استقرارى است و زود باشد كه بدانيد.
تفسير
كفار قريش منكر وقوع عذاب و وعيد قرآن شدند با آنكه قرآن و وعد و وعيد آن حق محض است و پيغمبر (ص) حافظ و نگهبان مشركان از عذاب نيست و از براى هر خبر صدقى وقت مقرر موعودى است كه از آن تخلّف نمى‌نمايد و در آن موقع منكران ميدانند كه انكارشان بى‌مورد بوده و بعذاب ابدى گرفتار شدند ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ كَذَّب‌َ بِه‌ِ قَومُك‌َ وَ هُوَ الحَق‌ُّ قُل‌ لَست‌ُ عَلَيكُم‌ بِوَكِيل‌ٍ (66)
و تكذيب‌ كردند بآنچه‌ بيان‌ شد ‌از‌ تصريف‌ آيات‌ و قرآن‌ مجيد قوم‌ ‌شما‌ ‌که‌ قريش‌ باشند و حال‌ آنكه‌ حق‌ و صدق‌ ‌است‌ بگو نيستم‌ ‌من‌ عهده‌دار ‌شما‌.
جلد 7 - صفحه 103
وَ كَذَّب‌َ بِه‌ِ ضمير ‌به‌ بعضي‌ گفتند قرآن‌ مجيد ‌است‌ و بعضي‌ گفتند قضاياي‌ سابق‌ الذكر ‌که‌ تصريف‌ آيات‌ ‌باشد‌ لكن‌ معني‌ ندارد تكذيب‌ آيا قدرت‌ الهي‌ ‌را‌ منكر ميشوند ‌بر‌ نزول‌ عذاب‌ ‌ يا ‌ قاهريت‌ ‌او‌ ‌را‌ قبول‌ ندارند ‌ يا ‌ بازگشت‌ و بعث‌ روز جزاء ‌را‌ منكر ميشوند ‌ يا ‌ نزول‌ عذاب‌ ‌را‌ مستند بخدا نميدانند تمام‌ اينها غلط ‌است‌ زيرا قوم‌ حضرت‌ رسالت‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ قريش‌ بودند و اينها طبيعي‌ و دهري‌ نبودند ‌که‌ منكر مبدء و معاد باشند بلكه‌ مشرك‌ بودند آنهم‌ شرك‌ عبادتي‌ ‌خدا‌ ‌را‌ معتقد بودند قدرت‌ و قهر ‌او‌ ‌را‌ اعتراف‌ داشتند و معاد ‌را‌ ‌هم‌ قبول‌ داشتند بلكه‌ ‌هر‌ متديّن‌ بديني‌ چه‌ حق‌ و چه‌ باطل‌ مبدء و معاد ‌را‌ معترف‌ ‌است‌ و دين‌ ‌خود‌ ‌را‌ حق‌ ميداند لذا ضمير ‌به‌ بقرآن‌ برميگردد و آنهم‌ جاي‌ تكذيب‌ ندارد بالاخص‌ قوم‌ حضرت‌ ‌رسول‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌که‌ فرمود قومك‌ زيرا اينها اهل‌ لسان‌ بودند و ‌در‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ سرآمد زمان‌ ‌خود‌ بودند و اشعار و قصائد ‌خود‌ ‌را‌ برخ‌ ديگران‌ ميكشيدند و عجز ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ آوردن‌ يك‌ سوره‌ مثل‌ قرآن‌ درك‌ كردند لذا ميفرمايد ذلِك‌َ الكِتاب‌ُ لا رَيب‌َ فِيه‌ِ بقره‌ ‌آيه‌ 1، ‌پس‌ تكذيب‌ ‌آنها‌ جز عصبيت‌ و عناد منشأي‌ نداشته‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ جهت‌ فرمود وَ هُوَ الحَق‌ُّ بلكه‌ حقية قرآن‌ و معجزه‌ بودن‌ ‌از‌ جهات‌ بسياري‌ قابل‌ ترديد نيست‌ چنانچه‌ ‌در‌ مقدمه‌ همين‌ كتاب‌ بيان‌ ‌شده‌ ‌در‌ مجلد اول‌ و ‌بعد‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ بيان‌ جا دارد ‌که‌ بفرمايد قُل‌ لَست‌ُ عَلَيكُم‌ بِوَكِيل‌ٍ وظيفه‌ ‌رسول‌ اتمام‌ حجت‌ ‌است‌ و بستن‌ راه‌ عذر و اقامه‌ دليل‌ و برهان‌ لِيَهلِك‌َ مَن‌ هَلَك‌َ عَن‌ بَيِّنَةٍ وَ يَحيي‌ مَن‌ حَي‌َّ عَن‌ بَيِّنَةٍ انفال‌ ‌آيه‌ 44 (تو خواه‌ ‌از‌ سخنم‌ پند گير و خواه‌ ملال‌) ديگر مسئوليت‌ ندارد ‌که‌ چرا ايمان‌ نياوردند و هدايت‌ نشدند ما عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلَّا البَلاغ‌ُ
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>