بَلَغ: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
بُلوغ و بلاغ، يعنى رسيدن به انتها مقصد اعمّ از آنكه مكان باشد يا زمان يا امرى نعيّن و گاهى نزديك شدن به مقصد مراد باشد هر چند به آخر آن نرسد (مفردات) در صحاح آمده: «بلغت المكان بلوغاً و صلتُ اليه و كذلك اذا شارفت عليه... و الابلاغ الايصال و كذلك التبليغ و الاسم منه البلاغ و البلاغ ايضاً الكفاية». راغب با آنكه بلاغ را مصدر ثلاثى گرفته، به معنى تبليغ و كفاية نيز گفته است. [يوسف:22] چون به جوانى رسيد به او حكم و علم عطا كرديم. [بقره:231]. در اينجاست كه گفتهاند: «بلغن» به معنى نزديك شدن به پايان اجل است و گرنه بعد از تمام شدن اجل رجوع جايز نيست. ولى اين سخن درست نيست و ظاهراً مراد از «بَلَغْنَ اَجَلَهُنَّ» تمام شدن اجل است، در اين باره در «اجل» بتفضيل سخن گفتهايم. [طلاق:3] هر كه به خدا توكّل كرد خدا براى او كافى است، حقّا كه خدا براى او كافى است، حقّا كه خدا به كار خود مىرسد و كسى او را منع نمىكند. ضمير «امره» به «اللّه» برمىگردد و «بالغ» لازم است نه متعدّى. [آل عمران:20] گفتيم كه ابلاغ به معنى تبليغ است خواه اسم مصدر باشد چنانكه جوهرى گفته و خواه مصدر از باب تفعيل همانطور كه از راغب نقل شد. على هذا معناى آيه اين است: پس اگر رو گردانند وظيفه تو فقط تبليغ و رساندن است. [انبیاء:106] طبرسى و بيضاوى و راغب «بلاغ» را در آيه كفايت معنى كردهاند، يعنى در اينكه گفته شد بر اهل اخلاص كفايت است. و شايد اين از باب تسميه مسبّب به اسم سبب است زيرا كفايت مسبّب از تبليغ است. | بُلوغ و بلاغ، يعنى رسيدن به انتها مقصد اعمّ از آنكه مكان باشد يا زمان يا امرى نعيّن و گاهى نزديك شدن به مقصد مراد باشد هر چند به آخر آن نرسد (مفردات) در صحاح آمده: «بلغت المكان بلوغاً و صلتُ اليه و كذلك اذا شارفت عليه... و الابلاغ الايصال و كذلك التبليغ و الاسم منه البلاغ و البلاغ ايضاً الكفاية». راغب با آنكه بلاغ را مصدر ثلاثى گرفته، به معنى تبليغ و كفاية نيز گفته است. [يوسف:22] چون به جوانى رسيد به او حكم و علم عطا كرديم. [بقره:231]. در اينجاست كه گفتهاند: «بلغن» به معنى نزديك شدن به پايان اجل است و گرنه بعد از تمام شدن اجل رجوع جايز نيست. ولى اين سخن درست نيست و ظاهراً مراد از «بَلَغْنَ اَجَلَهُنَّ» تمام شدن اجل است، در اين باره در «اجل» بتفضيل سخن گفتهايم. [طلاق:3] هر كه به خدا توكّل كرد خدا براى او كافى است، حقّا كه خدا براى او كافى است، حقّا كه خدا به كار خود مىرسد و كسى او را منع نمىكند. ضمير «امره» به «اللّه» برمىگردد و «بالغ» لازم است نه متعدّى. [آل عمران:20] گفتيم كه ابلاغ به معنى تبليغ است خواه اسم مصدر باشد چنانكه جوهرى گفته و خواه مصدر از باب تفعيل همانطور كه از راغب نقل شد. على هذا معناى آيه اين است: پس اگر رو گردانند وظيفه تو فقط تبليغ و رساندن است. [انبیاء:106] طبرسى و بيضاوى و راغب «بلاغ» را در آيه كفايت معنى كردهاند، يعنى در اينكه گفته شد بر اهل اخلاص كفايت است. و شايد اين از باب تسميه مسبّب به اسم سبب است زيرا كفايت مسبّب از تبليغ است. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::بَلَغ]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |