گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:
<span id='link21'><span>
<span id='link21'><span>


==پيامبر (ص ) از حضرت فاطمه (س ) بوى بهشت استشمام مى كند ==
==پيامبر «ص» از حضرت فاطمه «س»، بوى بهشت استشمام مى كند ==
ونيز در همان كتابست كه طبرانى از عايشه روايت كرده كه گفت : رسول خدا فرمود: وقتى مرا به آسمان بردند داخل بهشت شدم وبه درختى از درختان بهشت رسيدم كه زيباتر وسفيد برگ تر وخوش ميوه تر از آن نديده بودم يك دانه از ميوه هاى آن را چيده وخوردم وهمين ميوه نطفه اى شد در صلب من ، وقتى به زمين آمدم وبا خديجه همبستر شدم به فاطمه حامله شد واينك هر وقت مشتاق بوى بهشت مى شوم فاطمه را مى بويم .
و نيز در همان كتاب است كه طبرانى، از عايشه روايت كرده كه گفت:  
ودر تفسير قمى از پدرش از ابن محبوب از ابن رئاب از ابى عبيده از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) بسيار فاطمه را مى بوسيد، اين كار براى عايشه خوشايند نبود، رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) فرمود: اى عايشه ! وقتى مرا به آسمان بردند داخل بهشت شدم جبرئيل مرا به نزديك درخت طوبى برد واز ميوه هايش به من داد ومن خوردم ، خداوند همان ميوه را به صورت نطفه اى در پشتم درآورد - وقتى به زمين هبوط نمودم با خديجه همبستر شدم به فاطمه حامله شد، واينك هيچ وقت اورا نمى بوسم مگر آنكه بوى درخت طوبى را از اواستشمام مى كنم .
 
ودر الدر المنثور است كه طبرانى در كتاب اوسط از ابن عمر روايت كرده كه وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) را به معراج بردند خداوند به اووحى كرد كه بايد اذان بگويد چون نازل شد (به جبرئيل رسيد) جبرئيل اذان را به اوياد داد.
رسول خدا فرمود: وقتى مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم و به درختى از درختان بهشت رسيدم كه زيباتر و سفيد برگ تر و خوش ميوه تر از آن نديده بودم. يك دانه از ميوه هاى آن را چيده و خوردم و همين ميوه نطفه اى شد در صلب من. وقتى به زمين آمدم و با خديجه همبستر شدم، به فاطمه حامله شد و اينك هر وقت مشتاق بوى بهشت مى شوم، فاطمه را مى بويم.
ونيز در همان كتاب آمده است كه ابن مردويه از على (عليه السلام ) روايت كرده كه اذان را در شب معراج تعليم رسول خدا كردند، وواجب شد كه نماز را بعد از آن بخوانند.
 
و در تفسير قمى، از پدرش، از ابن محبوب، از ابن رئاب، از ابى عبيده، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه فرمود:  
 
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بسيار فاطمه را مى بوسيد. اين كار براى عايشه خوشايند نبود. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرمود: اى عايشه! وقتى مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم، جبرئيل مرا به نزديك درخت «طوبى» برد و از ميوه هايش به من داد و من خوردم. خداوند همان ميوه را به صورت نطفه اى در پشتم درآورد - وقتى به زمين هبوط نمودم، با خديجه همبستر شدم، به فاطمه حامله شد، و اينك هيچ وقت او را نمى بوسم، مگر آن كه بوى درخت «طوبى» را از او استشمام مى كنم.
 
و در الدر المنثور است كه طبرانى، در كتاب اوسط، از ابن عمر روايت كرده كه: وقتى رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را به معراج بردند، خداوند به او وحى كرد كه بايد اذان بگويد. چون نازل شد (به جبرئيل رسيد)، جبرئيل اذان را به او ياد داد.
 
و نيز در همان كتاب آمده است كه ابن مردويه، از على «عليه السلام» روايت كرده كه: اذان را در شب معراج تعليم رسول خدا كردند، و واجب شد كه نماز را بعد از آن بخوانند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۱ </center>
<span id='link22'><span>
<span id='link22'><span>
==شرح وتفضيل اولين نماز پيامبر در شب معراج از زبان مبارك امام كاظم (ع ) ==
==شرح وتفضيل اولين نماز پيامبر در شب معراج از زبان مبارك امام كاظم (ع ) ==
ودر كتاب علل به سند خود از اسحاق ابن عمار روايت كرده كه گفت :
ودر كتاب علل به سند خود از اسحاق ابن عمار روايت كرده كه گفت :
۱۴٬۰۱۵

ویرایش