گمنام

تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴: خط ۴:




إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لاَتٍ وَ مَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ
«'''إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لاَتٍ وَ مَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ'''»:
يعنى امر خدا در باره بعث و جزا كه همان وعده هاى از طريق وحى است آمدنى و محقق شدنى است و شما عاجز كننده خدا نيستيد تا او را از تحقق دادن امرش مانع شويد. بنابراين ، جمله مورد بحث تاءكيد آن وعده و وعيدى است كه در جملات قبل بود.
 
قُلْ يَقَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكمْ إِنى عَامِلٌ ...
يعنى: امر خدا در باره بعث و جزا - كه همان وعده هاى از طريق وحى است - آمدنى و محقق شدنى است، و شما عاجز كننده خدا نيستيد، تا او را از تحقق دادن امرش مانع شويد. بنابراين، جمله مورد بحث، تأكيد آن وعده و وعيدى است كه در جملات قبل بود.
«''' مكانت '''» به معناى منزلت و آن حالتى است كه صاحب منزلت در آن حال به سر مى برد.
 
«'''قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكمْ إِنّى عَامِلٌ ...'''»:
 
«مكانت»، به معناى منزلت و آن حالتى است كه صاحب منزلت، در آن حال به سر مى برد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۱ </center>
و كلمه «''' عاقبت '''» به معناى سرانجام و منتهى اليه امر هر چيزى است ، و اين كلمه به طورى كه مى گويند در اصل مانند «''' عقبى '''» مصدر بوده ، و اينكه گفته اند: «''' كانت له عاقبة الدار '''» كنايه است از رسيدن به مقصد و به نتيجه سعى و كوشش ، و در آيه مورد بحث برگشت به ابتداى كلام است ، چون در چند آيه قبل كه مطالب مورد بحث آغاز مى شد فرموده بود: «''' اتبع ما اوحى اليك من ربك لا اله الا هو و اعرض عن المشركين '''» و اينك در اين جمله نيز مى فرمايد: به ايشان بگو ادامه دهيد به آنچه كه مى كرديد به زودى خواهيد دانست كه كوشش كداميك از دو فريق به نتيجه مى رسد.
و كلمه «عاقبت»، به معناى سرانجام و منتهى اليه امر هر چيزى است. و اين كلمه، به طورى كه مى گويند، در اصل مانند «عقبى» مصدر بوده، و اين كه گفته اند: «كانت له عاقبة الدار»، كنايه است از رسيدن به مقصد و به نتيجۀ سعى و كوشش. و در آيه مورد بحث، برگشت به ابتداى كلام است.
و اينكه فرمود: «''' ادامه دهيد '''» تهديد به صورت امر است و معنايش اين است كه : شما ظلم خود را و من ايمان و دعوت به توحيدم را ادامه مى دهيم و چيزى نميگذرد كه خواهيد فهميد سعادتمند كيست و سعى كداميك از من و شما به نتيجه مى رسد، و به طور قطع بدانيد كه در اين ميان من پيروزم نه شما كه با شرك و گناه ظلم كرديد، چون هيچ وقت ستمكار در ستمى كه مى كند رستگار نمى شود.
 
بعضى از مفسرين گفته اند: جمله : «''' انى عامل '''» حكايت كلام خود پروردگار است ، و خداى تعالى است كه مى فرمايد: من بعث و جزايى را كه وعده دادهام عملى مى كنم و لكن اين معنا فاسد و دليل فسادش در خود آيه است كه مى فرمايد: «''' فسوف تعلمون من تكون له عاقبة الدار '''» .
چون در چند آيه قبل، كه مطالب مورد بحث آغاز مى شد، فرموده بود: «اتبع ما اوحى اليك من ربك لا اله الا هو و اعرض عن المشركين». و اينك در اين جمله نيز، مى فرمايد: به ايشان بگو ادامه دهيد به آنچه كه مى كرديد، به زودى خواهيد دانست كه كوشش كداميك از دو فريق، به نتيجه مى رسد.
بحث روايتى
 
و اين كه فرمود: «ادامه دهيد»، تهديد به صورت امر است و معنايش اين است كه: شما ظلم خود را و من ايمان و دعوت به توحيدم را ادامه مى دهيم و چيزى نمی گذرد كه خواهيد فهميد سعادتمند كيست و سعى كداميك از من و شما به نتيجه مى رسد. و به طور قطع بدانيد كه در اين ميان، من پيروزم، نه شما كه با شرك و گناه ظلم كرديد. چون هيچ وقت ستمكار در ستمى كه مى كند، رستگار نمى شود.
 
بعضى از مفسران گفته اند: جمله: «إنّى عامل»، حكايت كلام خود پروردگار است، و خداى تعالى است كه مى فرمايد: من بعث و جزايى را كه وعده داده ام، عملى مى كنم، ولكن اين معنا فاسد و دليل فسادش در خود آيه است كه مى فرمايد: «فسوف تعلمون من تكون له عاقبة الدار».
 
<span id='link253'><span>
<span id='link253'><span>
==(چند روايت درباره محبت ظالم ، انتقام از ظالم بدست ظالمى ديگر، آرزوى دراز). ==
 
قمى در تفسير خود در ذيل جمله «''' و كذلك نولى بعض الظالمين بعضا... '''» مى گويد: امام در معناى اين جمله فرمود: هر كس اولياى ستمكاران را دوست بدارد ما او را در قيامت با ستمكاران محشور مى كنيم .
==بحث روایتی: (چند روايت ذیل آیات گذشته) ==
و در كافى به سند خود از ابى بصير از حضرت ابى جعفر (عليهالسلام ) روايت كرده كه فرمود: خداوند هيچ وقت از ظالمى انتقام نكشيده مگر به دست ظالمى ديگر، و همين است معناى آيه «''' و كذلك نولى بعض ‍ الظالمين بعضا '''» .
قمى در تفسير خود، در ذيل جمله «و كذلك نولى بعض الظالمين بعضا...» مى گويد: امام در معناى اين جمله فرمود: هر كس اولياى ستمكاران را دوست بدارد، ما او را در قيامت با ستمكاران محشور مى كنيم.
 
و در كافى به سند خود، از ابى بصير، از حضرت ابى جعفر (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: خداوند هيچ وقت از ظالمى انتقام نكشيده، مگر به دست ظالمى ديگر، و همين است معناى آيه «و كذلك نولى بعض ‍ الظالمين بعضا».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۲ </center>
مؤ لف : دلالت آيه بر حصرى كه در روايت است روشن نيست .
مؤلف: دلالت آيه بر حصرى كه در روايت است، روشن نيست.
و در الدرالمنثور است كه ابن ابى الدنيا در كتاب امل و ابن ابى حاتم و بيهقى در كتاب شعب از ابى سعيد خدرى روايت كرده اند كه گفت : اسامة بن زيد غلام نوزادى را به نسيه به مدت يك ماه به صد دينار خريد و من خود شنيدم كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) مى فرمود: آيا از اسامه عجب نداريد كه نوزادى را به مدت يك ماه خريدارى نموده ؟ مگر او مى داند كه تا يك ماه ديگر زنده است ، و مى تواند بدهيش ‍ را بپردازد، راستى چه آرزوى درازى ؟ سوگند به كسى كه جان من در دست او است هيچ وقت نشده كه من چشم باز كنم و خيال كنم كه مى توانم دوباره مژه بر هم نهم و قبل از بر هم نهادن پلك چشمم از دنيا نميروم ، و هيچ وقت نشده كه به طرفى نگاه بيندازم و خيال كنم كه مى توانم چشمم را قبل از آنكه قبض روحم كنند بجاى خود برگردانم ، و هيچ نشده كه لقمهاى در دهن بگذارم و پندارم كه ميتوانم قبل از آنكه قبض روحم كنند آنرا فروبرم . اى گروه بنى آدم ! اگر خود را عاقل ميدانيد بايد هميشه خود را ميان مردگان ببينيد، و خود را در زمره آنان به شمار آوريد سوگند به كسى كه جانم در دست قدرت اوست «''' ان ما توعدون لات و ما انتم بمعجزين : آنچه كه بدان وعده داده شديد خواهد آمد و شما عاجز كننده و مانع كار خدا نيستيد '''» .
 
و در الدرالمنثور است كه ابن ابى الدنيا، در كتاب امل و ابن ابى حاتم و بيهقى در كتاب شعب، از ابوسعيد خدرى روايت كرده اند كه گفت:  
 
اسامة بن زيد، غلام نوزادى را به نسيه، به مدت يك ماه، به صد دينار خريد و من خود شنيدم كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمود: آيا از اسامه عجب نداريد كه نوزادى را به مدت يك ماه خريدارى نموده؟ مگر او مى داند كه تا يك ماه ديگر زنده است، و مى تواند بدهی اش را بپردازد. راستى چه آرزوى درازى؟ سوگند به كسى كه جان من در دست او است، هيچ وقت نشده كه من چشم باز كنم و خيال كنم كه مى توانم دوباره مژه بر هم نهم، و قبل از بر هم نهادن پلك چشمم از دنيا نمی روم، و هيچ وقت نشده كه به طرفى نگاه بيندازم و خيال كنم كه مى توانم چشمم را قبل از آن كه قبض روحم كنند، به جاى خود برگردانم، و هيچ نشده كه لقمه اى در دهن بگذارم و پندارم كه می توانم قبل از آن كه قبض روحم كنند، آن را فرو برم.  
 
اى گروه بنى آدم! اگر خود را عاقل می دانيد، بايد هميشه خود را ميان مُردگان ببينيد، و خود را در زمره آنان به شمار آوريد. سوگند به كسى كه جانم در دست قدرت اوست، «إنّ ما توعدون لآت و ما انتم بمعجزين: آنچه كه بدان وعده داده شديد، خواهد آمد و شما عاجز كننده و مانع كار خدا نيستيد».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۳ </center>
<span id='link254'><span>
<span id='link254'><span>
==آيات ۱۵۰ - ۱۳۶، سوره انعام ==
==آيات ۱۵۰ - ۱۳۶  سوره انعام ==
وَ جَعَلُوا للَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الاَنْعَمِ نَصِيباً فَقَالُوا هَذَا للَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هَذَا لِشرَكائنَا فَمَا كانَ لِشرَكائهِمْ فَلا يَصِلُ إِلى اللَّهِ وَ مَا كانَ للَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلى شرَكائهِمْ ساءَ مَا يَحْكمُونَ(۱۳۶)
وَ جَعَلُوا للَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الاَنْعَمِ نَصِيباً فَقَالُوا هَذَا للَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هَذَا لِشرَكائنَا فَمَا كانَ لِشرَكائهِمْ فَلا يَصِلُ إِلى اللَّهِ وَ مَا كانَ للَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلى شرَكائهِمْ ساءَ مَا يَحْكمُونَ(۱۳۶)


خط ۹۰: خط ۱۰۴:
<span id='link255'><span>
<span id='link255'><span>


==بيان آيات شريفه ، كه متضمن احتجاج عليه مشركين در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها، و بعض احكام در مورد خوردنى ها، مى باشد. ==
==احتجاج عليه مشركان، در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها و...==
اين آيات عليه مشركين در باره عده اى از احكام حلال و حرام كه در خوردنيها ميان مشركين داير بوده احتجاج نموده حكم خدا را در آنها بيان مى كند.
اين آيات، عليه مشركان در باره عده اى از احكام حلال و حرام كه در خوردنی ها ميان مشركان داير بوده، احتجاج نموده، حكم خدا را در آن ها بيان مى كند.
وَ جَعَلُوا للَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الاَنْعَمِ نَصِيباً ...
 
كلمه «''' ذرء '''» به معناى ايجاد بر وجه اختراع است ، و گويا معناى اصليش ظهور بوده . و كلمه «''' حرث '''» به معناى زراعت است . و اينكه فرمود: «''' بزعمهم : به خيالشان '''» يك نوع تنزيه است و معناى «''' سبحانه '''» را كه در آيه «''' و قالوا اتخذ الرحمن ولدا سبحانه '''» است افاده مى كند، و «''' زعم '''» در لغت عرب به معناى اعتقاد است ، و ليكن غالبا در اعتقاداتى استعمال مى شود كه مطابق با واقع نباشد.
«'''وَ جَعَلُوا للَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الاَنْعَامِ نَصِيباً ...'''»:
و اگر در جمله و «''' هذا لشركائنا '''» ، شركا را به مشركين نسبت داده براى اين است كه قائلين به شركا همان مشركين بودند، ايشان چنين خدايانى را اثبات نموده به آنها اعتقاد مى ورزيدند، پس اين اطلاق نظير «''' ائمة الكفر و ائمتهم و اولياؤ هم '''» است .
 
بعضى ديگر گفته اند: اطلاق مزبور از اين باب نيست ، بلكه از اين جهت است كه مشركين خدايان خود را شريك در اموال خود مى دانستند، و مقدارى از اموال خود را در راه آنها خرج مى كردند.
كلمه «ذرء»، به معناى ايجاد بر وجه اختراع است، و گويا معناى اصلی اش، ظهور بوده. و كلمه «حرث»، به معناى زراعت است. و اين كه فرمود: «بزعمهم: به خيالشان»، يك نوع تنزيه است. و معناى «سبحانه» را كه در آيه «و قالوا اتخذ الرحمان ولدا سبحانه» است، افاده مى كند. و «زعم» در لغت عرب، به معناى اعتقاد است، وليكن غالبا در اعتقاداتى استعمال مى شود كه مطابق با واقع نباشد.
به هر تقدير، مجموع دو جمله مورد بحث يعنى جمله : «''' هذا لله بزعمهم '''» و جمله «''' هذا لشركائنا '''» از باب تفريع تفصيل بر اجمال است ، قبلا بطور اجمال فرموده بود: «''' از آفريده هاى خدا بهره و سهمى براى خدا قرار دادند '''» و سپس آنرا تفسير نموده و بطور تفصيل فرمود: پس گفتند: اين براى خداى عالم و اين براى خدايان ما و بدين وسيله زمينه را براى بيان حكم ديگرى نيز فراهم نمود، و آن حكم اين بود كه مى گفتند: «''' آنچه كه سهم شركا است به خدا عايد نمى شود، و ليكن آنچه كه سهم خدا است به شركا هم مى رسد '''» .
 
و چون اين حكم علاوه بر اينكه از اصل باطل و افتراى به خدا است توهين به خداى تعالى و ساحت او را كوچكتر از جانب بتها دانستن است ، لذا خداى تعالى با جمله «''' ساء ما يحكمون '''» آنرا تقبيح فرمود.
و اگر در جمله «و هذا لشركائنا»، شركا را به مشركان نسبت داده، براى اين است كه قائلين به شركاء، همان مشركان بودند. ايشان چنين خدايانى را اثبات نموده، به آن ها اعتقاد مى ورزيدند. پس اين اطلاق نظير «ائمة الكفر و ائمتهم و اولياؤهم» است.
 
بعضى ديگر گفته اند: اطلاق مزبور از اين باب نيست، بلكه از اين جهت است كه مشركان، خدايان خود را شريك در اموال خود مى دانستند، و مقدارى از اموال خود را در راه آن ها خرج مى كردند.
 
به هر تقدير، مجموع دو جمله مورد بحث، يعنى جمله: «هذا لله بزعمهم» و جملۀ: «هذا لشركائنا»، از باب تفريع تفصيل بر اجمال است. قبلا به طور اجمال فرموده بود: «از آفريده هاى خدا بهره و سهمى براى خدا قرار دادند»، و سپس آن را تفسير نموده و به طور تفصيل فرمود: پس گفتند: اين براى خداى عالَم و اين براى خدايان ما، و بدين وسيله، زمينه را براى بيان حكم ديگرى نيز فراهم نمود، و آن حكم، اين بود كه مى گفتند: «آنچه كه سهم شركاء است، به خدا عايد نمى شود، وليكن آنچه كه سهم خدا است، به شركاء هم مى رسد».
 
و چون اين حكم، علاوه بر اين كه از اصل باطل و افتراى به خدا است، توهين به خداى تعالى و ساحت او را كوچكتر از جانب بت ها دانستن است. لذا خداى تعالى، با جمله «ساء ما يحكمون»، آن را تقبيح فرمود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۷ </center>
وَ كذَلِك زَيَّنَ لِكثِيرٍ مِّنَ الْمُشرِكينَ قَتْلَ أَوْلَدِهِمْ شرَكاؤُهُمْ ...
وَ كذَلِك زَيَّنَ لِكثِيرٍ مِّنَ الْمُشرِكينَ قَتْلَ أَوْلَدِهِمْ شرَكاؤُهُمْ ...
۱۴٬۰۶۶

ویرایش