گمنام

البقرة ٨٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۲۸٬۲۷۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۹: خط ۲۹:
[[الشعراء ١٩٤ | عَلَى‌ قَلْبِکَ‌ لِتَکُونَ‌ مِنَ‌...]] (۰) [[الشعراء ١٩٥ | بِلِسَانٍ‌ عَرَبِيٍ‌ مُبِينٍ‌]] (۱)   
[[الشعراء ١٩٤ | عَلَى‌ قَلْبِکَ‌ لِتَکُونَ‌ مِنَ‌...]] (۰) [[الشعراء ١٩٥ | بِلِسَانٍ‌ عَرَبِيٍ‌ مُبِينٍ‌]] (۱)   
</div>
</div>
== نزول ==
'''محل نزول:'''
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۱، ص ۱۱۱.</ref>
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۸.</ref>
اين آيه درباره يهوديان نازل گرديده در موقعى كه خداوند موضوع معجزه حضرت عيسى علیه‌السلام را به رسول خود گفته بود و رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز آن را براى يهوديان ذكر كرده بود، سپس يهوديان گفته بودند: اگر عيسى اين همه معجزه كه درباره او مى گوئى، آورده است پس تو كه دعوى پيامبرى مي‌نمائى چرا از اين گونه معجزات نمى آورى؟ سپس اين آيه نازل گرديد.<ref> روض الجنان يا روح الجنان.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link339 | آيات ۸۳ ۸۸ بقره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link339 | آيات ۸۳ ۸۸ بقره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link340 | وجه تغيير سياق آيات از غيبت به خطاب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link340 | وجه تغيير سياق آيات از غيبت به خطاب]]
خط ۳۸: خط ۴۹:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link342 | بحث روايتى (شاملرواياتى در ذيل ((وقلوا للناس حسنا)))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link342 | بحث روايتى (شاملرواياتى در ذيل ((وقلوا للناس حسنا)))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۴#link314 | آيه ۸۷ - ۸۸]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۴#link314 | آيه ۸۷ - ۸۸]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۴#link315 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۴#link315 | آيه و ترجمه]]
خط ۴۸: خط ۶۱:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۴#link321 | ۳ عقيده مسيحيان درباره روح القدس]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۴#link321 | ۳ عقيده مسيحيان درباره روح القدس]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۴#link322 | ۴ دلهاى بيخبر و مستور]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۴#link322 | ۴ دلهاى بيخبر و مستور]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
«87» وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ‌
و همانا ما به موسى كتاب (تورات) داديم و از پس او پيامبرانى پشت سر يكديگر فرستاديم و به عيسى‌بن مريم (معجزات و) دلايل روشن بخشيديم و او را با روح القدس، تأئيد ويارى نموديم. پس چرا هرگاه پيامبرى چيزى (از احكام و دستورات) بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تكبّر ورزيديد. (و به جاى ايمان آوردن به او) جمعى را تكذيب و جمعى را به قتل رسانديد؟!
===نکته ها===
اين آيه از استمرار لطف خداوند براى هدايت مردم سخن مى‌گويد كه پس از موسى عليه السلام پيامبرانى چون داوود، سليمان، يوشع، زكريّا و يحيى- عليهم‌السلام آمدند و بعد از آن بزرگواران، خداوند حضرت عيسى عليه السلام را با دلايل روشن فرستاد كه از سوى روح القدس‌ «1»
----
«1». از آيه‌ى 102 سوره‌ى نحل معلوم مى‌شود كه روح‌القدس همان جبرئيل است.
جلد 1 - صفحه 156
يارى و تأييد مى‌شد، ولى بنى‌اسرائيل راه استكبار و گردنكشى را پيش گرفتند و بجاى پذيرشِ هدايت الهى، به تكذيب و قتل انبيا دست زدند.
نقل تاريخ انبيا، يك نوع تسلّى براى پيامبر اسلام ومؤمنان است كه تحمّل رنجها براى آنان آسان شود.
===پیام ها===
1- تعليم و تربيت، تعطيل بردار نيست. «قَفَّيْنا» فرستادن پيامبران يكى پس از ديگرى، نشانه‌ى جريان هدايت در طول تاريخ است.
2- فرشتگان، به اولياى خدا يارى مى‌رسانند. «أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ»
3- انبيا بايد به سراغ مردم بروند. «جاءَكُمُ الرَّسُولُ»
4- هدايت، با هوا و هوس سازگار نيست. «لا تَهْوى‌ أَنْفُسُكُمُ»
5- كسى‌كه تسليم حقّ نباشد، مستكبر است. «لا تَهْوى‌ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ»
6- هوا پرستى، انسان را تا پيامبركشى پيش مى‌برد. «فَرِيقاً تَقْتُلُونَ»
7- انبيا براى تحقّق اهداف خويش، تا پاى جان مقاومت مى‌كردند. «فَرِيقاً تَقْتُلُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ (87)
----
«1» نهج البلاغه، حكمت 103.
تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 195
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ‌: و هر آينه بتحقيق عطا فرموديم موسى عليه السّلام را كتاب تورات كه جامع احكام شريعت ايشان است. وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ‌: و در عقب موسى فرستاديم پيغمبرانى را، مانند:
اشموئيل، شمعون، داود، سليمان، ارميا، عزير، حزقيل، الياس، يونس، زكريا، يحيى عليهم السّلام و غير ايشان كه تمام تابع شريعت حضرت موسى عليه السّلام بوده‌اند. وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ‌: و عطا فرموديم عيسى عليه السّلام پسر مريم را نشانه‌هاى روشن و معجزات ظاهره كه مصدق نبوت او بود؛ مانند: زنده نمودن مردگان و شفا دادن كور و برص را و اخبار به مغيبات، و همچنين انجيل كه متضمن آيات مبينه است ميان حلال و حرام و حق و باطل به او مرحمت فرموديم. وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ‌:
و تأييد فرموديم و قوت داديم عيسى عليه السّلام را به روح پاك و پاكيزه از مسّ شيطان. يا تأييد فرموديم او را به روح القدس كه مراد جبرئيل باشد.
نكته: وجه تسميه جبرئيل به روح القدس به جهت آن است كه:
جبرئيل زنده كننده اديان است به آنچه از جانب حق تعالى به انبياء نازل فرموده از كتاب‌هاى آسمانى و ساير بينات، همچنان كه ارواح زنده كننده ابدان مى‌باشند، و تخصيص حضرت عيسى عليه السّلام به جبرئيل با آنكه او مؤيد جميع انبياء بوده به جهت آن است كه در جميع احوال از كوچكى تا بزرگى با او بوده؛ يا آنكه تسميه عيسى عليه السّلام به اسم روح و اضافه به قدس به سبب آن است كه حق تعالى تكريم او فرموده و او را از محض روح خلق نموده، بدون واسطه پدر، و لذا نسبت به خود داده كه روح اللّه باشد به جهت كرامت و تقرب و اختصاص او به او سبحانه و تعالى. اين اضافه را در لسان عرب اضافه تشريفى گويند، مانند: بيت اللّه و ناقة اللّه.
حاصل آنكه حق تعالى مى‌فرمايد: اى بنى اسرائيل ما پيغمبران را با
تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 196
معجزات ظاهره و آيات بينه فرستاديم. أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ‌: آيا پس در مقابل اين نعمت چنين كنيد كه هرگاه بيامد شما را رسول و فرستاده ما، بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُكُمُ‌: به آنچه دوست نمى‌داشت آن را نفسهاى شما و سخن او موافق هواى نفس و مشتهيات شما نبود، اسْتَكْبَرْتُمْ‌: تكبر و سركشى نموديد و اوامر ايشان را اطاعت نكرديد. فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ‌: پس جمعى را تكذيب نموديد، مانند: حضرت عيسى عليه السّلام و حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ‌: و گروهى را كشتيد مانند: حضرت يحيى و زكريا عليه السّلام و غير ايشان. در حقيقت كفران نعمت رسل و كتب را كرديد، و حال آنكه بايد البته در ازاء اين عطيه الهيه، اطاعت و انقياد ايشان را بنمائيد.
تبصره: آيه شريفه اشعار است به امت مرحومه كه بنى اسرائيل چون فرمايشات انبياء را موافق با مشتهيات نفسانى خود ندانسته لذا تكبر ورزيده و در مقام مدافعه برآمده بعضى را تكذيب و جمعى را كشتند، لكن شما امت مرحومه چنانچه فرامين الهيه و احكام نبويه و آيات قرآنيه، مخالف با مشتهيات شما باشد، مبادا استكبار ورزيد يا تكذيب نمائيد. زيرا تكبر يا تكذيب نسبت به آيات قرآن و احكام شريعت پيغمبر آخر الزّمان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم موجب كفر و مورد سخط و غضب حضرت رحمان واقع خواهد شد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ (87)
ترجمه‌
و هر آينه بتحقيق داديم بموسى كتاب را و پى در پى فرستاديم بعد از او
----
جلد 1 صفحه 136
پيغمبران را و داديم عيسى پسر مريم را معجزات و كمك كرديم او را بروح القدس آيا پس هرگاه آورد نزد شما پيغمبرى چيزى را كه نميخواهد نفس‌هاى شما سركشى كرديد پس پاره را تكذيب كرديد و پاره را ميكشيد.
تفسير
كتاب توريه است كه مشتمل بر احكام خدا و فضل محمد (ص) و اهل بيت او و امامت على (ع) و خلفاى بعد از او است و مشتمل بر شرف مسلمانان و سوء عاقبت مخالفان او است و قرار داديم رسولى را در پى رسولى و عطا كرديم عيسى بن مريم را معجزات باهرات از قبيل احياء اموات و شفاء كور مادرزاد و مرض پيسى و خبر دادن از آنچه ميخوردند و آنچه ذخيره مينمودند در خانه‌هاشان و تأييد نموديم او را بروح القدس مخففا نيز قرائت شده است و او جبرئيل است و اين وقتى بود كه او را بآسمان برد از روزنه اطاقش و شبيه نمود بآنحضرت كسى را كه قصد داشت او را بكشد پس كشته شد بجاى آنحضرت و گفته شده است روح القدس مسيح است و بنظر حقير همانستكه بمريم دميده شد و تا آخر با حضرت عيسى بود و بتوسط او مرده زنده ميكرد و مريض شفا ميداد كه بعضى ملك مقربش خوانده‌اند و برخى اسم اعظمش دانسته‌اند و پاره از آن بنورانيت انجيل تعبير فرموده‌اند و اينكه مسيحش گفته‌اند براى آنستكه مسح نموده است بشر را يا مسح شده است به بشر و قمى از حضرت باقر روايت نموده كه يكى از خواص اصحاب آنحضرت بامر خداوند شبيه شد باو تا كشته شود و با آنحضرت باشد در درجات بهشتى آيا پس هر زمان كه آمد نزد شما طائفه يهود پيغمبرى و عهد گرفت از شما بمتابعت پيغمبر خاتم (ص) و اطاعت اولياء خدا تكبر كرديد پس پاره را تكذيب نموديد مانند موسى و عيسى و پاره را كشتيد مانند زكريا و يحيى و شما اراده نموديد محمد و على عليهما الصلوة و السلام را بكشيد ولى خداوند باطل نمود سعى شما را و رد كرد كيدتان را بخودتان چون جمعى از كفار و منافقان اين امت در ليله عقبه اراده قتل پيغمبر (ص) را داشتند و در مدينه ميخواستند امير المؤمنين (ع) را بكشند براى حسديكه برده بودند بمقام آنحضرت و خداوند آنها را بمقصودشان نائل نفرمود خائب و خاسر شدند و اين كلام براى توبيخ است چنانچه در مقام ملامت بدروغگو ميگوئى چرا دروغ ميگوئى يعنى چرا دروغ گفتى و چرا اراده دارى بگوئى حقير عرض ميكنم اينكه امام (ع) مخالفت با هواى نفس را بعهد بر متابعت و اطاعت تفسير فرموده براى آنستكه‌
----
جلد 1 صفحه 137
متابعت و اطاعت خدا و رسول مخالف با هواى نفس مردم است و هر كس مخالف با هواى نفس مردم حرف بزند و بخواهد آنها را ملزم نمايد مردم با او عناد مى‌ورزند و اگر بتوانند علنا او را ميكشند و الا مسموم مينمايند و هر قدر دائره اطاعت اوسع و دين اكمل باشد زحمت آورنده آن بيشتر و عداوت خلق با او و اولياء او زيادتر است لذا هيچ پيغمبرى را مردم بقدر پيغمبر ما اذيت و آزار ننمودند و بالاخره او را مسموم نمودند و امير المؤمنين (ع) را كه بمنزله نفس او بود كشتند و اولاد امجاد آندو بزرگوار را تا امام زمان (ع) يا كشتند يا مسموم نمودند و اگر آنحضرت هم غائب نبود با او همان سلوك را مينمودند لذا غيبت فرمود تا زمين خالى از حجت نماند و واقعه جانگداز عاشورا دلالت بر كمال عداوت مردم با پيغمبر (ص) و امير المؤمنين (ع) دارد كه از هيچ امر در باره آن خاندان شريف فرو- گذار نكردند و اين خود دليل است بر اكمليت دين اسلام از ساير اديان، و عياشى از حضرت باقر (ع) قريب باين مضمون را روايت نموده است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَقَد آتَينا مُوسَي‌ الكِتاب‌َ وَ قَفَّينا مِن‌ بَعدِه‌ِ بِالرُّسُل‌ِ وَ آتَينا عِيسَي‌ ابن‌َ مَريَم‌َ البَيِّنات‌ِ وَ أَيَّدناه‌ُ بِرُوح‌ِ القُدُس‌ِ أَ فَكُلَّما جاءَكُم‌ رَسُول‌ٌ بِما لا تَهوي‌ أَنفُسُكُم‌ُ استَكبَرتُم‌ فَفَرِيقاً كَذَّبتُم‌ وَ فَرِيقاً تَقتُلُون‌َ (87)
(و ‌هر‌ آينه‌ ‌ما موسي‌ ‌را‌ كتاب‌ داديم‌ و ‌از‌ ‌بعد‌ ‌او‌ پيغمبران‌ فرستاديم‌ و عيسي‌ ‌بن‌ مريم‌ ‌را‌ حجتها و نشانه‌هاي‌ آشكارا داديم‌ و ‌او‌ ‌را‌ بروح‌ قدس‌ تأييد نموديم‌، آيا ‌پس‌ ‌هر‌ گاه‌ پيغمبري‌ ‌شما‌ ‌را‌ بيايد بآنچه‌ مخالف‌ هواي‌ نفس‌ ‌شما‌ ‌باشد‌ تكبر ميورزيد
----
1‌-‌ مجلد اول‌ صفحه‌ 407
2‌-‌ مجلد اول‌ صفحه‌ 282
3‌-‌ مجلد دوم‌ صفحه‌ 26
جلد 2 - صفحه 93
‌پس‌ گروهي‌ ‌را‌ دروغ‌گو ميشماريد و گروهي‌ ‌را‌ ميكشيد).
وَ لَقَد آتَينا مُوسَي‌ الكِتاب‌َ مراد ‌از‌ كتاب‌ تورات‌ ‌است‌ و تخصيص‌ حضرت‌ موسي‌ بكتاب‌ ‌با‌ اينكه‌ ‌بر‌ انبياء پيش‌ ‌از‌ موسي‌ ‌هم‌ كتاب‌ نازل‌ ‌شده‌ شايد ‌از‌ اينجهت‌ ‌باشد‌ ‌که‌ آنچه‌ ‌بر‌ انبياء پيش‌ ‌از‌ موسي‌ نازل‌ ‌شده‌ ‌بود‌ بصحف‌ تعبير ميشد چون‌ صحيفه‌ صحيفه‌ و جزوه‌ جزوه‌ ‌بود‌ مانند صحف‌ آدم‌ و شيث‌ و نوح‌ و ابراهيم‌ و ‌حتي‌ ‌از‌ كتاب‌ موسي‌ باعتبار الواح‌ تعبير بصحف‌ ‌شده‌ چنانچه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌:
إِن‌َّ هذا لَفِي‌ الصُّحُف‌ِ الأُولي‌ صُحُف‌ِ إِبراهِيم‌َ وَ مُوسي‌«1» و كتابهاي‌ آسماني‌ ‌که‌ بنام‌ مخصوص‌ ناميده‌ ‌شده‌ چهار ‌است‌: تورات‌، انجيل‌، زبور، فرقان‌ (قرآن‌) و اهل‌ كتاب‌ ‌در‌ قرآن‌ مراد يهود و نصاري‌ هستند و مجوس‌ نيز ‌در‌ احكام‌ باهل‌ كتاب‌ ملحق‌ ميباشند.
وَ قَفَّينا مِن‌ بَعدِه‌ِ بِالرُّسُل‌ِ» ‌يعني‌ اتبعنا، ‌از‌ ‌بعد‌ موسي‌ رسولاني‌ ‌در‌ قفاي‌ ‌هر‌ ‌رسول‌ فرستاديم‌ ‌يعني‌ بنحو تعاقب‌ پيغمبراني‌ يكي‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ديگري‌ فرستاديم‌ و اكثر ‌اينکه‌ پيغمبران‌ اوصياي‌ حضرت‌ موسي‌ و حافظ شريعت‌ و مبلغ‌ احكام‌ ‌او‌ بوده‌اند و انبياء بني‌ اسرائيل‌ ‌بعد‌ ‌از‌ حضرت‌ موسي‌ «ع‌» بسيار بوده‌اند و آنچه‌ ‌در‌ قرآن‌ اسمشان‌ ذكر ‌شده‌ داود و سليمان‌ و الياس‌ و اليسع‌ و ذو الكفل‌ و اسمعيل‌ صادق‌ الوعد و يونس‌ و زكريا و يحيي‌ و عيسي‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ميباشند.
وَ آتَينا عِيسَي‌ ابن‌َ مَريَم‌َ البَيِّنات‌ِ تخصيص‌ حضرت‌ عيسي‌ بذكر ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ پيغمبر اولو العزم‌ و داراي‌ شريعت‌ و كتاب‌ جديد بوده‌ و بينات‌ جمع‌ بينه‌ ‌است‌ و بينه‌ ‌آن‌ چيزي‌ ‌است‌ ‌که‌ گواه‌ ‌بر‌ صدق‌ ادعاء واقع‌ شود و ادعاء مدعي‌ ‌را‌ روشن‌ سازد، و چون‌ معجزات‌ انبياء گواه‌ ‌بر‌ صدق‌ ادعاي‌ آنان‌ بوده‌ ‌از‌ اينجهت‌ تعبير ‌به‌ بينات‌ ‌شده‌ ‌است‌، ‌پس‌ مراد ‌از‌ بينات‌ ‌در‌ ‌آيه‌ شريفه‌ معجزات‌ حضرت‌ عيسي‌ (ع‌)
----
1‌-‌ سوره‌ الاعلي‌ ‌آيه‌ 18 و 19
جلد 2 - صفحه 94
‌از‌ تكلم‌ ‌در‌ گهواره‌ و ابراء اكمه‌ و ابرص‌ و احياء موتي‌ و اخبار بآنچه‌ ‌در‌ خانه‌هاي‌ ‌خود‌ ذخيره‌ كرده‌اند و آنچه‌ خورده‌اند و ايتاء كتاب‌ ‌در‌ طفوليت‌ و امثال‌ اينهاست‌.
وَ أَيَّدناه‌ُ بِرُوح‌ِ القُدُس‌ِ مراد ‌از‌ روح‌ القدس‌ جبرئيل‌ امين‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ نيز يكي‌ ‌از‌ القاب‌ اوست‌ چنانچه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ديگر ميفرمايد قُل‌ نَزَّلَه‌ُ رُوح‌ُ القُدُس‌ِ مِن‌ رَبِّك‌َ بِالحَق‌ِّ«1» و ايّدناه‌ ‌يعني‌ قوّيناه‌، ‌او‌ ‌را‌ تقويت‌ نموديم‌ و اصل‌ ‌آن‌ ايّد بمعني‌ قوّة ‌است‌ و تأييد جبرئيل‌ ‌از‌ حضرت‌ عيسي‌ ‌با‌ اينكه‌ ‌بر‌ پيغمبران‌ ديگر نيز نازل‌ ميشده‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ اصل‌ وجود عيسي‌ ‌از‌ نفخه‌ جبرئيل‌ بوده‌ و ‌تا‌ بردن‌ عيسي‌ بآسمانها نگهبان‌ ‌او‌ بوده‌ ‌است‌.
و تعبير ‌از‌ جبرئيل‌ بروح‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ جوهر مجرد ‌است‌ چنانچه‌ روح‌ انساني‌ جوهر مجرد ‌است‌ و تعبير بقدس‌ بجهت‌ اينست‌ ‌که‌ منزه‌ ‌از‌ عيب‌ و نقص‌ و معصيت‌ و داراي‌ مقام‌ عصمت‌ و طهارت‌ ‌است‌ چنانچه‌ همه‌ ملائكه‌ معصوم‌ و منزه‌ ‌از‌ نافرماني‌ ميباشند ولي‌ البته‌ داراي‌ درجات‌ و مراتب‌ متفاوت‌ هستند و جبرئيل‌ سيد ملائكه‌ و امين‌ وحي‌ و واسطه‌ ‌بين‌ ‌خدا‌ و انبياء اوست‌.
أَ فَكُلَّما جاءَكُم‌ رَسُول‌ٌ بِما لا تَهوي‌ أَنفُسُكُم‌ُ استَكبَرتُم‌ چون‌ انبياء و رسل‌ ‌بر‌ خلاف‌ هواي‌ نفس‌ متكبران‌ و جباران‌ و ستمگران‌ و ارباب‌ جاه‌ و مال‌ و ماده‌ پرستان‌ سخن‌ ميگفتند و ‌در‌ مقام‌ جلوگيري‌ ‌از‌ تعديات‌ و تجاوزات‌ ‌آنها‌ برميآمدند لذا ‌اينکه‌ قبيل‌ اشخاص‌ ‌در‌ مقام‌ قلع‌ و قمع‌ و قتل‌ آنان‌ ‌بر‌ آمده‌ و نسبت‌ سحر و جنون‌ و نحو ‌آن‌ بآنان‌ ميدادند و مرحوم‌ مجلسي‌ ‌در‌ بحار بسط مفصلي‌ درباره‌ ‌هر‌ يك‌ ‌از‌ انبياء بني‌ اسرائيل‌ ‌که‌ بدست‌ ‌آنها‌ مقتول‌ شده‌اند داده‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ نه‌ تنها داب‌ بني‌ اسرائيل‌ بوده‌ بلكه‌ هواپرستان‌ و ستمكاران‌ اينچنين‌ رفتار ‌را‌ ‌با‌ انبياء قبل‌
----
1‌-‌ سوره‌ النحل‌ ‌آيه‌ 104
جلد 2 - صفحه 95
‌از‌ موسي‌ مانند نوح‌ و هود و صالح‌ و ابراهيم‌ و لوط مينمودند و همچنين‌ نسبت‌ بخاتم‌ الانبياء صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ كفار قريش‌ ‌هر‌ نوع‌ اذيت‌ و آزار و نسبت‌ ناروا ‌که‌ مي‌توانستند انجام‌ دادند و تنها حفظ الهي‌ ‌براي‌ انجام‌ رسالت‌ و اتمام‌ حجت‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نگاه‌ ميداشته‌ و ‌آيه‌ شريفه‌ ‌در‌ مقام‌ تقريع‌ و توبيخ‌ اينهاست‌ ‌که‌ ‌هر‌ پيغمبري‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌ما فرستاديم‌ و ‌بر‌ خلاف‌ هواي‌ نفس‌ ‌شما‌ سخن‌ ‌گفت‌ زير بار ‌او‌ نرفتيد و گروهي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تكذيب‌ نموديد و گروه‌ ديگر ‌را‌ كشتيد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
اشاره
(آیه 87)- دلهایی که در غلاف است! باز روی سخن در این آیه و آیه بعد به بنی اسرائیل است، هر چند مفاهیم و معیارهای آن عمومیّت دارد و همگان را در بر می‌گیرد.
نخست می‌گوید «ما به موسی کتاب آسمانی (تورات) دادیم» (وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ).
«و بعد از او پیامبرانی پشت سر یکدیگر فرستادیم» (وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ).
پیامبرانی همچون داود و سلیمان و یوشع و زکریّا و یحیی و ....
«و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم، و او را به وسیله روح القدس تأیید نمودیم» (وَ آتَیْنا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ).
«ولی آیا این پیامبران بزرگ با این برنامه‌های سازنده، هر کدام مطلبی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او استکبار نمودید و زیر بار فرمانش نرفتید»؟! (أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوی أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ).
این حاکمیّت هوی و هوس بر شما آن چنان شدید بود که: «گروهی از آنها را
ج1، ص96
تکذیب کردید و گروهی را به قتل رساندید» (فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ).
اگر تکذیب شما مؤثّر می‌افتاد و منظورتان عملی می‌شد شاید به همان اکتفا می‌کردید و اگر نه دست به خون پیامبران الهی آغشته می‌ساختید!
روح القدس چیست؟
مفسران در باره روح القدس، تفسیرهای گوناگونی دارند:
1- برخی گفته‌اند منظور جبرئیل است، بنابراین معنی آیه فوق چنین خواهد بود «خداوند عیسی را به وسیله جبرئیل کمک و تأیید کرد».
اما جبرئیل را روح القدس می‌گویند به خاطر این که جنبه روحانیّت در فرشتگان مسأله روشنی است و اطلاق کلمه «روح» بر آنها کاملا صحیح است، و اضافه کردن آن به «القدس» اشاره به پاکی و قداست فوق العاده این فرشته است.
2- بعضی دیگر معتقدند «روح القدس» همان نیروی غیبی است که عیسی علیه السّلام را تأیید می‌کرد، و با همان نیروی مرموز الهی مردگان را به فرمان خدا زنده می‌نمود.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس