گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۵: خط ۷۵:
<span id='link22'><span>
<span id='link22'><span>


==شرح وتفضيل اولين نماز پيامبر در شب معراج از زبان مبارك امام كاظم (ع ) ==
==شرح اولين نماز پيامبر در شب معراج، در روایت امام كاظم «ع» ==
ودر كتاب علل به سند خود از اسحاق ابن عمار روايت كرده كه گفت :
و در كتاب علل، به سند خود، از اسحاق ابن عمار روايت كرده كه گفت:
من از حضرت ابى الحسن موسى ابن جعفر پرسيدم چطور شد كه هر يك ركعت نماز داراى يك ركوع ودوسجده شد؟ وبا اينكه سجده دوتا است چرا دوركعت حساب نمى شود؟ فرمود: حال كه اين مطلب را سؤ ال كردى حواست را جمع كن تا جوابش را خوب بفهمى ، اولين نمازى كه رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) بجا آورد نمازى بود كه در آسمان در برابر پروردگار متعال ودر جلوى عرش خداى عزوجل خواند.
 
وشرحش چنين است كه وقتى آن جناب را به معراج بردند وآن جناب را به معراج بردند وآنجناب به پاى عرش الهى رسيد به اوخطاب شد اى محمد ! به چشمه صاد نزديك شوومحل هاى سجده خود را بشوى و پاكيزه كن وبراى پروردگارت نماز بخوان ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) بدانجا كه خدايش دستور داده بود نزديك شده ووضو گرفت ، وضوئى طولانى وسير، آنگاه در برابر پروردگار جبار تبارك و تعالى به ايستاد. خداى تعالى دستور داد تا نماز را افتتاح كند، اونيز (با گفتن اللّه اكبر) نماز را شروع كرد. دستور رسيد اى محمد! بخوان : بسم اللّه الرّحمن الرّحيم الحمد للّه ربّ العالمين تا آخر سوره ، اوچنين كرد دستورش داد تا به اصطلاح حسب ونسب خداى را بخواند وبگويد بسم اللّه الرّحمن الرّحيم قل هواللّه احد اللّه الصمد، در اينجا خداى تعالى از تلقين بقيه سوره باز ايستاد رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) گفت : قل هواللّه احد اللّه الصمد. آنگاه خداى تعالى دستورش داد: بگويد لم يلد ولم يولد ولم يكن له كفوا احد، باز خداى تعالى از تلقين بقيه باز ايستاد ورسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) خودش پس از اتمام سوره گفت كذلك اللّه ربّى ، كذلك اللّه ربّى .
من از حضرت ابى الحسنف موسى ابن جعفر پرسيدم: چطور شد كه هر يك ركعت نماز داراى يك ركوع و دو سجده شد؟ و با اين كه سجده دو تا است، چرا دو ركعت حساب نمى شود؟  
بعد از آنكه رسول خدا اين را بگفت خداى تعالى دستورش داد كه براى پروردگارش ركوع كند رسول خدا ركوع كرد ودستور داده شد در حال ركوع بگويد ((سبحان ربّى العظيم وبحمده (( رسول خدا سه بار اين ذكر را گفت ، دستور آمد سر از ركوع بردارد، رسول خدا سر برداشته در برابر پروردگار متعال ايستاد دستور آمد كه اى محمد! سجده كن براى پروردگارت رسول خدا با صورت به سجده افتاد، دستور آمد بگو ((سبحان ربّى الاعلى وبحمده (( اواين ذكر را هم سه بار تكرار كرد. دستور رسيد بنشيند، رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) نشست جلالت پروردگار جل جلاله را متذكر گشته بى اختيار وبدون اينكه دستور داشته باشد به سجده افتاد ومجددا سه بار تسبيح گفت ، خداى تعالى دستور داد برخيزد آنجناب تمام قامت برخاست ، ودر برخاستن آن جلالتى كه از پروردگار خود بايد مشاهده كند نديد.
 
خداى تعالى دستور داد اى محمد! بخوان همانطور كه در ركعت اول خواندى ، آنجناب انجام داده بعد از آنكه يكباره سجده كرد نشست باز متذكر جلال پروردگار تبارك وتعالى گشته بى اختيار به سجده افتاد بدون اينكه دستور داشته باشد بعد از تسبيح دستور رسيد كه سر بردار، خداوند ترا ثابت قدم كند وگواهى ده كه معبودى نيست به غير از خدا، و اينكه محمد فرستاده خداست وقيامت آمدنى است وشكى در آن نيست واينكه خداوند همه مردگان را زنده مى كند وبگو((اللّهم صلّ على محمّد وآل محمّد كما صلّيت وباركت وترحّمت على ابراهيم وآل ابراهيم انّك حميد مجيد اللّهمّ تقبّل شفاعته فى امّته وارفع درجته (( رسول خدا همه اينها را گفت .
فرمود: حال كه اين مطلب را سؤال كردى، حواست را جمع كن، تا جوابش را خوب بفهمى. اولين نمازى كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بجا آورد، نمازى بود كه در آسمان، در برابر پروردگار متعال و در جلوى عرش خداى عزوجل خواند. و شرحش چنين است كه:
 
وقتى آن جناب را به معراج بردند و آن جناب به پاى عرش الهى رسيد، به او خطاب شد: اى محمّد! به چشمه «صاد» نزديك شو و محل هاى سجده خود را بشوى و پاكيزه كن و براى پروردگارت نماز بخوان!
 
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بدان جا كه خدايش دستور داده بود، نزديك شده و وضو گرفت. وضویى طولانى و سير، آنگاه در برابر پروردگار جبّار تبارك و تعالى بايستاد. خداى تعالى دستور داد تا نماز را افتتاح كند. او نيز (با گفتن اللّه اكبر) نماز را شروع كرد.  
 
دستور رسيد اى محمّد! بخوان: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم * الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العَالَمِين» تا آخر سوره. او چنين كرد. دستورش داد تا به اصطلاح، حَسَب و نَسَب خداى را بخواند و بگويد: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم* قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ * اللّهُ الصَّمدُ». در اين جا خداى تعالى، از تلقين بقيه سوره باز ايستاد. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» گفت: «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ * اللّهُ الصَّمَدُ».  
 
آنگاه خداى تعالى دستورش داد بگويد: «لَم يَلِد وَ لَم يُولَد وَ لَم يَكُن لَهُ كُفُواً أحَد». باز خداى تعالى، از تلقين بقيه باز ايستاد و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، خودش پس از اتمام سوره گفت: «كَذَلِكَ اللّهُ رَبِّى، كَذَلِكَ اللّهُ رَبِّى».
 
بعد از آن كه رسول خدا، اين را بگفت، خداى تعالى دستورش داد كه براى پروردگارش ركوع كند. رسول خدا ركوع كرد و دستور داده شد در حال ركوع بگويد: «سُبحَانَ رَبِّىَ العَظِيمِ وَ بِحَمدِهِ». رسول خدا، سه بار اين ذكر را گفت. دستور آمد سر از ركوع بردارد. رسول خدا سر برداشته، در برابر پروردگار متعال ايستاد. دستور آمد كه اى محمّد! سجده كن براى پروردگارت. رسول خدا با صورت به سجده افتاد.
 
دستور آمد بگو: «سُبحَانَ رَبِّىَ الأعلَى وَ بِحَمدِهِ». او اين ذكر را هم سه بار تكرار كرد. دستور رسيد بنشيند. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» نشست. جلالت پروردگار جلّ جلاله را متذكر گشته، بى اختيار و بدون اين كه دستور داشته باشد، به سجده افتاد و مجددا سه بار تسبيح گفت. خداى تعالى دستور داد برخيزد. آن جناب تمام قامت برخاست، و در برخاستن، آن جلالتى كه از پروردگار خود بايد مشاهده كند، نديد.
 
خداى تعالى دستور داد: اى محمّد! بخوان همان طور كه در ركعت اول خواندى. آن جناب انجام داده، بعد از آن كه يكباره سجده كرد، نشست، باز متذكر جلال پروردگار تبارك و تعالى گشته، بى اختيار به سجده افتاد، بدون اين كه دستور داشته باشد.
 
بعد از تسبيح، دستور رسيد كه سر بردار، خداوند تو را ثابت قدم كند و گواهى ده كه معبودى نيست به غير از خدا، و اين كه محمّد، فرستاده خداست و قيامت آمدنى است و شكى در آن نيست و اين كه خداوند همه مُردگان را زنده مى كند و بگو: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيتَ وَ بَارَكتَ وَ تَرَحَّمتَ عَلَى إبرَاهِيمَ وَ آل إبرَاهِيمَ إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ اللَّهُمَّ تَقَبَّل شَفَاعَتَهُ فِى أُمَّتِهِ وَ ارفَع دَرَجَتَهُ». رسول خدا همه اين ها را گفت.
 
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۲ </center>
خداى تعالى فرمود اى محمد، رسول خدا روى خود به سوى پروردگارش نموده (واز ادب ) سر بزير افكند وگفت ((السلام عليك (( پس خداى جبّار جل جلاله جوابش داد وگفت : ((وعليك السلام يا محمد(( به نعمت من نيروبر طاعتم يافتى وبه عصمتم . ترا پيغمبر وحبيب خود كردم .
خداى تعالى فرمود: اى محمّد! رسول خدا، روى خود به سوى پروردگارش نموده (و از ادب)، سر به زير افكند و گفت: «السَّلَامُ عَلَيكَ». پس خداى جبّار جلّ جلاله، جوابش داد و گفت: «وَ عَلَيكَ السَّلَامُ يَا مُحَمّد»، به نعمت من نيرو بر طاعتم يافتى و به عصمتم، تو را پيغمبر و حبيب خود كردم.
امام ابوالحسن (عليه السلام ) سپس فرمود نمازى كه خداى تعالى دستور داد دوركعت بود ودوسجده داشت واوهمانطور كه برايت گفتم در هر ركعت دوسجده به جا آورد ومشاهده عظمت پروردگارش اورا بى اختيار به تكرار سجده واداشت خداى تعالى هم همان دوسجده را واجب كرد.
 
پرسيدم فدايت شوم آن صاد كه رسول خدا ماءمور شد از آن غسل كند چه بود؟ فرمود: چشمه ايست كه از يكى از اركان عرش مى جوشد وآن را آب حيات مى گويند وهمان است كه خداى تعالى در قرآن از آن ياد كرده وفرموده ((ص والقرآن ذى الذّكر(( وخلاصه دستور اين بود كه از آن چشمه وضوبگيرد وقرائت كند ونماز بخواند.
امام ابوالحسن «عليه السلام» سپس فرمود: نمازى كه خداى تعالى دستور داد، دو ركعت بود و دو سجده داشت، و او، همان طور كه برايت گفتم، در هر ركعت، دو سجده به جا آورد و مشاهده عظمت پروردگارش، او را بى اختيار به تكرار سجده واداشت. خداى تعالى هم، همان دو سجده را واجب كرد.
مؤ لف : در اين معنا روايت ديگرى نيز هست .
 
پرسيدم: فدايت شوم آن «صاد» كه رسول خدا مأمور شد از آن غسل كند، چه بود؟  
 
فرمود: چشمه ای است كه از يكى از اركان عرش مى جوشد و آن را «آب حيات» مى گويند و همان است كه خداى تعالى در قرآن، از آن ياد كرده و فرموده: «ص وَ القُرآنِ ذِى الذِّكرِ». و خلاصه دستور اين بود كه از آن چشمه وضوبگيرد و قرائت كند و نماز بخواند.
 
مؤلف: در اين معنا، روايت ديگرى نيز هست.
<span id='link23'><span>
<span id='link23'><span>
==روايتى كه مى گويد معراج دومرتبه صورت گرفته است ==
==روايتى كه مى گويد معراج دومرتبه صورت گرفته است ==
در كافى به سند خود از على بن حمزه روايت كرده كه گفت در حضور حضرت صادق (عليه السلام ) بودم كه ابوبصير از آنجناب پرسيد: فدايت شوم رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم ) را چند نوبت به معراج بردند؟ فرمود دونوبت جبرئيل اورا در موقعى برد وبه اوگفت : اينجا باش كه در جائى قرار گرفته اى كه تاكنون نه فرشته اى بدان راه يافته ونه پيغمبرى ، اينجاست كه پروردگارت صلات مى گزارد. پرسيد چگونه صلات مى گزارد؟ گفت : مى گويد: ((سبوح قدوس (( منم پروردگار ملائكه وروح ، رحمتم از غضبم پيشى گرفته است رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) گفت : ((عفوك عفوك ((
در كافى به سند خود از على بن حمزه روايت كرده كه گفت در حضور حضرت صادق (عليه السلام ) بودم كه ابوبصير از آنجناب پرسيد: فدايت شوم رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم ) را چند نوبت به معراج بردند؟ فرمود دونوبت جبرئيل اورا در موقعى برد وبه اوگفت : اينجا باش كه در جائى قرار گرفته اى كه تاكنون نه فرشته اى بدان راه يافته ونه پيغمبرى ، اينجاست كه پروردگارت صلات مى گزارد. پرسيد چگونه صلات مى گزارد؟ گفت : مى گويد: ((سبوح قدوس (( منم پروردگار ملائكه وروح ، رحمتم از غضبم پيشى گرفته است رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) گفت : ((عفوك عفوك ((
۱۴٬۱۱۵

ویرایش