ریشه نضج: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
[نساء:56]. نَضْج (بروزن فَلْس و قُفْل) به معنى رسيدن ميوه و پختن گوشت است چنانكه در صحاح گفته است، به احتمال قوى منظور از آن در آيه بى حس شدن است در اثر سوختن يعنى هر وقت پوستهاى آنها سوخت و بى حس شد پوستهاى ديگرى براى آنها عوض مى‏گيريم تا عذاب را بچشند (نعوذبالله من النار) رجوع شود به «جلد». از روايات استفاده مى‏شود كه تبديل جلود زنده كردن واعاده حيات بجلود اولى است در تفسير برهان از مجالس شيخ نقل كرده كه حفص بن غياث مى‏گويد: چون منصورعباسى جعفربن محمد«عليه‏السلام» را به عراق آورد در محضر آن حضرت بودم، ابن ابى العوجاء ملحد پيش آن جناب آمد گفت در باره اين آيه «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها...» چه مى‏فرمايى قبول كردم كه آن پوستها گناه كردند و عذاب ديدند تقصير پوستهاى جديد چيست؟ فرمود:« هِىَ هِىَ وَ هِىَ‏غَيْرُها» واى بر تو پوستهاى عوض شده هم پوستهاى اولى و هم غيرآنهاست. گفت: به من توضيح بده تا بفهم. امام فرمود اگر كسى خشتى را خرد كند و آن را گل كرده بارديگر خشت زند آيا خشت اولى و درعين حال غيرآن نيست؟ گفت: آرى خدا سعادتمندت كند. نظير اين روايت را از احتجاج و تفسير قمى نيز نقل كرده است. ناگفته نماند: چون قيامت همه چيزش زنده است چنانكه در «جهنم» گفته شد و در «نطق» خواهد آمد در اينصورت هر چه مرگ آن را دريافت حيات حمله كرده مرگ را از بين خواهد برد لذا هر وقت پوست اهل آتش سوخت و بى حس شد دوباره حيات برآن عود خواهد كرد. اين كلمه فقط يكبار در كلام الله آمده است.
[نساء:56]. نَضْج (بروزن فَلْس و قُفْل) به معنى رسيدن ميوه و پختن گوشت است چنانكه در صحاح گفته است، به احتمال قوى منظور از آن در آيه بى حس شدن است در اثر سوختن يعنى هر وقت پوستهاى آنها سوخت و بى حس شد پوستهاى ديگرى براى آنها عوض مى‏گيريم تا عذاب را بچشند (نعوذبالله من النار) رجوع شود به «جلد». از روايات استفاده مى‏شود كه تبديل جلود زنده كردن واعاده حيات بجلود اولى است در تفسير برهان از مجالس شيخ نقل كرده كه حفص بن غياث مى‏گويد: چون منصورعباسى جعفربن محمد«عليه‏السلام» را به عراق آورد در محضر آن حضرت بودم، ابن ابى العوجاء ملحد پيش آن جناب آمد گفت در باره اين آيه «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها...» چه مى‏فرمايى قبول كردم كه آن پوستها گناه كردند و عذاب ديدند تقصير پوستهاى جديد چيست؟ فرمود:« هِىَ هِىَ وَ هِىَ‏غَيْرُها» واى بر تو پوستهاى عوض شده هم پوستهاى اولى و هم غيرآنهاست. گفت: به من توضيح بده تا بفهم. امام فرمود اگر كسى خشتى را خرد كند و آن را گل كرده بارديگر خشت زند آيا خشت اولى و درعين حال غيرآن نيست؟ گفت: آرى خدا سعادتمندت كند. نظير اين روايت را از احتجاج و تفسير قمى نيز نقل كرده است. ناگفته نماند: چون قيامت همه چيزش زنده است چنانكه در «جهنم» گفته شد و در «نطق» خواهد آمد در اينصورت هر چه مرگ آن را دريافت حيات حمله كرده مرگ را از بين خواهد برد لذا هر وقت پوست اهل آتش سوخت و بى حس شد دوباره حيات برآن عود خواهد كرد. اين كلمه فقط يكبار در كلام الله آمده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, جلد:72, ما:48, کلل:43, بدل:38, نور:38, صلى:29, غير:24, سوف:24, ها:19, نا:19, ذوق:15, ب:15, ل:10, ايى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==