گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۳۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
<span id='link314'><span>
<span id='link314'><span>


==معنى و مراد از ذكر و تسبيحى كه مؤ منان بدان امر شده اند و وجه اينكه فرمود: ((==
==مراد از ذكر و تسبيحى كه مؤمنان، بدان امر شده اند==
سبحوهبكرة و اصيلا((
«'''يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً'''»:
«'''يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً'''»:


كلمه ((ذكر(( در مقابل ((نسيان (( به معناى به ياد داشتن است ، و آن عبارت است از اينكه آدمى نيروى ادراك خود را متوجه ياد شده كند، حالا يا به اينكه نام آن را ببرد، و يا صفات او را به زبان جارى كند، خلاصه چيزى به زبان بگويد، كه حكايت از آن مذكور كند، اين يكى از مصاديق ذكر است ، گر نه مصداق مهم تر از آن اين است كه در قلب به ياد او باشى )
كلمه «ذكر» در مقابل «نسيان»، به معناى به ياد داشتن است، و آن، عبارت است از اين كه آدمى نيروى ادراك خود را متوجه ياد شده كند. حالا يا به اين كه نام آن را ببرد، و يا صفات او را به زبان جارى كند. خلاصه چيزى به زبان بگويد، كه حكايت از آن مذكور كند. اين يكى از مصاديق «ذكر» است، گرنه مصداق مهمتر از آن، اين است كه در قلب به ياد او باشى).
وَ سبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً
 
كلمه ((تسبيح (( به معناى منزه داشتن است ، و اين كلمه نيز مانند كلمه ذكر بستگى به لفظ ندارد، هر چند تسبيح به لفظ يعنى گفتن سبحان الله نيز يكى از مصاديق آن است (و گرنه تسبيح در سويداى دل از آن مهم تر است ). كلمه ((بكره (( به معناى اول روز و كلمه ((اصيل (( به معناى آخر روز و بعد از عصر است ، و اگر تسبيح را مقيد به ((بكره (( و ((اصيل (( كرده ، براى اين است كه اين دو هنگام ، هنگام تحول احوال افق است ، در صبح ، افق تاريك روشن مى شود، و در غروب دوباره رو به تاريكى مى گذارد، و اين تغيير و دگرگونى مناسب با اين است كه خداى را منزه از تغير و تحول ، و معرض دگرگونى بودن بدانيم ، ممكن هم هست دو كلمه بكره و اصيل كنايه باشد از دوام ، مانند شب و روز در آيه ((يسبحون له بالليل و النهار((.
«'''وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً'''»:
 
كلمۀ «تسبيح»، به معناى منزه داشتن است، و اين كلمه نيز، مانند كلمه «ذكر»، بستگى به لفظ ندارد، هرچند تسبيح به لفظ يعنى گفتن «سُبحَانَ الله» نيز، يكى از مصاديق آن است. (و گرنه تسبيح در سويداى دل، از آن مهمتر است).  
 
كلمۀ «بُكرة» به معناى اول روز و كلمۀ «أصيل» به معناى آخر روز و بعد از عصر است. و اگر تسبيح را مقيد به «بُكرة» و «أصيل» كرده، براى اين است كه اين دو هنگام، هنگام تحول احوال افق است. در صبح، افق تاريك روشن مى شود، و در غروب، دوباره رو به تاريكى مى گذارد. و اين تغيير و دگرگونى، مناسب با اين است كه خداى را منزه از تغيّر و تحوّل، و معرض دگرگونى بودن بدانيم.
 
ممكن هم هست دو كلمۀ «بُكرة» و «أصيل»، كنايه باشد از دوام. مانند شب و روز در آيه «يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيلِ وَ النَّهَار».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۹۳ </center>
هُوَ الَّذِى يُصلى عَلَيْكُمْ وَ مَلَئكَتُهُ لِيُخْرِجَكم مِّنَ الظلُمَتِ إِلى النُّورِ
«'''هُوَ الَّذِى يُصلِّى عَلَيْكُمْ وَ مَلَائكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظلُمَاتِ إِلى النُّورِ'''»:
<span id='link315'><span>
<span id='link315'><span>


۱۴٬۲۰۵

ویرایش