گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
<span id='link111'><span>
<span id='link111'><span>


==اشاره به امتحان قوم مدين، عاد و ثمود و... و گرفتار شدنشان به عذاب الهى ==
==اشاره به گرفتار شدن قوم مدين، عاد و ثمود، به عذاب الهى ==
«'''فَكذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصبَحُوا فى دَارِهِمْ جَاثِمِينَ'''»:
«'''فَكذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصبَحُوا فى دَارِهِمْ جَاثِمِينَ'''»:


كلمه ((رجفه (( به طورى كه راغب گفته به معناى اضطراب و لرزش خيلى سخت است . و كلمه ((جاثمين (( از ماده ((جثم (( است ، و جثم و همچنين جثوم در مكان ، به معناى نشستن در آن ، و يا زانو نهادن بر آن است ، و اين تعبير كنايه است از مرگ و معناى آيه اين است كه : اهل مدين شعيب را تكذيب كردند، پس زلزله سختى ايشان را گرفت ، و صبح همه در خانه هايشان مرده بودند، و ديگر از جاى خود حركت نكردند
كلمۀ «رَجفَة»، به طورى كه راغب گفته، به معناى اضطراب و لرزش خيلى سخت است. و كلمۀ «جَاثِمِين» از مادۀ «جثم» است، و «جثم» و همچنين «جثوم» در مكان، به معناى نشستن در آن، و يا زانو نهادن بر آن است. و اين تعبير، كنايه است از مرگ و معناى آيه، اين است كه: اهل «مَديَن»، شعيب را تكذيب كردند. پس زلزله سختى ايشان را گرفت، و صبح، همه در خانه هايشان مُرده بودند، و ديگر از جاى خود حركت نكردند.


قرآن كريم در جاى ديگر درباره داستان مدين فرموده : ((و اخذت الذين ظلموا الصيحه فاصبحوا فى ديارهم جاثمين (( - و نيز فرموده : ((فان اعرضوا فقل انذرتكم صاعقه مثل صاعقه عاد و ثمود((، و از اين آيات برمى آيد كه اهل مدين هم دچار صاعقه شدند و هم زلزله
قرآن كريم، در جاى ديگر، درباره داستان مَديَن فرموده: «وَ أخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيحَةَ فَأصبَحُوا فِى دِيَارِهِم جَاثِمِين» - و نيز فرموده: «فَإن أعرَضُوا فَقُل أنذَرتُكُم صَاعِقَةً مِثلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَ ثَمُودَ»، و از اين آيات بر مى آيد كه اهل مدين، هم دچار صاعقه شدند و هم زلزله.


«'''وَ عَاداً وَ ثَمُودَا وَ قَد تَّبَينَ لَكم مِّن مَّسكنِهِمْ ...'''»:
«'''وَ عَاداً وَ ثَمُودَا وَ قَد تَّبَينَ لَكُم مِّن مَّسكنِاهِمْ ...'''»:


در اينجا سياق را تغيير داد، تا تفننى در كلام شده باشد، لذا نخست عاد را آورد، و سپس ثمود را، همچنان كه در آيه بعد، نخست قارون را ذكر كرده ، سپس فرعون و بعد از او هامان را، به خلاف داستانهاى اممى كه قبلا ذكر فرمود، زيرا در آن داستانها نخست نام انبياى هر امتى را مى آورد، مانند: نوح ، ابراهيم ، لوط و شعيب ، بعدا نام عاصيان آن امت ها را
در اين جا سياق را تغيير داد، تا تفننى در كلام شده باشد. لذا نخست «عاد» را آورد، و سپس «ثمود» را. همچنان كه در آيه بعد، نخست قارون را ذكر كرده، سپس فرعون و بعد از او هامان را. به خلاف داستان هاى اممى كه قبلا ذكر فرمود. زيرا در آن داستان ها، نخست نام انبياى هر امتى را مى آورد، مانند: نوح، ابراهيم، لوط و شعيب، بعدا نام عاصيان آن امت ها را.


و دو كلمه ((عاد و ثمود(( در جمله مورد بحث منصوبند به فعلى تقديرى ، و تقدير كلام ((و اذكر عادا و ثمود - به ياد آرعاد و ثمود را(( مى باشد
و دو كلمۀ «عاد» و «ثمود»، در جملۀ مورد بحث منصوب اند به فعلى تقديرى، و تقدير كلام «وَ اذكُر عَاداً وَ ثَمُودَ: به ياد آر،عاد و ثمود را» مى باشد.


«'''و زين لهم الشيطان اعمالهم فصدهم عن السبيل و كانوا مستبصرين'''» - زينت دادن شيطان اعمال ايشان را كنايه به استعاره است از اينكه شيطان اعمال زشتشان را مورد علاقه و محبتشان قرار داد، و علاقه به آن را در آنان تشديد كرد، و معناى اينكه فرمود: از راه بازشان داشت ، اين است كه : از راه خدا كه راه فطرت است بازشان داشت ، و لذا بعضى از مفسرين گفته اند: ((مراد از مستبصر بودن آنان ، اين است كه: قبلا بر فطرت ساده انسانى خود بودند، و ليكن در آخر شيطان آن را از ايشان بگرفت (( ولى ظاهر آيه - همان طور كه در تفسير آيه ((كان الناس امه واحده فبعث الله النبيين (( نيز گفتيم - اين است كه : عهد فطرت ساده و سالم قبل از بعثت نوح بوده ، و عاد و ثمود اقوامى بوده اند كه بعد از نوح مى زيسته اند، پس معلوم مى شود مستبصر بودن آنان قبل از فريب شيطان ، اين بوده كه پيرو دين توحيد، يعنى دين فطرت بوده اند، و تنها خدا را مى پرستيدند
«'''وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيطَانُ أعمَالَهُم فَصَدَّهُم عَنِ السَّبِيلِ وَ كَانُوا مُستَبصِرِين'''» - زينت دادن شيطان اعمال ايشان را، كنايه به استعاره است از اين كه شيطان، اعمال زشتشان را مورد علاقه و محبتشان قرار داد، و علاقه به آن را در آنان تشديد كرد.
 
و معناى اين كه فرمود: از راه بازشان داشت، اين است كه: از راه خدا كه راه فطرت است، بازشان داشت، و لذا بعضى از مفسران گفته اند: «مراد از مستبصر بودن آنان، اين است كه: قبلا بر فطرت ساده انسانى خود بودند، وليكن در آخر، شيطان آن را از ايشان بگرفت»، ولى ظاهر آيه - همان طور كه در تفسير آيه: «كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللهُ النَّبِيِّينَ» نيز گفتيم - اين است كه:  
 
عهد فطرت ساده و سالم قبل از بعثت نوح بوده، و عاد و ثمود اقوامى بوده اند كه بعد از نوح مى زيسته اند. پس معلوم مى شود مستبصر بودن آنان قبل از فريب شيطان، اين بوده كه پيرو دين توحيد، يعنى دين فطرت بوده اند، و تنها خدا را مى پرستيدند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۸۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۸۸ </center>
«'''وَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ لَقَدْ جَاءَهُم مُّوسى بِالْبَيِّنَاتِ فَاستَكبرُوا فى الاَرْضِ وَ مَا كانُوا سابِقِينَ'''»:
«'''وَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ لَقَدْ جَاءَهُم مُّوسى بِالْبَيِّنَاتِ فَاستَكبرُوا فى الاَرْضِ وَ مَا كانُوا سابِقِينَ'''»:


كلمه ((سابقين (( استعاره به كنايه است از غلبه ، يعنى قارون و فرعون و هامان كه مورد دعوت موسى قرار داشتند، و در برابر دعوتش استكبار كردند با اين عكس العمل خود بر او غالب نيامدند و بقيه الفاظ آيه روشن است
كلمه «سَابِقين»، استعاره به كنايه است از غلبه. يعنى قارون و فرعون و هامان كه مورد دعوت موسى قرار داشتند، و در برابر دعوتش استكبار كردند، با اين عكس العمل خود بر او غالب نيامدند. و بقيه الفاظ آيه، روشن است.


«'''فَكُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنبِهِ ...'''»:
«'''فَكُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنبِهِ ...'''»:


يعنى هر يك از امت هاى نامبرده را به جرم گناهى كه داشتند گرفتيم ، اين اجمال قضيه است ، آن وقت شروع مى كند به تفصيل آن ، و مى فرمايد: ((فمنهم من ارسلنا عليه حاصبا((، بعضى ها را حاصبى بر او فرستاديم ، و حاصب به معناى سنگ است ، بعضى هم گفته اند: به معناى بادى است كه سنگريره ببارد، و بنا به معناى اول جمله مورد بحث با قوم لوط منطبق مى شود، و بنابر معناى دوم با قوم عاد
يعنى: هر يك از امت هاى نامبرده را به جرم گناهى كه داشتند، گرفتيم. اين اجمال قضيه است. آن وقت شروع مى كند به تفصيل آن، و مى فرمايد: «فَمِنهُم مَن أرسَلنَا عَلَيهِ حَاصِباً». بعضى ها را «حاصبى» بر او فرستاديم، و «حاصب»، به معناى سنگ است. بعضى هم گفته اند: به معناى بادى است كه سنگريره ببارد، و بنا به معناى اول، جمله مورد بحث با قوم لوط منطبق مى شود، و بنابر معناى دوم، با قوم عاد.
 
«'''وَ مِنهُم مَن أخَذَتهُ الصَّيحَةُ'''» - بعضى از آن ها را صيحه گرفت، و اين قوم ثمود، و قوم شعيب است.
 
«'''وَ مِنهُم مَن خَسَفنَا بِهِ الأرضَ'''» - و بعضى از آن ها را در زمين فرو برديم، و اين اشاره به داستان قارون است.


«'''و منهم من اخذته الصيحة'''» - بعضى از آنها را صيحه گرفت ، و اين قوم ثمود، و قوم شعيب است. «'''و منهم من خسفنا به الارض'''» - و بعضى از آنها را در زمين فرو برديم ، و اين اشاره به داستان قارون است ، «'''و منهم من اغرقنا'''» - بعضى ها كسانى بودند كه غرقشان كرديم و اين هم قوم نوح را شامل است و هم قوم فرعون و هامان را
«'''وَ مِنهُم مَن أغرَقنَا'''» - بعضى ها كسانى بودند كه غرقشان كرديم و اين، هم قوم نوح را شامل است، و هم قوم فرعون و هامان را.


خداى سبحان بعد از تفصيل آن اجمال ، به همه داستانهايى كه تا اينجا بيان كرده بود برگشته ، عاقبت امت هاى نامبرده را با بيانى عام شرح مى دهد، و مى فرمايد آنچه اين اقوام را گرفتار ببلايى كرد كه بدان مبتلا شدند، تنها ظلم خود آنها بود، نه ظلم خدا،
خداى سبحان بعد از تفصيل آن اجمال، به همه داستان هايى كه تا اين جا بيان كرده بود، برگشته، عاقبت امت هاى نامبرده را با بيانى عام شرح مى دهد، و مى فرمايد: آنچه اين اقوام را گرفتار به بلايى كرد كه بدان مبتلا شدند، تنها ظلم خود آن ها بود، نه ظلم خدا.


«'''و ما كان الله ليظلمهم و لكن كانوا انفسهم يظلمون'''» - خدا هرگز به آنان ظلم نكرد، و ليكن اين خودشان بودند كه به خود ظلم مى كردند(( يعنى خدا آن بلاها را به عنوان مجازات بر آنان نازل كرد، چون دنيا دار فتنه و امتحان است ، و اين سنتى است الهى كه به هيچ وجه از آن چشم پوشى نمى شود، پس هر كس هدايت بيابد براى خود يافته ، و هر كس گمراه شود آن نيز عليه خود او است
«'''وَ مَا كَانَ اللهُ لِيَظلِمَهُم وَلَكِن كَانُوا أنفُسَهُم يَظلِمُون'''» - خدا هرگز به آنان ظلم نكرد، وليكن اين خودشان بودند كه به خود ظلم مى كردند. يعنى: خدا آن بلاها را به عنوان مجازات بر آنان نازل كرد. چون دنيا، دار فتنه و امتحان است، و اين سنتى است الهى، كه به هيچ وجه از آن چشم پوشى نمى شود. پس هر كس هدايت بيابد، براى خود يافته، و هر كس گمراه شود، آن نيز عليه خود او است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۸۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۸۹ </center>
<span id='link112'><span>
<span id='link112'><span>
۱۴٬۱۱۵

ویرایش