گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۹}}
__TOC__
__TOC__


خط ۱۵: خط ۱۷:
==آيات ۱ - ۱۵، سوره مراسلات ==
==آيات ۱ - ۱۵، سوره مراسلات ==
سوره مرسلات مكى است و پنجاه آيه دارد
سوره مرسلات مكى است و پنجاه آيه دارد
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَ الْمُرْسلَتِ عُرْفاً(۱)
وَ الْمُرْسلَتِ عُرْفاً(۱)
فَالْعَصِفَتِ عَصفاً(۲)
فَالْعَصِفَتِ عَصفاً(۲)
وَ النَّشِرَاتِ نَشراً(۳)
وَ النَّشِرَاتِ نَشراً(۳)
فَالْفَرِقَتِ فَرْقاً(۴)
فَالْفَرِقَتِ فَرْقاً(۴)
فَالْمُلْقِيَتِ ذِكْراً(۵)
فَالْمُلْقِيَتِ ذِكْراً(۵)
عُذْراً أَوْ نُذْراً(۶)
عُذْراً أَوْ نُذْراً(۶)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَقِعٌ(۷)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَقِعٌ(۷)
فَإِذَا النُّجُومُ طمِست (۸)
فَإِذَا النُّجُومُ طمِست (۸)
وَ إِذَا السمَاءُ فُرِجَت (۹)
وَ إِذَا السمَاءُ فُرِجَت (۹)
وَ إِذَا الجِْبَالُ نُسِفَت (۱۰)
وَ إِذَا الجِْبَالُ نُسِفَت (۱۰)
وَ إِذَا الرُّسلُ أُقِّتَت (۱۱)
وَ إِذَا الرُّسلُ أُقِّتَت (۱۱)
لاَى يَوْمٍ أُجِّلَت (۱۲)
لاَى يَوْمٍ أُجِّلَت (۱۲)
لِيَوْمِ الْفَصلِ(۱۳)
لِيَوْمِ الْفَصلِ(۱۳)
وَ مَا أَدْرَاك مَا يَوْمُ الْفَصلِ(۱۴)
وَ مَا أَدْرَاك مَا يَوْمُ الْفَصلِ(۱۴)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۱۵)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۱۵)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
به نام خداى رحمان و رحيم .
به نام خداى رحمان و رحيم .
خط ۶۵: خط ۶۷:
فَالْعَصِفَتِ عَصفاً
فَالْعَصِفَتِ عَصفاً
اين جمله عطف است به جمله قبلى ، و مراد از «'''عصف '''» سرعت سير است ، باد تند را عاصف مى گويند، و سرعت سير ملائكه در رساندن وحى را به عنوان استعاره عصف خوانده ، و معنايش اين است كه سوگند مى خورم به ملائكه اى كه پشت سر هم روانه مى شوند، و ايشان با سرعت سيرى كه دارند، مانند بادهاى تند ماموريت خود را انجام مى دهند.
اين جمله عطف است به جمله قبلى ، و مراد از «'''عصف '''» سرعت سير است ، باد تند را عاصف مى گويند، و سرعت سير ملائكه در رساندن وحى را به عنوان استعاره عصف خوانده ، و معنايش اين است كه سوگند مى خورم به ملائكه اى كه پشت سر هم روانه مى شوند، و ايشان با سرعت سيرى كه دارند، مانند بادهاى تند ماموريت خود را انجام مى دهند.
وَ النَّشِرَاتِ نَشراً
وَ النَّشِرَاتِ نَشراً
اين جمله سوگندى ديگر است ، و نشر صحيفه و كتاب و جامه و امثال آن ، به معناى گشودن آن است ، و مراد از «'''نشر'''» گشودن صحف وحى است ، همچنان كه آيه «'''كلا انها تذكره فمن شاء ذكره فى صحف مكرمه مرفوعه مطهره بايدى سفره كرام برره '''» به اين معنا اشاره مى كند.
اين جمله سوگندى ديگر است ، و نشر صحيفه و كتاب و جامه و امثال آن ، به معناى گشودن آن است ، و مراد از «'''نشر'''» گشودن صحف وحى است ، همچنان كه آيه «'''كلا انها تذكره فمن شاء ذكره فى صحف مكرمه مرفوعه مطهره بايدى سفره كرام برره '''» به اين معنا اشاره مى كند.
و معناى آيه اين است كه : سوگند مى خورم به ملائكه اى كه صحيفه هاى آسمانى را باز مى كنند، صحيفه هايى كه وحى الهى بر آن نوشته شده ، تا پيغمبر آن را تلقى كند.
و معناى آيه اين است كه : سوگند مى خورم به ملائكه اى كه صحيفه هاى آسمانى را باز مى كنند، صحيفه هايى كه وحى الهى بر آن نوشته شده ، تا پيغمبر آن را تلقى كند.
خط ۸۰: خط ۸۲:
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه : فرشتگان ذكر را تلاوت مى كنند تا خداى تعالى عذرش در برابر بندگان و عقاب ايشان تمام باشد، و معلوم شود كه عقاب بندگان جز به وجه حكمت نبوده . برگشت اين معنا هم به همان اتمام حجت است ، پس بنابر اين ، حاصل معناى آيه اين است كه فرشتگان ذكر را القاء مى كنند تا حجت بر تكذيب گران تمام شود، و تهديدى براى غير ايشان باشد، و اين معنا معناى خوبى است .
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه : فرشتگان ذكر را تلاوت مى كنند تا خداى تعالى عذرش در برابر بندگان و عقاب ايشان تمام باشد، و معلوم شود كه عقاب بندگان جز به وجه حكمت نبوده . برگشت اين معنا هم به همان اتمام حجت است ، پس بنابر اين ، حاصل معناى آيه اين است كه فرشتگان ذكر را القاء مى كنند تا حجت بر تكذيب گران تمام شود، و تهديدى براى غير ايشان باشد، و اين معنا معناى خوبى است .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۳۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۳۷ </center>
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَقِعٌ
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَقِعٌ
اين جمله جواب از آن چند سوگند است ، و كلمه «'''ما'''» موصوله و خطاب در «'''توعدون '''» به عموم بشر است ، و مراد از «'''ما توعدون '''» وعده هاى قيامت و ثواب و عقاب است ، و اگر فرمود: «'''لواقع '''» و نفرمود: «'''لكائن '''» براى اين بود كه كلمه «'''واقع '''» رساتر است ، چون در آن شائبه اى از استقرار نيز هست . و معناى آيه اين است كه : آن چيزى كه خدا شما را به آن وعده داده ، يعنى مساءله بعث و عقاب و ثواب خواه ناخواه واقع خواهد شد.
اين جمله جواب از آن چند سوگند است ، و كلمه «'''ما'''» موصوله و خطاب در «'''توعدون '''» به عموم بشر است ، و مراد از «'''ما توعدون '''» وعده هاى قيامت و ثواب و عقاب است ، و اگر فرمود: «'''لواقع '''» و نفرمود: «'''لكائن '''» براى اين بود كه كلمه «'''واقع '''» رساتر است ، چون در آن شائبه اى از استقرار نيز هست . و معناى آيه اين است كه : آن چيزى كه خدا شما را به آن وعده داده ، يعنى مساءله بعث و عقاب و ثواب خواه ناخواه واقع خواهد شد.
سخنى درباره سوگندهاى خداى تعالى در قرآن
سخنى درباره سوگندهاى خداى تعالى در قرآن
خط ۹۱: خط ۹۳:
كه جانى طاهر و به عصمت خدايى مصون از هر نقص است ، و معلوم است كه مخالف چنين پيامبرى معصوم ، در مستى و سرگردانى بسر مى برد، و سوگندى كه در رستگارى نفوس الهى و خسران نفوس آلوده ياد كرده ، مى فرمايد: «'''و الشمس و ضحيها... و نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها'''» كه در عين اينكه سوگند ياد كرده دليلش را هم آورده ، مى فرمايد: نظامى كه در خورشيد و ماه و شب و روز جريان دارد، و منتهى شده به پيدايش ‍ نفسى كه فجور و تقوايش به او الهام شده ، خود دليل است بر رستگارى كسى كه نفس را تزكيه كند و خسران كسى كه آن را آلوده سازد.
كه جانى طاهر و به عصمت خدايى مصون از هر نقص است ، و معلوم است كه مخالف چنين پيامبرى معصوم ، در مستى و سرگردانى بسر مى برد، و سوگندى كه در رستگارى نفوس الهى و خسران نفوس آلوده ياد كرده ، مى فرمايد: «'''و الشمس و ضحيها... و نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها'''» كه در عين اينكه سوگند ياد كرده دليلش را هم آورده ، مى فرمايد: نظامى كه در خورشيد و ماه و شب و روز جريان دارد، و منتهى شده به پيدايش ‍ نفسى كه فجور و تقوايش به او الهام شده ، خود دليل است بر رستگارى كسى كه نفس را تزكيه كند و خسران كسى كه آن را آلوده سازد.
اين چند آيه را به عنوان نمونه آورديم ، ساير سوگندها هم كه در كلام خداى تعالى آمده همين حال را دارد، هر چند كه همه آنها به روشنى اين چند سوگند نيست ، و نيازمند دقت نظر بيشترى است نظير اين سوگند كه مى فرمايد: «'''و التين و الزيتون و طور سينين '''»، كه خواننده بايد در آن تدبر كند.
اين چند آيه را به عنوان نمونه آورديم ، ساير سوگندها هم كه در كلام خداى تعالى آمده همين حال را دارد، هر چند كه همه آنها به روشنى اين چند سوگند نيست ، و نيازمند دقت نظر بيشترى است نظير اين سوگند كه مى فرمايد: «'''و التين و الزيتون و طور سينين '''»، كه خواننده بايد در آن تدبر كند.
فَإِذَا النُّجُومُ طمِست ... أُقِّتَت
فَإِذَا النُّجُومُ طمِست ... أُقِّتَت
اين آيات بيانگر روز موعودى است كه از وقوع آن خبر داده و فرموده بود: «'''انما توعدون لواقع '''»، و جواب كلمه «'''اذا'''» حذف شده ، چون جملات «'''لاى يوم اجلت ... للمكذبين '''» بر آن دلالت مى كرد.
اين آيات بيانگر روز موعودى است كه از وقوع آن خبر داده و فرموده بود: «'''انما توعدون لواقع '''»، و جواب كلمه «'''اذا'''» حذف شده ، چون جملات «'''لاى يوم اجلت ... للمكذبين '''» بر آن دلالت مى كرد.
<span id='link159'><span>
<span id='link159'><span>
خط ۱۰۴: خط ۱۰۶:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۴۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۴۰ </center>
«'''و اذا الرسل اقتت '''» - يعنى و روزى كه زمان حضور انبيا براى شهادت عليه امت ها معين مى شود، و يا آن زمانى كه منتظر رسيدنش ‍ هستيم تا رسولان عليه امت ها شهادت دهند فرا مى رسد. و كلمه «'''اقتت '''» فعل ماضى مجهول از باب تفعيل از مصدر تاقيت است ، كه به معناى توقيت و تعيين وقت است ، و در باره شهادت انبيا در جاى ديگر فرموده : «'''فلنسئلن الذين ارسل اليهم و لنسئلن المرسلين '''»، و نيز فرموده : «'''يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ما ذا اجبتم '''».
«'''و اذا الرسل اقتت '''» - يعنى و روزى كه زمان حضور انبيا براى شهادت عليه امت ها معين مى شود، و يا آن زمانى كه منتظر رسيدنش ‍ هستيم تا رسولان عليه امت ها شهادت دهند فرا مى رسد. و كلمه «'''اقتت '''» فعل ماضى مجهول از باب تفعيل از مصدر تاقيت است ، كه به معناى توقيت و تعيين وقت است ، و در باره شهادت انبيا در جاى ديگر فرموده : «'''فلنسئلن الذين ارسل اليهم و لنسئلن المرسلين '''»، و نيز فرموده : «'''يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ما ذا اجبتم '''».
لاَى يَوْمٍ أُجِّلَت ... لِّلْمُكَذِّبِينَ
لاَى يَوْمٍ أُجِّلَت ... لِّلْمُكَذِّبِينَ
كلمه «'''اجل '''» به معناى مدتى است كه براى چيزى معين شده باشد و «'''تاجيل '''» به معناى اجل قرار دادن براى چيزى است ، كه البته در لازمه آن كه همان تاءخير باشد نيز استعمال مى شود، مثلا وقتى مى گويند: «'''قرض موجل '''» معنايش قرض مدت دار است ، به خلاف «'''قرض حال '''» كه به معناى قرض فورى است ، و اين معنا با آيه مناسب تر است تا معناى لغوى كلمه . و ضمير در «'''اجلت '''» به امور مذكور يعنى طمس نجوم ، شكافتن آسمان ، ريشه كن شدن كوهها، و تعيين وقت شهادت رسولان بر مى گردد. و معناى آيه اين است كه : اين امور براى چه روزى تاءخير داده شده ، و خلاصه چه روزى صورت مى گيرد.
كلمه «'''اجل '''» به معناى مدتى است كه براى چيزى معين شده باشد و «'''تاجيل '''» به معناى اجل قرار دادن براى چيزى است ، كه البته در لازمه آن كه همان تاءخير باشد نيز استعمال مى شود، مثلا وقتى مى گويند: «'''قرض موجل '''» معنايش قرض مدت دار است ، به خلاف «'''قرض حال '''» كه به معناى قرض فورى است ، و اين معنا با آيه مناسب تر است تا معناى لغوى كلمه . و ضمير در «'''اجلت '''» به امور مذكور يعنى طمس نجوم ، شكافتن آسمان ، ريشه كن شدن كوهها، و تعيين وقت شهادت رسولان بر مى گردد. و معناى آيه اين است كه : اين امور براى چه روزى تاءخير داده شده ، و خلاصه چه روزى صورت مى گيرد.
اين احتمال هم داده شده كه : كلمه «'''اجلت '''» به معناى مدت قرار دادن براى چيزى باشد، و ضمير مقدر در آن به رسل و يا به آنچه كه كلام بدان اشعار دارد، و مربوط به اخبارى است كه رسولان از احوال آخرت داده اند برگردد، و معنا چنين باشد: چند سال و يا چند قرن به رسولان مهلت داده اند تا بعد از آن مهلت براى شهادت حاضر شوند، و يا چند قرن معين كرده اند تا بعد از آن آنچه انبيا خبر داده اند واقع شود، و صحنه هول انگيز قيامت و تعذيب كفار و تنعيم مؤ منين محقق گردد. و ليكن اين احتمال خالى از خفا و ابهام نيست .
اين احتمال هم داده شده كه : كلمه «'''اجلت '''» به معناى مدت قرار دادن براى چيزى باشد، و ضمير مقدر در آن به رسل و يا به آنچه كه كلام بدان اشعار دارد، و مربوط به اخبارى است كه رسولان از احوال آخرت داده اند برگردد، و معنا چنين باشد: چند سال و يا چند قرن به رسولان مهلت داده اند تا بعد از آن مهلت براى شهادت حاضر شوند، و يا چند قرن معين كرده اند تا بعد از آن آنچه انبيا خبر داده اند واقع شود، و صحنه هول انگيز قيامت و تعذيب كفار و تنعيم مؤ منين محقق گردد. و ليكن اين احتمال خالى از خفا و ابهام نيست .
خط ۱۲۹: خط ۱۳۱:
<span id='link161'><span>
<span id='link161'><span>
==آيات ۱۶ - ۵۰، سوره مرسلات ==
==آيات ۱۶ - ۵۰، سوره مرسلات ==
أَ لَمْ نهْلِكِ الاَوَّلِينَ(۱۶)
أَ لَمْ نهْلِكِ الاَوَّلِينَ(۱۶)
ثمَّ نُتْبِعُهُمُ الاَخِرِينَ(۱۷)
ثمَّ نُتْبِعُهُمُ الاَخِرِينَ(۱۷)
كَذَلِك نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ(۱۸)
كَذَلِك نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ(۱۸)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۱۹)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۱۹)
أَ لَمْ نخْلُقكم مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ(۲۰)
أَ لَمْ نخْلُقكم مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ(۲۰)
فَجَعَلْنَهُ فى قَرَارٍ مَّكِينٍ(۲۱)
فَجَعَلْنَهُ فى قَرَارٍ مَّكِينٍ(۲۱)
إِلى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ(۲۲)
إِلى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ(۲۲)
فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَدِرُونَ(۲۳)
فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَدِرُونَ(۲۳)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۲۴)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۲۴)
أَ لَمْ نجْعَلِ الاَرْض كِفَاتاً(۲۵)
أَ لَمْ نجْعَلِ الاَرْض كِفَاتاً(۲۵)
أَحْيَاءً وَ أَمْوَتاً(۲۶)
أَحْيَاءً وَ أَمْوَتاً(۲۶)
وَ جَعَلْنَا فِيهَا رَوَسىَ شمِخَتٍ وَ أَسقَيْنَكم مَّاءً فُرَاتاً(۲۷)
وَ جَعَلْنَا فِيهَا رَوَسىَ شمِخَتٍ وَ أَسقَيْنَكم مَّاءً فُرَاتاً(۲۷)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۲۸)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۲۸)
انطلِقُوا إِلى مَا كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ(۲۹)
انطلِقُوا إِلى مَا كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ(۲۹)
انطلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِى ثَلَثِ شعَبٍ(۳۰)
انطلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِى ثَلَثِ شعَبٍ(۳۰)
لا ظلِيلٍ وَ لا يُغْنى مِنَ اللَّهَبِ(۳۱)
لا ظلِيلٍ وَ لا يُغْنى مِنَ اللَّهَبِ(۳۱)
إِنهَا تَرْمِى بِشرَرٍ كالْقَصرِ(۳۲)
إِنهَا تَرْمِى بِشرَرٍ كالْقَصرِ(۳۲)
كَأَنَّهُ جِمَلَتٌ صفْرٌ(۳۳)
كَأَنَّهُ جِمَلَتٌ صفْرٌ(۳۳)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۳۴)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۳۴)
هَذَا يَوْمُ لا يَنطِقُونَ(۳۵)
هَذَا يَوْمُ لا يَنطِقُونَ(۳۵)
وَ لا يُؤْذَنُ لهَُمْ فَيَعْتَذِرُونَ(۳۶)
وَ لا يُؤْذَنُ لهَُمْ فَيَعْتَذِرُونَ(۳۶)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۳۷)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۳۷)
هَذَا يَوْمُ الْفَصلِ جَمَعْنَكمْ وَ الاَوَّلِينَ(۳۸)
هَذَا يَوْمُ الْفَصلِ جَمَعْنَكمْ وَ الاَوَّلِينَ(۳۸)
فَإِن كانَ لَكمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ(۳۹)
فَإِن كانَ لَكمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ(۳۹)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۴۰)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۴۰)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فى ظِلَلٍ وَ عُيُونٍ(۴۱)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فى ظِلَلٍ وَ عُيُونٍ(۴۱)
وَ فَوَكِهَ مِمَّا يَشتهُونَ(۴۲)
وَ فَوَكِهَ مِمَّا يَشتهُونَ(۴۲)
كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۴۳)
كلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۴۳)
إِنَّا كَذَلِك نجْزِى المُْحْسِنِينَ(۴۴)
إِنَّا كَذَلِك نجْزِى المُْحْسِنِينَ(۴۴)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۴۵)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۴۵)
كلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكم مجْرِمُونَ(۴۶)
كلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكم مجْرِمُونَ(۴۶)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۴۷)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۴۷)
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ(۴۸)
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ(۴۸)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۴۹)
وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(۴۹)
فَبِأَى حَدِيثِ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ(۵۰)
فَبِأَى حَدِيثِ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ(۵۰)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۴۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۴۴ </center>
خط ۲۰۳: خط ۲۰۵:
شما پس از آيات خدا (كه آن را تكذيب كرديد) باز به كدامين حديث ايمان مى آوريد؟! (۵۰).
شما پس از آيات خدا (كه آن را تكذيب كرديد) باز به كدامين حديث ايمان مى آوريد؟! (۵۰).


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۹}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش