ریشه الف: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
اَلِف، يا ساكن است كه به آن لَيِّنه گويند و يا متحرّك است كه به آن همزه گويند. راغب در مفردات گويد: بطور كلّى الف‏هائى كه (اعّم از الف و همزه) براى اثبات معنائى مى‏نمايند سه نوعند. نوعى به اول كلام داخل مى‏شوند و بوسط و نوعى به آخر آن. نوع اول براى استخبار است نظير «اَتَجْعَلُ فيها مَن يُفسِدُ فيها» و براى مغلوب كردن مخاطب و غير آن، مثل «اَهُمْ خَيْرٌ اَمْ قَوْمُ تُبَّع» و «اَفَاِنْ مِتَّ فَهُمُ الخالِدونَ» و براى تسويه نحو «سَواءٌ عَلَينا اَجَزِ عَنا اَمْ صَبَرنا» و براى نفى و اين همزه چون بر نفى داخل شود افاده اثبات مى‏كند و بالعكس نحو «اَلَستْ بِرَبِّكُمْ اَلَيسَ اللّهُ بِاَحَمِ الحاكِمين». نوعى كه در وسط مى‏آيند عبارتند از الف تثنيه و الف بعضى از جمع‏ها مثل مُسلِمان، مسلمات و مساكين نوعى كه در آخر واقع مى‏شوند عبارتند از الف تأنيت مثل حُبلى و بيضاء و الف ضمير در تثنيه مثل «اِذْهَبا اِلى فِرعَونَ» و اَلفَهائى كه به آخر آيات داخل مى‏شوند همچنان كه در آخر ابيات مى‏آيند مثل «وَ تَظْنُّونَ بِاللّهِ الظُّنونا - فَاَضَلوُنا السبيلا» ليكن اين الف‏ها معنائى ندارد و فقط براى اصلاح لفظ وارد مى‏شوند (مفردات باختصار).
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"
خط ۱۳: خط ۱۷:
|أُلُوفٌ‌ || ۱  
|أُلُوفٌ‌ || ۱  
|-
|-
|فَأَلَّفَ‌ || ۱  
|فَأَلَّفَ‌ || ۱  
|-
|-
|آلاَفٍ‌ || ۲  
|آلاَفٍ‌ || ۲  
خط ۱۹: خط ۲۳:
|بِأَلْفٍ‌ || ۱  
|بِأَلْفٍ‌ || ۱  
|-
|-
|أَلَّفَ‌ || ۲  
|أَلَّفَ‌ || ۲  
|-
|-
|أَلَّفْتَ‌ || ۱  
|أَلَّفْتَ‌ || ۱  
|-
|-
|أَلْفاً || ۱  
|أَلْفاً || ۱  
خط ۲۹: خط ۳۳:
|أَلْفَيْنِ‌ || ۱  
|أَلْفَيْنِ‌ || ۱  
|-
|-
|الْمُؤَلَّفَةِ || ۱  
|الْمُؤَلَّفَةِ || ۱  
|-
|-
|کَأَلْفِ‌ || ۱  
|کَأَلْفِ‌ || ۱  
|-
|-
|يُؤَلِّفُ‌ || ۱  
|يُؤَلِّفُ‌ || ۱  
|-
|-
|أَلْفٍ‌ || ۱  
|أَلْفٍ‌ || ۱  

نسخهٔ ‏۲۰ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۵۴

تکرار در قرآن: ۲۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده

اَلِف، يا ساكن است كه به آن لَيِّنه گويند و يا متحرّك است كه به آن همزه گويند. راغب در مفردات گويد: بطور كلّى الف‏هائى كه (اعّم از الف و همزه) براى اثبات معنائى مى‏نمايند سه نوعند. نوعى به اول كلام داخل مى‏شوند و بوسط و نوعى به آخر آن. نوع اول براى استخبار است نظير «اَتَجْعَلُ فيها مَن يُفسِدُ فيها» و براى مغلوب كردن مخاطب و غير آن، مثل «اَهُمْ خَيْرٌ اَمْ قَوْمُ تُبَّع» و «اَفَاِنْ مِتَّ فَهُمُ الخالِدونَ» و براى تسويه نحو «سَواءٌ عَلَينا اَجَزِ عَنا اَمْ صَبَرنا» و براى نفى و اين همزه چون بر نفى داخل شود افاده اثبات مى‏كند و بالعكس نحو «اَلَستْ بِرَبِّكُمْ اَلَيسَ اللّهُ بِاَحَمِ الحاكِمين». نوعى كه در وسط مى‏آيند عبارتند از الف تثنيه و الف بعضى از جمع‏ها مثل مُسلِمان، مسلمات و مساكين نوعى كه در آخر واقع مى‏شوند عبارتند از الف تأنيت مثل حُبلى و بيضاء و الف ضمير در تثنيه مثل «اِذْهَبا اِلى فِرعَونَ» و اَلفَهائى كه به آخر آيات داخل مى‏شوند همچنان كه در آخر ابيات مى‏آيند مثل «وَ تَظْنُّونَ بِاللّهِ الظُّنونا - فَاَضَلوُنا السبيلا» ليكن اين الف‏ها معنائى ندارد و فقط براى اصلاح لفظ وارد مى‏شوند (مفردات باختصار).


کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
أَلْفَ‌ ۴
أُلُوفٌ‌ ۱
فَأَلَّفَ‌ ۱
آلاَفٍ‌ ۲
بِأَلْفٍ‌ ۱
أَلَّفَ‌ ۲
أَلَّفْتَ‌ ۱
أَلْفاً ۱
أَلْفٌ‌ ۱
أَلْفَيْنِ‌ ۱
الْمُؤَلَّفَةِ ۱
کَأَلْفِ‌ ۱
يُؤَلِّفُ‌ ۱
أَلْفٍ‌ ۱
أَلْفِ‌ ۱
لِإِيلاَفِ‌ ۱
إِيلاَفِهِمْ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط