گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۶: خط ۶۶:
<span id='link178'><span>
<span id='link178'><span>


==وجه و نكته اينكه فرمود از آنچه كه خدا شما را در آن جانشين كرده انفاق كنيد ==
==وجه اين كه فرمود: «از آنچه كه خدا شما را در آن جانشين كرده، انفاق كنيد» ==
«'''و انفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه '''» - «'''استخلاف انسان '''» به معناى خليفه كردن او است ، و مراد از خليفه كردن انسان يا اين است كه خداى سبحان انسان را در زمين جانشين خود كند، همچنان آيه شريفه «'''انى جاعل فى الارض خليفة '''» به آن اشاره مى كند.
«'''وَ أنفِقُوا مِمّا جَعَلَكُم مُستَخلَفِينَ فِيهِ '''» - «استخلاف انسان»، به معناى خليفه كردن اوست، و مراد از خليفه كردن انسان، يا اين است كه خداى سبحان، انسان را در زمين جانشين خود كند، همچنان آيه شريفه «إنّى جَاعِلٌ فِى الأرضِ خَلِيفَة»، به آن اشاره مى كند.
حال بايد ديد بنابر اين فرض به چه ملاحظه از اموالى كه در دست مؤ منين است تعبير كرده به چيزى كه خدا ايشان را در آن خليفه خود كرده ؟
 
جواب اين سوال اين است كه : اين تعبير هم واقعيتى را بيان مى كند، چون واقعا آدمى در آنچه دارد خليفه خداست ، (چون هم خودش و همه اموالش ملك خدا است )، و هم ايشان را در انفاق كردن تشويق مى نمايد، چون وقتى مؤ منين متوجه و متذكر شوند كه مال ايشان ملك خدا است ، و ايشان در آن اموال خليفه خدا و وكلاى از ناحيه اويند، هر تصرفى بكنند به اذن او مى كنند قهرا انفاق كردن بر آنان آسان مى شود، و در اين عمل خير، احساس سنگينى نمى كنند.
حال بايد ديد بنابراين فرض، به چه ملاحظه از اموالى كه در دست مؤمنان است، تعبير كرده به چيزى كه خدا ايشان را در آن خليفه خود كرده؟
و يا مراد از خليفه كردن انسان اين است كه : خدا ايشان را جان شين پيشينيان خود در آن اموال كرده ، قبلا اين اموال در دست ديگران بود، بعد از در گذشت آنان به ايشان منتقل گرديد، و در چنين فرضى اگر از اموال اينطور تعبير كرده ، براى اين بوده كه باز به بيانى ديگر تشويقشان به انفاق كرده باشد، چون وقتى بياد آورند كه اين اموال قبلا در دست ديگران بوده ، و آنان وفا نكرده ، متوجه مى شوند كه به ايشان نيز وفا نخواهد كرد، وزودى آن را براى ديگران خواهند گذاشت ، و با دست تهى خواهند رفت ، پس چه بهتر كه تا اختيار آن را در دست دارند برگ عيشى بگور خود بفرستند، و معلوم است كه انسان با داشتن طرز تفكرى اين چنين در مساءله انفاق دست و دل بازتر مى شود، و آسان تر دل از مال دنيا بر مى كند، و در راه خدايش خرج مى كند.
 
«'''فالذين امنوا منكم و انفقوا لهم اجر كبير'''» - در اين جمله وعده اجرى بزرگ در برابر انفاق مى دهد، تا مؤ منين را به بيانى ديگر تشويق به نموده ، تشويق هاى قبلى را تاءكيد كند. و مراد از ايمان در اينجا ايمان به خدا و رسول است .
جواب اين سؤال اين است كه: اين تعبير هم واقعيتى را بيان مى كند. چون واقعا آدمى در آنچه دارد، خليفه خداست. (چون هم خودش و همه اموالش مِلك خدا است)، و هم ايشان را در انفاق كردن تشويق مى نمايد. چون وقتى مؤمنان متوجه و متذكر شوند كه مال ايشان، مِلك خداست و ايشان در آن اموال، خليفۀ خدا و وكلاى از ناحيه اويند، هر تصرفى بكنند، به اذن او مى كنند. قهرا انفاق كردن بر آنان آسان مى شود، و در اين عمل خير، احساس سنگينى نمى كنند.
 
و يا مراد از خليفه كردن انسان اين است كه: خدا ايشان را جانشين پيشينيان خود در آن اموال كرده. قبلا اين اموال در دست ديگران بود، بعد از درگذشت آنان، به ايشان منتقل گرديد. و در چنين فرضى، اگر از اموال اين طور تعبير كرده، براى اين بوده كه باز به بيانى ديگر به انفاق تشويقشان كرده باشد. چون وقتى به ياد آورند كه اين اموال قبلا در دست ديگران بوده و به آنان وفا نكرده، متوجه مى شوند كه به ايشان نيز وفا نخواهد كرد، و به زودى آن را براى ديگران خواهند گذاشت، و با دست تهى خواهند رفت. پس چه بهتر كه تا اختيار آن را در دست دارند، برگ عيشى به گور خود بفرستند. و معلوم است كه انسان با داشتن طرز تفكرى اين چنين در مسأله انفاق، دست و دل بازتر مى شود، و آسانتر دل از مال دنيا بر مى كند، و در راه خدايش خرج مى كند.
 
«'''فَالّذِينَ آمَنُوا مِنكمُ وَ أنفَقُوا لَهُم أجرٌ كَبِيرٌ'''» - در اين جمله، وعده اجرى بزرگ در برابر انفاق مى دهد، تا مؤمنان را به بيانى ديگر به انفاق تشويق نموده، تشويق هاى قبلى را تأكيد كند. و مراد از ايمان در اين جا، ايمان به خدا و رسول است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۶۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۶۷ </center>
وَ مَا لَكمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسولُ يَدْعُوكمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكمْ ...
«'''وَ مَا لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ ...'''»:
مراد از «'''ايمان '''» ايمانى است كه داراى اثر باشد، كه يكى از آثار آن انفاق در راه خدا است - و اگر خواستى اينطور بگو - مراد از ايمان اين است كه : آثار آن مقدار ايمانى را كه دارند مترتب كنند.
 
در جمله «'''و الرسول يدعوكم لتومنوا بربكم '''» از خداى تعالى تعبير به «'''رب '''» كرده ، و رب را به ضمير «'''كم - شما'''» اضافه كرده ، تا به دعوت و امر اشاره كرده باشد، گويا فرموده : شما را به اين علّت دعوت ايمان به خدا كرده كه خدا رب شما است ، و واجب است كه به وى ايمان آوريد.
مراد از «ايمان»، ايمانى است كه داراى اثر باشد، كه يكى از آثار آن، انفاق در راه خدا است - و اگر خواستى اين طور بگو - مراد از ايمان اين است كه: آثار آن مقدار ايمانى را كه دارند، مترتب كنند.
 
در جملۀ «وَ الرّسُولُ يَدعُوكُم لِتُؤمِنُوا بِرَبّكُم»، از خداى تعالى تعبير به «ربّ» كرده، و «ربّ» را به ضمير «كُم - شما» اضافه كرده، تا به علت دعوت و امر اشاره كرده باشد. گويا فرموده: شما را به اين علّت به ايمان به خدا دعوت كرده كه خدا ربّ شما است، و واجب است كه به وى ايمان آوريد.
<span id='link179'><span>
<span id='link179'><span>
==مراد از ميثاقى كه از مؤ منين گرفته شده است ==
==مراد از ميثاقى كه از مؤ منين گرفته شده است ==
«'''و قد اخذ ميثاقكم ان كنتم مؤ منين '''» - اين جمله توبيخى را كه از اول آيه فهميده مى شد تاءكيد مى كند، و ضمير در اخذ - گرفت به خداى سبحان برمى گردد، البته ممكن هم هست كه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) برگردد، (چون رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هم از مسلمانان بيعت و ميثاق مى گرفت ) و به هر حال منظور از ميثاقى كه گرفته شده همان چيزى است كه شهادت هر مسلمانى بر آن دلالت دارد، آرى شهادت مسلمان بر وحدانيت خدا و رسالت رسول او در آن روزى اسلام مى آورد دلالت داشت بر اين كه از همين روز تسليم و مطيع خدا و رسول است .
«'''و قد اخذ ميثاقكم ان كنتم مؤ منين '''» - اين جمله توبيخى را كه از اول آيه فهميده مى شد تاءكيد مى كند، و ضمير در اخذ - گرفت به خداى سبحان برمى گردد، البته ممكن هم هست كه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) برگردد، (چون رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هم از مسلمانان بيعت و ميثاق مى گرفت ) و به هر حال منظور از ميثاقى كه گرفته شده همان چيزى است كه شهادت هر مسلمانى بر آن دلالت دارد، آرى شهادت مسلمان بر وحدانيت خدا و رسالت رسول او در آن روزى اسلام مى آورد دلالت داشت بر اين كه از همين روز تسليم و مطيع خدا و رسول است .
۱۴٬۲۰۵

ویرایش